کلمه جو
صفحه اصلی

comprehensibly


بطور مفهوم

انگلیسی به فارسی

قابل فهم


انگلیسی به انگلیسی

• understandably, intelligibly

جملات نمونه

1. UML is well defined, comprehensibly, supporting the whole development process form requirement analysis to system implementation.
[ترجمه ترگمان]UML به خوبی تعریف شده است، comprehensibly پشتیبانی کل فرآیند توسعه را برای اجرای سیستم پشتیبانی می کند
[ترجمه گوگل]UML به خوبی تعریف شده است، قابل درک، پشتیبانی از کل فرآیند فرایند توسعه نیاز به تجزیه و تحلیل به پیاده سازی سیستم

2. It needs to be listen carefully to explain. Because only by understanding comprehensibly you can play smoothly and experience the infinite charm of board games.
[ترجمه ترگمان]باید به دقت گوش دهید تا توضیح دهید چون فقط با درک comprehensibly می توانید به راحتی بازی کنید و جذابیت نامحدود بازی های تخته ای را تجربه کنید
[ترجمه گوگل]لازم است که به دقت توضیح داده شود از آنجا که تنها با درک صحیح می توانید به راحتی بازی کنید و جذابیت بی نهایت بازی های هیئت مدیره را تجربه کنید

3. So the basic strategy underlying what the president is doing is to move as quickly, with as much force as comprehensibly as possible.
[ترجمه ترگمان]بنابراین استراتژی اساسی که رئیس جمهور انجام می دهد این است که به سرعت حرکت کند و تا آنجا که ممکن است نیروی بیشتری به دست آورد
[ترجمه گوگل]بنابراین استراتژی پایه ای که رییس جمهور انجام می دهد، حرکت سریع و با نیرویی است که به اندازه قابل فهم ممکن است

4. With the theory and method of strategy, the competitive structure of IT industry and the company was comprehensibly analyzed in combination with professor Porter's theory and SWOT analysis etc.
[ترجمه ترگمان]با تیوری و روش استراتژی، ساختار رقابتی صنعت فن آوری اطلاعات و شرکت در ترکیب با تیوری پروفسور پورتر و تحلیل SWOT تجزیه و تحلیل شدند
[ترجمه گوگل]با نظریه و روش استراتژی، ساختار رقابتی صنعت فناوری اطلاعات و شرکت به طور قابل ملاحظه ای در ترکیب با نظریه پروفسور پورتر و تجزیه و تحلیل SWOT و غیره مورد تحلیل قرار گرفته است

5. It is necessary to contrast the status quo of these kinds of furniture, to survey and analysis relatively comprehensibly at the beginning.
[ترجمه ترگمان]لازم به ذکر است که وضعیت فعلی این انواع مبلمان برای بررسی و تحلیل نسبتا comprehensibly در ابتدای کار ضروری است
[ترجمه گوگل]لازم است که وضعیت موجود این نوع مبلمان را متضرر شویم، در ابتدا به بررسی و تجزیه و تحلیل نسبتا قابل فهم

6. The application of discourse ability in English reading is of great help to read comprehensibly, quickly and efficiently.
[ترجمه ترگمان]استفاده از توانایی گفتمان در مطالعه انگلیسی کمک بزرگی برای خواندن سریع، سریع و موثر است
[ترجمه گوگل]استفاده از توانایی گفتار در خواندن انگلیسی کمک بسیار خوبی برای خواندن و درک صحیح، سریع و کارآمد است

7. We should develop teacher education by historical and crosswise, analyses comprehensibly the present situation and construct scientific teacher education system.
[ترجمه ترگمان]ما باید تحصیل معلم را با اطلاعات تاریخی و crosswise توسعه دهیم، تحلیل وضعیت فعلی را تجزیه و تحلیل کنیم و سیستم آموزش معلم علمی را بسازیم
[ترجمه گوگل]ما باید آموزش معلمان را از لحاظ تاریخی و متقاطع توسعه، تجزیه و تحلیل وضعیت فعلی و ایجاد سیستم آموزش معلمان علمی


کلمات دیگر: