کلمه جو
صفحه اصلی

asimov

انگلیسی به فارسی

آسیموف


انگلیسی به انگلیسی

• family name; isaac asimov (1920-1992), american author and scientist, author of "the foundation trilogy"

جملات نمونه

1. In these short stories Asimov gives us an unforgettable and terrifying vision of the future.
[ترجمه ترگمان]در این داستان های کوتاه، Asimov چشم انداز فراموش نشدنی و مخوف آینده را به ما می دهد
[ترجمه گوگل]آسیموف در این داستان کوتاه به ما چشم انداز فراموش نشدنی و وحشتناکی از آینده می دهد

2. Isaac Asimov wrote a book on the idea.
[ترجمه ترگمان]اسحاق Asimov یک کتاب در مورد این ایده نوشت
[ترجمه گوگل]اسحاق آسیموف کتاب ایده ای نوشت

3. His favorites included Arthur C. Clarke and Isaac Asimov.
[ترجمه ترگمان]favorites شامل آرتور سی بودند کلارک و اسحاق Asimov
[ترجمه گوگل]مورد علاقه اش شامل آرتور کلارک و اسحاق آسیموف بود

4. Acclaimed science writer Asimov has more than once written entire novels during a weekend.
[ترجمه ترگمان]Asimov، نویسنده علوم Acclaimed، بیش از یک بار در طول تعطیلات آخر هفته کل رمان خود را نوشته است
[ترجمه گوگل]آسیموف نویسنده علم تجربی بیش از یکبار در طول آخر هفته کل رمانها را نوشته است

5. Isaac Asimov, the prodigious popularizer of science, reacts hotly to the Jastrow book.
[ترجمه ترگمان]آیزاک Asimov، علم خارق العاده علم، با حرارت به کتاب Jastrow واکنش نشان می دهد
[ترجمه گوگل]اسحاق آسیموف، محبوب کننده بزرگی از علم، به شدت به کتاب جاسترو واکنش نشان می دهد

6. As Isaac Asimov once commented, we scored a touchdown, then took our football and went home.
[ترجمه ترگمان]همانطور که اسحاق Asimov یک بار اظهار نظر کرد، ما یک فرود را به ثمر رساندیم، سپس توپ فوتبال ما را گرفت و به خانه رفت
[ترجمه گوگل]همانطور که اسحاق آسیموف یک بار اظهار نظر کرد، ما یک زمین لرزه را به ثمر رساندیم، سپس فوتبالمان را گرفتیم و به خانه رفتیم

7. Isaac Asimov is the only author to have a book in every Dewey-decimal category.
[ترجمه ترگمان]اسحاق Asimov تنها نویسنده است که کتابی در هر دسته Dewey دارد
[ترجمه گوگل]اسحاق آسیموف تنها نویسنده ای است که کتاب را در هر دسته بندی دهوی دارد

8. Isaac Asimov set out his famous three laws of robotics in 'I, Robot,' thereby laying the foundation for our eventual robot overlords to show us some decency.
[ترجمه ترگمان]اسحاق نیوتن سه قانون مشهور خود را در من، ربات، تنظیم کرد و در نتیجه پایه و اساس ربات احتمالی خود را پایه ریزی کرد تا به ما مقداری شایستگی نشان دهد
[ترجمه گوگل]اسحاق آسیموف سه قانون مشهور رباتیک خود را در 'من، ربات' معرفی کرد، در نتیجه پایه ای برای سران ربات های آینده ما گذاشت تا بعضی از شایستگی ها را به ما نشان دهد

9. An American writer, Isaac Asimov, confronted them with their most memorable dilemmas.
[ترجمه ترگمان]یک نویسنده آمریکایی، اسحاق Asimov، با دشوارترین مشکلات آن ها روبرو شد
[ترجمه گوگل]نویسنده آمریکایی، اسحاق آسیموف، با آنها در معرض ملاحظات بی نظیر خود قرار گرفت

10. Gene Rodenberry, Isaac Asimov and other science fiction writers transport readers to times and galaxies far away.
[ترجمه ترگمان]ژن Rodenberry، اسحاق Asimov و دیگر نویسندگان داستان های علمی تخیلی، خوانندگان را به زمان های دور و کهکشان ها منتقل می کنند
[ترجمه گوگل]ژن رادنبری، اسحاق آسیموف و دیگر نویسندگان علمی تخیلی خوانندگان را به دوران و کهکشان ها دور می کنند

11. I, Robot. Asimov. Short stories that set the standard for intelligent robots in science fiction.
[ترجمه ترگمان]من، روبات Asimov داستان های کوتاه که استاندارد را برای ربات های هوشمند در داستان های علمی تخیلی مشخص می کنند
[ترجمه گوگل]من ربات هستم آسیموف داستان کوتاه که استاندارد را برای ربات های هوشمند در علم تخیلی تنظیم می کند

12. Still, the famous scientist and popular writer Isaac Asimov made an interesting observation about mind-reading once.
[ترجمه ترگمان]با این حال، دانشمند مشهور و نویسنده مشهور ایزاک Asimov یک مشاهده جالب در مورد مطالعه ذهن داشت
[ترجمه گوگل]با این حال، علیرضا معروف و نویسنده مشهور اسحاق آسیموف مشاهدات جالبی درباره ذهن خواندن یک بار انجام داد

13. It was Isaac Asimov who said, "Science gathers knowledge faster than society gathers wisdom.
[ترجمه ترگمان]اسحاق Asimov بود که می گفت: \" دانش سریع تر از جامعه دانش جمع آوری می کند
[ترجمه گوگل]اسحاق آسیموف اظهار داشت: 'علم دانش را سریعتر از جامعه جمعآوری میکند

14. I, Robot . Issac Asimov. Short stories that set the standard non - intelligent robots in science fiction.
[ترجمه ترگمان]من، روبات Issac Asimov داستان های کوتاه که ربات های غیر هوشمند استاندارد را در داستان های علمی تخیلی تنظیم می کنند
[ترجمه گوگل]من ربات هستم ایساک آسیموف داستان های کوتاه که روبات استاندارد غیر هوشمند را در علم تخیلی تنظیم می کند

15. When did Isaac Asimov die?
[ترجمه ترگمان]Isaac \"کی کشته شد؟\"
[ترجمه گوگل]چه زمانی اسحاق آسیموف میمیرد؟


کلمات دیگر: