کلمه جو
صفحه اصلی

dysgraphia


(پزشکی ـ روان شناسی) نوشتار پریشی (از بین رفتن توانایی نوشتن مثلا در اثر اختلالات مغزی)، ناتوانی در نگارش

انگلیسی به فارسی

(پزشکی ـ روانشناسی) نوشتار پریشی (از بین رفتن توانایی نوشتن برای مثال در اثر اختلالات مغزی)، ناتوانی در نگارش


دیس گرافیک


انگلیسی به انگلیسی

• writing impairment, inability to write due to a brain defect or impairment

جملات نمونه

1. We will mention one, called deep dysgraphia because of its analogy to deep dyslexia.
[ترجمه ترگمان]ما یکی از آن ها را به نام dysgraphia عمیق به خاطر تشبیه خود به نارساخوانی، ذکر خواهیم کرد
[ترجمه گوگل]ما به یکی از آنها اشاره خواهیم کرد، که به علت انشعاب به دیسکلوکیک عمیق، دیسگرافی عمیق نامیده می شود

2. Dysgraphia is a neurological(newer logical)disorder that generally appears when children are first learning to write.
[ترجمه ترگمان]dysgraphia یک اختلال عصبی (newer)عصبی است که به طور کلی در زمانی که کودکان اولین آموزش را یاد می گیرند، ظاهر می شود
[ترجمه گوگل]دیس گرافیا یک اختلال عصبی (جدیدتر منطقی) است که به نظر می رسد به طور کلی وقتی بچه ها در ابتدا یاد می گیرند نوشتن کنند

3. Many people have poor handwriting, but dysgraphia is more serious.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم دست خط فقر دارند، اما dysgraphia جدی تر است
[ترجمه گوگل]بسیاری از افراد دست خط ضعیف دارند، اما دیس گرافیک جدی تر است

4. These can all be signs of Dysgraphia . Spelling problem can also be related to the disorder.
[ترجمه ترگمان]اینها همه می توانند نشانه هایی از dysgraphia باشند مشکل هجی کردن نیز می تواند مربوط به این اختلال باشد
[ترجمه گوگل]اینها همه می توانند نشانه هایی از دیس گرافیا باشند مشکل املایی نیز می تواند به اختلال مربوط باشد

5. Many people have poor hand writing, but Dysgraphia is more serious.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از مردم دست ضعیف دارند، اما dysgraphia جدی تر است
[ترجمه گوگل]بسیاری از مردم دست نوشته های ضعیف دارند، اما دیس گرافیک جدی تر است

6. Dysgraphia is a neural logical neurological disorder that generally appears when children are first learning to write.
[ترجمه ترگمان]dysgraphia یک اختلال عصبی عصبی عصبی است که به طور کلی وقتی به نظر می رسد که بچه ها اولین آموزش را یاد می گیرند
[ترجمه گوگل]دیس گرافیک یک اختلال عصبی عصبی عصبی است که به طور کلی ظاهر می شود زمانی که کودکان برای اولین بار یادگیری را بنویسند

7. Dysgraphia is a neurological disorder that generally appears when children are first learning to write .
[ترجمه ترگمان]dysgraphia یک اختلال نورولوژیکی و عصبی است که به طور کلی وقتی به نظر می رسد که کودکان اولین آموزش را یاد می گیرند
[ترجمه گوگل]دیس گرافیا یک اختلال عصبی است که به طور کلی زمانی ظاهر می شود که کودکان ابتدا یاد می گیرند که نوشتن کنند

8. Today we discuss a writing disorder, dysgraphia.
[ترجمه ترگمان]امروز ما در مورد یک اختلال نوشتاری صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]امروز ما درباره یک اختلال نوشتاری، دیسگرافی بحث می کنیم

9. Teachers could have students with dysgraphia taketesttests by speaking the answers into a recorder, or type their work instead of writing it.
[ترجمه ترگمان]معلمان می توانند با بیان پاسخ ها به ضبط کننده، یا نوع کار خود به جای نوشتن آن، دانش آموزان مبتلا به dysgraphia taketesttests را داشته باشند
[ترجمه گوگل]معلمان می توانند با تکمیل پاسخ به یک ضبط کننده دانش آموزان را با تکیه گویی تدریس کنند، یا کار خود را به جای نوشتن آن انجام دهند

10. There are different kinds of dysgraphia . And it can appear with other learning disabilities, especially involving language.
[ترجمه ترگمان]انواع مختلفی از dysgraphia وجود دارد و می تواند با سایر ناتوانی های یادگیری، به ویژه شامل زبان، ظاهر شود
[ترجمه گوگل]انواع مختلف دیسگرافی وجود دارد و این می تواند با سایر نواقص یادگیری ظاهر شود، به ویژه در مورد زبان

11. Experts say teachers and parents should suspect dysgraphia if a child's handwriting is unusually difficult to read.
[ترجمه ترگمان]متخصصان می گویند که اگر دست خط یک کودک به طور غیرمعمول مشکل باشد، والدین و والدین باید مشکوک باشند
[ترجمه گوگل]کارشناسان می گویند معلمان و والدین باید دچار اختلال شود، اگر دست خط کودک به طور غیرمعمول دشوار است برای خواندن

12. Today, we discuss a writing disorders, dysgraphia.
[ترجمه ترگمان]امروزه، ما در مورد یک اختلالات نوشتاری صحبت می کنیم
[ترجمه گوگل]امروزه ما درباره اختلالات نوشتاری، دیسگرافی بحث می کنیم

13. These can all be signs of dysgraphia.
[ترجمه ترگمان]اینها همه می توانند نشانه هایی از dysgraphia باشند
[ترجمه گوگل]اینها همه می توانند نشانه های دیس گرافیا باشند


کلمات دیگر: