بپرسید مشکل
ask for trouble
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
• cause oneself misfortune, get oneself into problems
جملات نمونه
1. Drinking alcohol before driving is really asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]نوشیدن الکل قبل از رانندگی واقعا باعث دردسر می شود
[ترجمه گوگل]نوشیدن الکل قبل از رانندگی واقعا مشکل است
[ترجمه گوگل]نوشیدن الکل قبل از رانندگی واقعا مشکل است
2. Giving him such a powerful car when he's only just learned to drive is asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]وقتی او تازه یاد گرفته است که رانندگی کند، به او چنین ماشینی می دهد
[ترجمه گوگل]دادن او به چنین ماشین قدرتمند زمانی که او فقط آموخته به رانندگی است درخواست مشکل
[ترجمه گوگل]دادن او به چنین ماشین قدرتمند زمانی که او فقط آموخته به رانندگی است درخواست مشکل
3. Saying that to a feminist is just asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]گفتن اینکه به یک فمینیست فقط خواستار دردسر است
[ترجمه گوگل]می گویند که به یک فمینیست فقط به دنبال مشکل است
[ترجمه گوگل]می گویند که به یک فمینیست فقط به دنبال مشکل است
4. You are asking for trouble when you behave in that way.
[ترجمه ترگمان]وقتی این جوری رفتار می کنی، دردسر درست می کنی
[ترجمه گوگل]شما وقتی از این طریق رفتار می کنید، مشکلی دارید
[ترجمه گوگل]شما وقتی از این طریق رفتار می کنید، مشکلی دارید
5. If a referee allows a foul like that to go unpunished he's asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]اگر یک داور اجازه دهد که یک داور به او اجازه دهد بدون مجازات باقی بماند، از او درخواست دردسر می کند
[ترجمه گوگل]اگر یک داور اجازه ندهد که چنین اتفاقی بیفتد او به دنبال مشکل است
[ترجمه گوگل]اگر یک داور اجازه ندهد که چنین اتفاقی بیفتد او به دنبال مشکل است
6. To go ahead with the match after such clear advice had been asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]بعد از این توصیه واضح، برای ادامه کار پیش رفت
[ترجمه گوگل]پس از این مشاوره روشن، مشکلی پیش آمد
[ترجمه گوگل]پس از این مشاوره روشن، مشکلی پیش آمد
7. You're asking for trouble walking home alone at night.
[ترجمه ترگمان]تو داری دنبال دردسر می گردی که شب ها تنها بری خونه
[ترجمه گوگل]شما در حال خواندن مشکل برای رفتن به خانه به تنهایی در شب است
[ترجمه گوگل]شما در حال خواندن مشکل برای رفتن به خانه به تنهایی در شب است
8. He was asking for trouble when he insulted their country.
[ترجمه ترگمان]وقتی به کشورت توهین کرد دچار دردسر شده بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به کشور خود توهین کرد، از مشکلات خواسته بود
[ترجمه گوگل]هنگامی که او به کشور خود توهین کرد، از مشکلات خواسته بود
9. You're just asking for trouble if you don't give them the money.
[ترجمه ترگمان]اگه پول بهشون ندی، فقط دنبال دردسر می گردی
[ترجمه گوگل]شما فقط به دنبال مشکل هستید اگر پول آنها را ندهید
[ترجمه گوگل]شما فقط به دنبال مشکل هستید اگر پول آنها را ندهید
10. Look, pal, you're asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]ببین رفیق، تو دنبال دردسر می گردی
[ترجمه گوگل]ببخشید، دلم میخواد مشکلت حل بشه
[ترجمه گوگل]ببخشید، دلم میخواد مشکلت حل بشه
11. He didn't like asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]اون دوست نداشت از تو دردسر درست کنه
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که درخواست مشکل کند
[ترجمه گوگل]او دوست داشت که درخواست مشکل کند
12. Driving after drinking alcohol is asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]رانندگی پس از نوشیدن الکل برای شما مشکل است
[ترجمه گوگل]رانندگی پس از نوشیدن الکل، مشکلی است
[ترجمه گوگل]رانندگی پس از نوشیدن الکل، مشکلی است
13. Now look here, pal, you're asking for trouble!
[ترجمه ترگمان]حالا ببین رفیق، دنبال دردسر می گردی!
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اینجا، پد، اینجا داری به دنبال مشکل هستی
[ترجمه گوگل]در حال حاضر اینجا، پد، اینجا داری به دنبال مشکل هستی
14. Anyone who drives his car at 100 miles an hour is asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]هر کسی که ماشینش را در ساعت ۱۰۰ مایل رانندگی کند خواستار دردسر می شود
[ترجمه گوگل]هر کسی که ماشین خود را در 100 مایل در ساعت رانندگی می کند، از مشکلات خواسته است
[ترجمه گوگل]هر کسی که ماشین خود را در 100 مایل در ساعت رانندگی می کند، از مشکلات خواسته است
15. Walking around downtown late at night is just asking for trouble.
[ترجمه ترگمان]این اواخر شب که تو مرکز شهر قدم می زنی فقط دنبال دردسر می گردی
[ترجمه گوگل]قدم زدن در اطراف مرکز شهر در اواخر شب فقط مشکلی است
[ترجمه گوگل]قدم زدن در اطراف مرکز شهر در اواخر شب فقط مشکلی است
پیشنهاد کاربران
دنبال دردسر گشتن، دنبال شر گشتن، ( کسی ) تنش خاریدن
کلمات دیگر: