اسپر (سکه ای که سابقا در ترکیه و مصر رایج بود)
asper
اسپر (سکه ای که سابقا در ترکیه و مصر رایج بود)
انگلیسی به فارسی
اسپر (سکهای که در گذشته در ترکیه و مصر رایج بود)
آسپر
انگلیسی به انگلیسی
• ancient silver coin of turkey and egypt
stiff, inflexible; rude; clumsy
in accordance with
stiff, inflexible; rude; clumsy
in accordance with
جملات نمونه
1. Unconsciously, it may have been, her fingers closed upon the asp.
[ترجمه ترگمان]ممکن بود که بی آن که خود متوجه باشد، انگشتانش را روی the بسته بودند
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه، ممکن است آن را داشته باشد، انگشتانش بسته شده است
[ترجمه گوگل]ناخودآگاه، ممکن است آن را داشته باشد، انگشتانش بسته شده است
2. Is Unux capable of translating ASP?
[ترجمه ترگمان]Unux \"میتونه ترجمه\" asp \"رو ترجمه کنه؟\"
[ترجمه گوگل]آیا Unux قادر به ترجمه ASP است؟
[ترجمه گوگل]آیا Unux قادر به ترجمه ASP است؟
3. Still, even in Biarritz asps are presumably hard to come by and the audience was in no mood to be critical.
[ترجمه ترگمان]با این حال، حتی در Biarritz asps نیز به سختی می توان به این موضوع پی برد و مخاطب در حال حاضر تمایلی به انتقاد از خود نشان نداد
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی در بیوریتز نیز احتمالا دشوار است که مخاطبان به هیچ وجه احساس انتقاد نکنند
[ترجمه گوگل]با این حال، حتی در بیوریتز نیز احتمالا دشوار است که مخاطبان به هیچ وجه احساس انتقاد نکنند
4. Among its spools and needles, a pet asp restlessly wound itself about.
[ترجمه ترگمان]در میان قرقره های خود و needles، یک افعی pet که با بی قراری به اطراف خود می پیچید
[ترجمه گوگل]در میان سوزنها و سوزنها، یک حیوان خانگی به نام خود به خود بیخوابی می کند
[ترجمه گوگل]در میان سوزنها و سوزنها، یک حیوان خانگی به نام خود به خود بیخوابی می کند
5. The Asp is a Viper and a member of the Viperidae family.
[ترجمه ترگمان]The یک Viper و عضو خانواده viperidae است
[ترجمه گوگل]Asp Viper و یکی از اعضای خانواده Viperidae است
[ترجمه گوگل]Asp Viper و یکی از اعضای خانواده Viperidae است
6. The current research showed Dipsacus asper. has multiple pharmaco-activities, and the main effective part is the saponins.
[ترجمه ترگمان]تحقیقات فعلی Dipsacus asper را نشان داد فعالیت های multiple متعددی دارد و نقش اصلی آن the است
[ترجمه گوگل]تحقیق حاضر نشان داد که Dipsacus asper دارای فعالیت های دارویی متعدد است و بخش عمده ای از آن، ساپونین ها است
[ترجمه گوگل]تحقیق حاضر نشان داد که Dipsacus asper دارای فعالیت های دارویی متعدد است و بخش عمده ای از آن، ساپونین ها است
7. These findings indicate that both dipsacus asper and VE can prevent the overexpression of the APP in dosal hippocampal formation, and improve the learning and memorizing abilities of rat.
[ترجمه ترگمان]این یافته ها حاکی از آن هستند که هم dipsacus asper و هم آندودرم احشایی می توانند از the سازند APP در سازند hippocampal جلوگیری کنند و یادگیری و حفظ توانایی های موش را بهبود بخشند
[ترجمه گوگل]این یافته ها نشان می دهد که هر دو گیاه دپسوس و ویروس می توانند از فراوانی APP در تشکیل هیپوکامپ دز جلوگیری کنند و توانایی یادگیری و حفظ حافظه را افزایش دهند
[ترجمه گوگل]این یافته ها نشان می دهد که هر دو گیاه دپسوس و ویروس می توانند از فراوانی APP در تشکیل هیپوکامپ دز جلوگیری کنند و توانایی یادگیری و حفظ حافظه را افزایش دهند
8. Yeoman sat in on a meeting where Vernon Asper, professor of marine sciences at University of Southern Mississippi, presented recent research.
[ترجمه ترگمان]Yeoman در نشستی که در آن ورنون Asper، استاد علوم دریایی دانشگاه می سی سی پی در جنوب می سی سی پی، تحقیق کرد نشست
[ترجمه گوگل]یئومن در نشستی دیدار کرد که ونون آسپر، استاد علوم دریایی دانشگاه جنوبی می سی سی پی، تحقیقات اخیر را ارائه داد
[ترجمه گوگل]یئومن در نشستی دیدار کرد که ونون آسپر، استاد علوم دریایی دانشگاه جنوبی می سی سی پی، تحقیقات اخیر را ارائه داد
9. The results of vitro rapid propagation of Dendrocalamus asper are reported in this paper.
[ترجمه ترگمان]نتایج انتشار سریع vitro of در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از آزمایش سریع رشد دندروکاالاموس آسپر در این مقاله گزارش شده است
[ترجمه گوگل]نتایج حاصل از آزمایش سریع رشد دندروکاالاموس آسپر در این مقاله گزارش شده است
10. Meaning on the bottom is mud, then a layer of something they presume to be oil, and on top of that a two-inch thick goop that Asper calls “slime snot,” possibly made up of oil and bacteria.
[ترجمه ترگمان]معنا در پایین گل است، سپس یک لایه از چیزی که تصور می کنند نفت است، و در بالای آن یک لایه ضخیم دو اینچی که \"خلط slime\" می نامد، احتمالا از روغن و باکتری تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]معنی آن این است که گل، و سپس یک لایه ای از چیزی است که به نظر می رسد روغن است، و در بالای آن یک ضخامت 2 اینچ ضخیم است که Asper می گوید 'لجن گره خورده'، که احتمالا از روغن و باکتری تشکیل شده است
[ترجمه گوگل]معنی آن این است که گل، و سپس یک لایه ای از چیزی است که به نظر می رسد روغن است، و در بالای آن یک ضخامت 2 اینچ ضخیم است که Asper می گوید 'لجن گره خورده'، که احتمالا از روغن و باکتری تشکیل شده است
11. In the paper, the main nutrition of Dipsacus asper wall in different growing stages was analyzed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله، تغذیه اصلی دیواره سلولی Dipsacus در مراحل رشد مختلف مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تغذیه اصلی دیوار آسپرین Dipsacus در مراحل مختلف رشد بررسی شد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، تغذیه اصلی دیوار آسپرین Dipsacus در مراحل مختلف رشد بررسی شد
12. Before the word aspros came to Greek it had actually been Latin asper meaning “rough” and was applied to the uneven surfaces of carvings and the faces stamped on coins.
[ترجمه ترگمان]قبل از این که واژه aspros به زبان یونانی بیاید، در واقع لاتین asper به معنای \"rough\" بود و برای سطوح غیر یکنواخت حکاکی شده و چهره های روی سکه ها مورد استفاده قرار گرفت
[ترجمه گوگل]قبل از کلمه aspros به یونان آمده بود در واقع لاتین asper به معنای 'خشن' بود و به سطوح ناهموار حک شده و چهره های مهر و موم شده در سکه اعمال شد
[ترجمه گوگل]قبل از کلمه aspros به یونان آمده بود در واقع لاتین asper به معنای 'خشن' بود و به سطوح ناهموار حک شده و چهره های مهر و موم شده در سکه اعمال شد
پیشنهاد کاربران
مطابق با
مترادف با:
according to / consistent with / following / in accordance with / in keeping with / in line with / based on
براساس
according to / consistent with / following / in accordance with / in keeping with / in line with / based on
براساس
کلمات دیگر: