• study of computer science; invention related to computers
computer technology
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. I'm in a complete fog about computer technology I don't understand it at all.
[ترجمه ترگمان]من تو یه مه کامل راجع به تکنولوژی کامپیوتری هستم که اصلا درکش نمی کنم
[ترجمه گوگل]من در یک مه کامل در مورد فن آوری کامپیوتر هستم، من آن را درک نمی کنم
[ترجمه گوگل]من در یک مه کامل در مورد فن آوری کامپیوتر هستم، من آن را درک نمی کنم
2. Most companies are now reliant on computer technology.
[ترجمه ترگمان]اکنون بیشتر شرکت ها به فن آوری کامپیوتر متکی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت ها در حال حاضر به تکنولوژی کامپیوتر متکی هستند
[ترجمه گوگل]اکثر شرکت ها در حال حاضر به تکنولوژی کامپیوتر متکی هستند
3. With computer technology, even people working on their own have the ways and means to produce professional-looking documents.
[ترجمه ترگمان]با تکنولوژی کامپیوتر، حتی افرادی که روی خودشان کار می کنند راه هایی برای تولید اسناد و مدارک حرفه ای دارند
[ترجمه گوگل]با استفاده از فناوری رایانه، حتی افرادی که به تنهایی کار می کنند، روش ها و ابزارهایی برای تولید اسناد حرفه ای دارند
[ترجمه گوگل]با استفاده از فناوری رایانه، حتی افرادی که به تنهایی کار می کنند، روش ها و ابزارهایی برای تولید اسناد حرفه ای دارند
4. Computer technology makes it possible for many people to work from home.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کامپیوتر این امکان را برای بسیاری از مردم فراهم می کند که از خانه کار کنند
[ترجمه گوگل]فن آوری کامپیوتر باعث می شود بسیاری از مردم از خانه کار کنند
[ترجمه گوگل]فن آوری کامپیوتر باعث می شود بسیاری از مردم از خانه کار کنند
5. The company is a pathfinder in computer technology.
[ترجمه ترگمان]شرکت a در تکنولوژی کامپیوتر است
[ترجمه گوگل]این شرکت مسیریابی در فن آوری رایانه است
[ترجمه گوگل]این شرکت مسیریابی در فن آوری رایانه است
6. The rise of computer technology has transformed industry.
[ترجمه ترگمان]ظهور تکنولوژی کامپیوتر، صنعت را متحول کرده است
[ترجمه گوگل]ظهور فناوری رایانه، صنعت را تغییر داده است
[ترجمه گوگل]ظهور فناوری رایانه، صنعت را تغییر داده است
7. Computer technology has come a long way since the 1970s.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کامپیوتر از دهه ۱۹۷۰ تا کنون راه درازی پیموده است
[ترجمه گوگل]فناوری کامپیوتری از دهه 1970 پیشرفت زیادی کرده است
[ترجمه گوگل]فناوری کامپیوتری از دهه 1970 پیشرفت زیادی کرده است
8. Computer technology is advancing very rapidly.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کامپیوتر به سرعت پیشرفت می کند
[ترجمه گوگل]فن آوری رایانه به سرعت در حال پیشرفت است
[ترجمه گوگل]فن آوری رایانه به سرعت در حال پیشرفت است
9. changes in computer technology.
[ترجمه ترگمان]تغییرات در تکنولوژی کامپیوتر
[ترجمه گوگل]تغییر در تکنولوژی کامپیوتر
[ترجمه گوگل]تغییر در تکنولوژی کامپیوتر
10. Later, punched-card and computer technology made this an entirely mechanical process.
[ترجمه ترگمان]پس از آن، تکنولوژی کامپیوتر و کامپیوتر این کار را به طور کامل مکانیکی انجام دادند
[ترجمه گوگل]بعدها، این تکنولوژی مشت زنی و کامپیوتر، این را به یک فرایند مکانیکی تبدیل کرد
[ترجمه گوگل]بعدها، این تکنولوژی مشت زنی و کامپیوتر، این را به یک فرایند مکانیکی تبدیل کرد
11. Computers for history teaching Computer technology is experiencing rapid change.
[ترجمه ترگمان]کامپیوترها برای آموزش تکنولوژی کامپیوتر تغییر سریع را تجربه می کنند
[ترجمه گوگل]کامپیوترها برای یادگیری تاریخ تکنولوژی کامپیوتر در حال تغییر سریع است
[ترجمه گوگل]کامپیوترها برای یادگیری تاریخ تکنولوژی کامپیوتر در حال تغییر سریع است
12. The computer technology of the period was only powerful enough to do the calculations in two dimensions.
[ترجمه ترگمان]تکنولوژی کامپیوتر این دوره تنها به اندازه کافی قدرتمند بود که محاسبات را در دو بعد انجام دهد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی کامپیوتر این دوره تنها به اندازه کافی قدرتمند بود تا محاسبات را در دو بعد انجام دهد
[ترجمه گوگل]تکنولوژی کامپیوتر این دوره تنها به اندازه کافی قدرتمند بود تا محاسبات را در دو بعد انجام دهد
13. The nice thing about personal computer technology is that these kinds of wishes often come true.
[ترجمه ترگمان]نکته جالب در مورد تکنولوژی کامپیوتر شخصی این است که این نوع آرزوها اغلب صادق هستند
[ترجمه گوگل]چیز خوبی در مورد تکنولوژی کامپیوتر شخصی این است که این نوع آرزوها اغلب درست عمل می کنند
[ترجمه گوگل]چیز خوبی در مورد تکنولوژی کامپیوتر شخصی این است که این نوع آرزوها اغلب درست عمل می کنند
14. However, the proliferation of computer technology continues, and applications involving novice users are becoming increasingly prevalent.
[ترجمه ترگمان]با این حال، گسترش فن آوری کامپیوتر ادامه دارد و برنامه های مربوط به کاربران تازه کار به طور فزاینده ای رایج می شوند
[ترجمه گوگل]با این حال، گسترش تکنولوژی کامپیوتر همچنان ادامه دارد و برنامه های کاربردی که شامل کاربران تازه کار هستند، به طور فزاینده ای گسترش می یابد
[ترجمه گوگل]با این حال، گسترش تکنولوژی کامپیوتر همچنان ادامه دارد و برنامه های کاربردی که شامل کاربران تازه کار هستند، به طور فزاینده ای گسترش می یابد
15. Advanced computer technology then uses the information to stimulate human deliberation in tackling management and production problems.
[ترجمه ترگمان]سپس تکنولوژی کامپیوتر پیشرفته از این اطلاعات برای تحریک deliberation انسانی در برخورد با مدیریت و مشکلات تولید استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سپس فناوری پیشرفته کامپیوتر از اطلاعات برای تحریک مشاغل انسان در حل مشکلات مدیریت و تولید استفاده می کند
[ترجمه گوگل]سپس فناوری پیشرفته کامپیوتر از اطلاعات برای تحریک مشاغل انسان در حل مشکلات مدیریت و تولید استفاده می کند
کلمات دیگر: