(انگلیس) مخفف: pantomime، پیشوند: همه، هر کدام [pantograph] (پیش از واکه: pant-)
panto
(انگلیس) مخفف: pantomime، پیشوند: همه، هر کدام [pantograph] (پیش از واکه: pant-)
انگلیسی به فارسی
(انگلیس) مخفف: pantomime
پنتو
انگلیسی به انگلیسی
پیشوند ( prefix )
• : تعریف: all.
- pantomime
[ترجمه ترگمان] پانتومیم
[ترجمه گوگل] پنتومیم
[ترجمه گوگل] پنتومیم
• (british) pantomime
a panto is a pantomime; an informal word.
a panto is a pantomime; an informal word.
جملات نمونه
1. This panto is playing strictly by the rules.
[ترجمه ترگمان]این panto دقیقا با قوانین بازی می کنه
[ترجمه گوگل]این panto به شدت با قوانین بازی می کند
[ترجمه گوگل]این panto به شدت با قوانین بازی می کند
2. On reflection, Marti's the spitting image of a panto baddie.
[ترجمه ترگمان]با توجه به تصویر من، این تصویر، تصویر spitting برای من است
[ترجمه گوگل]در انعکاس، مارتی تصویر پراکنده از یک بدبختی پنتو است
[ترجمه گوگل]در انعکاس، مارتی تصویر پراکنده از یک بدبختی پنتو است
3. Every panto needs a hate figure, and in our everyday lives food and the science behind it is playing the part well.
[ترجمه ترگمان]هر panto به یک شکل نفرت نیاز دارد و در زندگی روزمره ما غذا و علم پشت آن نقش خوبی ایفا می کند
[ترجمه گوگل]هر پنتو نیاز به شکل نفرت دارد و در زندگی روزمره ما غذا و علم پشت آن بازی خوبی را انجام می دهیم
[ترجمه گوگل]هر پنتو نیاز به شکل نفرت دارد و در زندگی روزمره ما غذا و علم پشت آن بازی خوبی را انجام می دهیم
4. There is no joviality to the Premiership panto season.
[ترجمه ترگمان]هیچ لذتی برای فصل سی premiership نیست
[ترجمه گوگل]هیچ تمایلی به فصل لیگ برتر ندارد
[ترجمه گوگل]هیچ تمایلی به فصل لیگ برتر ندارد
5. The rest was pure theatre and less panto as United cantered to the three points.
[ترجمه ترگمان]بقیه سالن تئاتر خالص و panto کم تر به اندازه ایالات متحده با سه نقطه بود
[ترجمه گوگل]بقیه تئاتر خالص و پنتو کمتر بود چون یونایتد به سه امتیاز رسید
[ترجمه گوگل]بقیه تئاتر خالص و پنتو کمتر بود چون یونایتد به سه امتیاز رسید
6. Star Trek raises deep, even philosophical questions in a school panto environment.
[ترجمه ترگمان]سفر استار، سوالات فلسفی عمیق و حتی فلسفی را در یک محیط panto در مدرسه ایجاد می کند
[ترجمه گوگل]ستاره دنباله دار عمیق و حتی پرسش های فلسفی را در یک محیط مدرسه panto مطرح می کند
[ترجمه گوگل]ستاره دنباله دار عمیق و حتی پرسش های فلسفی را در یک محیط مدرسه panto مطرح می کند
7. I had one of my most embarrassing moments in panto in Nottingham.
[ترجمه ترگمان]یکی از most لحظه های my در ناتینگهام داشتم
[ترجمه گوگل]من یکی از لحظات شرم آور من در panto در ناتینگهام بود
[ترجمه گوگل]من یکی از لحظات شرم آور من در panto در ناتینگهام بود
8. Now, there has been talk that you're thinking of maybe going on to the stage and you've said you might actually quite want to do a panto .
[ترجمه ترگمان]حالا، صحبت هایی در مورد اینکه شاید قصد رفتن به روی صحنه را داشته باشید، وجود دارد و شما گفته اید که ممکن است واقعا می خواهید یک panto انجام دهید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بحث وجود دارد که شما فکر می کنید شاید به مرحله برسد و شما گفته اید که واقعا می خواهید یک panto را انجام دهید
[ترجمه گوگل]در حال حاضر، بحث وجود دارد که شما فکر می کنید شاید به مرحله برسد و شما گفته اید که واقعا می خواهید یک panto را انجام دهید
9. Were you serious about that? -Did I say I wanted to do a panto? -I read it in the newspapers, so it absolutely has to be true!
[ترجمه ترگمان]تو در این مورد جدی بودی؟ گفتم که میخوام \"panto\" رو انجام بدم؟ من اینو تو روزنامه ها خوندم، پس حتما باید حقیقت داشته باشه
[ترجمه گوگل]آیا شما در مورد آن جدی هستید؟ من گفتم میخواهم پنتو را انجام دهم؟ - در روزنامه ها آن را می خوانم، بنابراین باید کاملا درست باشد!
[ترجمه گوگل]آیا شما در مورد آن جدی هستید؟ من گفتم میخواهم پنتو را انجام دهم؟ - در روزنامه ها آن را می خوانم، بنابراین باید کاملا درست باشد!
10. But the list also included more outlandish aspirations such as appearing in panto and owning a brand new Mercedes.
[ترجمه ترگمان]اما این لیست همچنین شامل خواسته های عجیب و غریب تری مانند ظاهر شدن در panto و داشتن یک مرسدس بنز جدید است
[ترجمه گوگل]اما این لیست همچنین شامل آرمان های غریب تر مانند ظاهر شدن در پنتو و داشتن یک مرسدس بنز جدید بود
[ترجمه گوگل]اما این لیست همچنین شامل آرمان های غریب تر مانند ظاهر شدن در پنتو و داشتن یک مرسدس بنز جدید بود
11. The main materials of machine tool are carried on life cycle assessment applying the panto -environment functions and the assessment model of metallic materials.
[ترجمه ترگمان]مواد اصلی ابزار ماشین در ارزیابی چرخه حیات اعمال می شوند که توابع panto - محیط و مدل ارزیابی مواد فلزی را اعمال می کنند
[ترجمه گوگل]مواد اصلی ماشین ابزار بر اساس ارزیابی چرخه عمر با استفاده از توابع panto-محیط و مدل ارزیابی مواد فلزی انجام می شود
[ترجمه گوگل]مواد اصلی ماشین ابزار بر اساس ارزیابی چرخه عمر با استفاده از توابع panto-محیط و مدل ارزیابی مواد فلزی انجام می شود
12. The mahogany garage doors are a complement to the intricately designed Panto front doors for a well balanced fa?ade.
[ترجمه ترگمان]دره ای گاراژ دار از چوب ماهون یک مکمل در جلویی ساختمان جلویی نصب کرده اند که در حال متعادل کردن آن است؟ سردر
[ترجمه گوگل]درب های گاراژ mahogany مکمل به درب های جلو پانتو پیچیده طراحی شده برای به خوبی متعادل شده است
[ترجمه گوگل]درب های گاراژ mahogany مکمل به درب های جلو پانتو پیچیده طراحی شده برای به خوبی متعادل شده است
13. And the "oh" with which he precedes the imagined rejoinder, incidentally, is classically British: the joke doesn't work in a country without a tradition of panto.
[ترجمه ترگمان]و \"اوه\" که او پیش از آن مقدم بر پاسخ فرضی است، به طور اتفاقی انگلیسی است: شوخی در یک کشور بدون سنت panto کار نمی کند
[ترجمه گوگل]به هر حال، 'اوه' که پیش از واپسین تصوراتش است، به طور کلاسیکی انگلیسی است که شوخی در یک کشور بدون سنت panto کار نمی کند
[ترجمه گوگل]به هر حال، 'اوه' که پیش از واپسین تصوراتش است، به طور کلاسیکی انگلیسی است که شوخی در یک کشور بدون سنت panto کار نمی کند
14. Uh, I don't think I did, but you know, if it was a good panto, it might be quite fun.
[ترجمه ترگمان]آه، من فکر نمی کنم که این کار را کرده باشم، اما می دانی، اگر این یک panto خوب بود، ممکن بود کاملا سرگرم کننده باشد
[ترجمه گوگل]بله، من فکر نمی کنم که انجام دادم، اما شما می دانید، اگر آن را panto خوب بود، ممکن است کاملا سرگرم کننده باشد
[ترجمه گوگل]بله، من فکر نمی کنم که انجام دادم، اما شما می دانید، اگر آن را panto خوب بود، ممکن است کاملا سرگرم کننده باشد
کلمات دیگر: