کلمه جو
صفحه اصلی

bum around


بلوک گردی کردن، تفریح کنان به اینجا و آنجا سفر کردن

انگلیسی به انگلیسی

• lounge about, do nothing, loaf, laze around, idle, be lazy, pass the time lazily

جملات نمونه

1. All summer vacation long they just bummed around.
[ترجمه ترگمان]تمام تعطیلات تابستون رو همین جوری قاطی شدن
[ترجمه گوگل]همه تعطیلات تابستانی طولانی آنها فقط در اطراف گردباد

2. After I left school, I bummed around the world for a year.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه مدرسه را ترک کردم، مدت یک سال در سراسر دنیا پرسه زدم
[ترجمه گوگل]بعد از اینکه من مدرسه را ترک کردم، در طول یک سال در سراسر دنیا غرق شدم

3. He bummed around the world for a year.
[ترجمه ترگمان]او برای یک سال در سراسر دنیا پرسه می زند
[ترجمه گوگل]او در طول یک سال در سراسر دنیا سرگردان بود

4. I've been bumming around for the last year without a job.
[ترجمه ترگمان]من پارسال این اطراف پرسه می زدم بدون اینکه کار پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من برای سال گذشته بدون شغل درگیر شده ام

5. He spent a year bumming around Australia.
[ترجمه ترگمان]او یک سال را در اطراف استرالیا گذراند
[ترجمه گوگل]او یک سال در اطراف استرالیا گذراند

6. I think they're just bumming around at the moment, not doing a lot.
[ترجمه ترگمان]فکر می کنم همین الان دارن همین دور و بر پرسه می زنن، نه زیاد
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم آنها در حال حاضر فقط bumming در اطراف در حال حاضر، انجام نمی مقدار زیادی

7. I wish you'd stop bumming around and start looking for a job.
[ترجمه ترگمان]ای کاش می تونستی همین اطراف بمو نی و دنبال کار بگردی
[ترجمه گوگل]من آرزو می کنم که شما را متوقف کنید و به جستجوی یک کار بپردازید

8. I bummed around Europe for a year before university.
[ترجمه ترگمان]من یک سال پیش از دانشگاه به دور و برم نگاه کردم
[ترجمه گوگل]من یک سال پیش دانشگاه را در اطراف اروپا سپری کردم

9. After college she spent a year bumming around the States.
[ترجمه ترگمان]بعد از کالج یک سال در سراسر آمریکا گذراند
[ترجمه گوگل]پس از کالج او صرف یک سال در سراسر ایالات آماتور

10. I've spent years on the road with natro groups, mostly abroad, just bumming around.
[ترجمه ترگمان]من سال ها را در راه با گروه های natro، که اغلب خارج از کشور بودم، گذرانده بودم
[ترجمه گوگل]سالهاست که با گروه های natro، عمدتا در خارج از کشور، فقط در اطرافم به سر می برم

11. Mine is bumming around Grand Forks.
[ترجمه ترگمان]مال من داره تو فورکس پرسه می زنه
[ترجمه گوگل]معدن سنگاپور در اطراف گرند فورکس است

12. Instead of looking for work, he preferred to bum around.
[ترجمه ترگمان]به جای آن که به دنبال کار بگردد، ترجیح می داد دور بزند
[ترجمه گوگل]به جای کار به دنبال او، ترجیح داد به اطراف خود

13. 'Yeah. When you finish your bachelor's then go bum around in China for a while, you know it's time to get a job. '
[ترجمه ترگمان]آ ره وقتی you را تمام می کنی، پس مدتی در چین پرسه می زنی، می دانی که وقت گرفتن کار است
[ترجمه گوگل]آره هنگامی که لیسانس خود را به پایان رسانده اید، در مدت زمان کوتاهی در چین بسر می برید، می دانید وقت آن است که بتوانید کار کنید '

پیشنهاد کاربران

ولگردی کردن


کلمات دیگر: