کلمه جو
صفحه اصلی

ashamedly

انگلیسی به فارسی

شرمنده


انگلیسی به انگلیسی

• abashedly, in a humiliated manner

جملات نمونه

1. Chu Zhong is some to deelpy ashamedly and literally quest causative, the words of heart this whether the fact actually says to don't let people's joke dead tin not.
[ترجمه ترگمان]چو Zhong برخی از این جملات را روشن می کند و به معنای واقعی کلمه مسبب این واقعیت است که آیا این حقیقت در واقع می گوید که اجازه ندهید افراد به شوخی قلع مرده را بگویند
[ترجمه گوگل]چو ژونگ بعضی ها را به شرمنده و به معنای واقعی کلمه تحریک می کند، کلمات قلب این است که آیا واقعا حقیقتا می گوید که شوخی های مردم به قلع مرده اجازه نمی دهد

2. Seven treasures ashamedly smile, because the bean curd pudding says of the little morsel is right.
[ترجمه ترگمان]هفت لکه ننگ بر لب دارد، زیرا پودینگ شکلاتی که می گوید از یک لقمه کوچک است درست است
[ترجمه گوگل]هفت گنجشک خجالت می کشد لبخند می زنند، زیرا پودینگ شکل لوبیا لوبیا در مورد کره ی کوچک می گوید درست است

3. I ashamedly smile and replied to come over, this mongols is really brave!
[ترجمه ترگمان]تبسم کردم و جواب دادم که به اینجا بیایم، این mongols واقعا شجاع است!
[ترجمه گوگل]من شرمسار لبخند زدم و جواب دادم که این مغول ها واقعا شجاع هستند!

4. "Hey Hey. "Qi just ashamedly the stem smiled two asked a way to 100 blessing:"The beauty just talked with you is who?"
[ترجمه ترگمان]\" هی، چی چی چی چی، چی؟ دو بار لبخند بر لبش نشست و گفت: \"زیبایی فقط با تو حرف می زد، کی بود؟\"
[ترجمه گوگل]هی هی 'چی فقط شرمنده مادر ساکت لبخند دو خواست راه را به 100 برکت:' زیبایی فقط با شما صحبت کردید کسی است؟ '

5. Not ashamedly, I can say that I can make talking before 1000 people look easy, and deliver solid content in an entertaining, engaging way.
[ترجمه ترگمان]روشن نیست، می توانم بگویم که می توانم قبل از ۱۰۰۰ نفر صحبت کنم، و محتوای جامد را به شیوه ای سرگرم کننده و جذاب ارایه کنم
[ترجمه گوگل]شرمنده نیستم، می توانم بگویم که من می توانم صحبت کنم تا 1000 نفر به راحتی نگاه کنند و محتوای جامد را در یک سرگرمی و جذاب ارائه دهند

6. Is sorry and humiliated what?Sorry and ashamedly naturally because of the discomfort of oneself's heart!
[ترجمه ترگمان]ببخشید که چی رو تحقیر کردم؟ متاسفم و به خاطر ناراحتی قلب آدم به خودش فشار می آورد!
[ترجمه گوگل]متأسفم و تحقیر شده چه اتفاقی می افتد و شرمنده طبیعتا به علت ناراحتی دل خودم!

7. Li Jia's madam smells the speech cause reserve spirit lusty ground to Liu Jia madam's lo, Liu Jia's madam but some ashamedly lest to take a glimpse.
[ترجمه ترگمان]خانم Li بو را بو میده چون روح ذخیره، زمین را به خوبی برای خانم jia، خانم lo، خانم Liu و خانم jia را به خاطر می آورد و از آن می ترسید که یک نگاه به آن بیندازد
[ترجمه گوگل]خانم لی جیا این سخن را باعث می شود که روحیه شادابانه به لوی جیا خانم، خانم لیو جیا، اما برخی از شرمنده به نظر می رسد

8. Succeeded to in a hurry wipe the next sweat to ashamedly smile:"I see this things in the last home all very interesting and want to take more to be some to return to fondle. "
[ترجمه ترگمان]با عجله و با عجله، عرق بعدی را با لبخند روشن پاک کنید: \" من این چیزها را در خانه گذشته بسیار جالب می بینم و می خواهم بیشتر دوست داشته باشم که باید ناز و نوازش کنم \"
[ترجمه گوگل]موفق به عجله خاموش عرق بعدی را به شرمنده لبخند: 'من این چیزها را در خانه های آخر همه را بسیار جالب می بینم و می خواهم بیشتر بخاطر داشته باشم که بعضی ها برای بازگشت به فلاکت '

9. Gold farmland one Geng helps and makes reference to and just discovers here that oneself has already deviated topic, he ashamedly sees everyone's one eye.
[ترجمه ترگمان]زمین های کشاورزی طلایی یکی از Geng کمک می کند و به آن اشاره می کند و فقط در اینجا کشف می کند که خود فرد موضوع را منحرف کرده است
[ترجمه گوگل]یک زمین کشاورزی طلایی یک گیگ کمک می کند و اشاره دارد و فقط در اینجا کشف می کند که خودش پیش از آن موضوع را رد کرده است، از نظر شرمساری یک چشم را همه می بیند


کلمات دیگر: