1. The prospect of entering the world of naturism filled me with dread.
[ترجمه ترگمان]امید ورود به دنیای naturism مرا با وحشت پر کرد
[ترجمه گوگل]چشم انداز ورود به دنیای طبیعت، من را به دردسر انداخت
2. Charles Robert Darwin tried to explain thoroughly the naturism about the origin of human beings consciences in his book of the Origin of Humankind.
[ترجمه ترگمان]چارلز رابرت داروین سعی کرد به طور کامل درباره منشا انسان ها در کتاب خاستگاه of توضیح دهد
[ترجمه گوگل]چارلز رابرت داروین سعی کرد به طور کامل در مورد منشاء وجدان انسان در کتاب مبداء بشریت خود توضیح دهد
3. There are 000 members of British Naturism, the UK's official organisation, but most are older adults.
[ترجمه ترگمان]۰۰۰ نفر از Naturism بریتانیایی، سازمان رسمی بریتانیا، اما اغلب بزرگسالان مسن تر هستند
[ترجمه گوگل]000 عضو اعضای British Naturism، سازمان رسمی انگلیس وجود دارد، اما اکثر آنها بزرگتر هستند
4. The Western naturism has influence on the new period literature of China.
[ترجمه ترگمان]The غربی بر ادبیات دوره جدید چین تاثیر گذاشته است
[ترجمه گوگل]نجیب زاده غربی در ادبیات دوره جدید چین چیره شده است
5. Andy, 2(far right): "I was curious about naturism, so I searched the internet and met others online.
[ترجمه ترگمان]اندی، ۲ (بسیار خوب): \" من در مورد naturism کنجکاو بودم، بنابراین اینترنت را جستجو کردم و دیگران را به صورت آنلاین ملاقات کردم
[ترجمه گوگل]اندی، 2 (به راست): 'من در مورد naturism کنجکاو بود، بنابراین من به اینترنت جستجو و ملاقات دیگران آنلاین
6. Henry David Thoreau's naturism, which conveyed an unprecedented ecological awareness, is attributed to a wealth of literary, philosophical and scientific resources of nature in diverse cultures.
[ترجمه ترگمان]هنری دیوید Thoreau s، که یک آگاهی اکولوژیکی بی سابقه ای را القا می کند، به ثروت ادبی، فلسفی و علمی طبیعت در فرهنگ های مختلف نسبت داده می شود
[ترجمه گوگل]هنری دیوید Thoreau's naturism، که انتقال آگاهی بی سابقه اکولوژیکی، به ثروت از منابع ادبی، فلسفی و علمی طبیعت در فرهنگ های متنوع است
7. As a conservative country, naturism is largely an indoor event in Britain, and due to the changeable weather, if you want to be naked, you can but stay at your shelter, according to the owner.
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک کشور محافظه کار، naturism عمدتا یک رویداد داخلی در بریتانیا است و به خاطر آب و هوای قابل تغییر، اگر می خواهید برهنه باشید، می توانید در پناه گاه خود بمانید
[ترجمه گوگل]طبق نظر مالک، به عنوان یک کشور محافظه کار، طبیعت گرایی عمدتا یک رویداد داخلی در بریتانیا است و به علت آب و هوایی متغیر، اگر می خواهید برهنه شوید، می توانید در پناه خود باقی بمانید
8. Third, the independent thought of Confucianism and the naturism of Dao effected deeply the enlightened value of independence.
[ترجمه ترگمان]سوم، تفکر مستقل of و the of به طور عمیق مقدار روشن استقلال را تحت تاثیر قرار داد
[ترجمه گوگل]سوم، تفکر مستقل کنفوسیوس گرایی و طبیعت دائو، عمیقا ارزش روشنفکرانه استقلال را تحقق بخشید
9. Zhuan Zi's philosophy is known for its naturism, which is also the basis of his Xin Xing theory.
[ترجمه ترگمان]فلسفه Zhuan برای naturism نیز شناخته شده است، که اساس نظریه Xing ژین جیانگ است
[ترجمه گوگل]فلسفه ژوئن Zi به علت طبیعت گرایی او شناخته شده است، که همچنین اساس نظریه Xin Xing است
10. Modern naturism originated in Germany in the 1920 s.
[ترجمه ترگمان]naturism مدرن در دهه ۱۹۲۰ از آلمان آغاز شد
[ترجمه گوگل]طبیعت گرایی مدرن در آلمان در دهه 1920 بوجود آمد
11. According to the tourist authority in the Aquitaine region on the French Atlantic coast, " 'green' naturism is growing fast in popularity. "
[ترجمه ترگمان]بنا به گفته مقامات توریستی در منطقه Aquitaine در ساحل اقیانوس اطلس فرانسه، \"naturism سبز\" به سرعت در حال افزایش محبوبیت است
[ترجمه گوگل]به گفته مقامات توریستی در ناحیه آکیتن در ساحل اقیانوس آرام فرانسه، طبیعت گرایی 'سبز' در حال محبوب شدن است '
12. The company said it expects the cruise to appeal to a variety of European nationalities – but particularly Germans, as they are "really into naturism".
[ترجمه ترگمان]این شرکت گفت که انتظار دارد که این سفر به تعدادی از ملیت های اروپایی - اما به ویژه آلمانی ها، متوسل شود، چرا که آن ها \"واقعا به\" naturism \" تعلق دارند
[ترجمه گوگل]این شرکت اعلام کرد انتظار دارد که این کروز به درخواست های مختلفی از ملیت های اروپایی بپردازد، اما به ویژه آلمانی ها، به عنوان 'واقعا به طبیعت' تبدیل شده اند
13. At last, it discusses the development prospect of the theory of value and puts forward that the naturism theory of value has a more profound meaning and is important for economic theory and practice.
[ترجمه ترگمان]سرانجام، این بحث چشم انداز توسعه نظریه ارزش را مورد بحث قرار می دهد و مطرح می کند که نظریه naturism ارزش عمیق تری دارد و برای تیوری و عمل اقتصادی مهم است
[ترجمه گوگل]در نهایت، آن را در مورد توسعه چشم انداز تئوری ارزش بحث می کند و پیش بینی می کند که نظریه ارزش ارزش افزوده یک معنای عمیق تر دارد و برای تئوری و عمل اقتصادی مهم است
14. Trace of primitive religion development was from totemism and naturism to consanguineous ancestors adoration.
[ترجمه ترگمان]طرح توسعه مذهب ابتدایی از totemism و naturism به اجداد فامیلی بود
[ترجمه گوگل]ریشه در توسعه دین اولیه از لحاظ تئومیتیسم و طبیعت گرایی به پرستش اجداد متاهل بود