druse یکی از فرقه های سیاسی و مذهبی اسلام، بلوردان
druze
druse یکی از فرقه های سیاسی و مذهبی اسلام، بلوردان
انگلیسی به فارسی
( druse ) یکی از فرقههای سیاسی و مذهبی اسلام، بلوردان
دروازه
انگلیسی به انگلیسی
• religious sect that is centered in the middle east; one who practices the druze religion
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] حفره بلوردار،بلوردان لایه ای از بلورها که درون پوسته متبلور (مانند تخلخل درونی ژئود) تشکیل می شود. مانند:بلورهای آمیتیست
جملات نمونه
1. In the Chouf now, the Druze holy colours hang over the militia checkpoints.
[ترجمه ترگمان]در ناحیه ناحیه الان، رنگ های مقدس Druze بالای ایست های بازرسی شبه نظامیان آویزان می شوند
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Chouf، رنگ های مقدس درواز، بر روی ایستگاه های بازرسی شبه نظامیان آویزان است
[ترجمه گوگل]در حال حاضر Chouf، رنگ های مقدس درواز، بر روی ایستگاه های بازرسی شبه نظامیان آویزان است
2. Small stone oratories - the Druze have no mosques - stand amid the fields.
[ترجمه ترگمان]oratories سنگی کوچک - the هیچ مسجدی در میان مزارع ندارند
[ترجمه گوگل]مراکز کوچک سنگ - دروز هیچ مساجد - در میان زمینه ها ایستاده است
[ترجمه گوگل]مراکز کوچک سنگ - دروز هیچ مساجد - در میان زمینه ها ایستاده است
3. The "Twelver" Shi'a, Sunni, and Druze each have state-appointed clerical bodies to administer family and personal status law through their own religious courts, which are subsidised by the State.
[ترجمه ترگمان]\"Twelver\" شیعه، سنی و Druze هر کدام دارای نهاده ای روحانیت هستند که از طریق دادگاه های مذهبی خود قانون وضعیت شخصی و شخصی را اداره کنند که توسط دولت یارانه دریافت می کنند
[ترجمه گوگل]دوازده شیعه، سنی و دروز هر یک از اعضای روحانیون دولتی را به منظور اجرای قانون وضعیت خانوادگی و شخصی از طریق دادگاه های مذهبی خود که از سوی دولت تامین می شود، در اختیار دارند
[ترجمه گوگل]دوازده شیعه، سنی و دروز هر یک از اعضای روحانیون دولتی را به منظور اجرای قانون وضعیت خانوادگی و شخصی از طریق دادگاه های مذهبی خود که از سوی دولت تامین می شود، در اختیار دارند
4. For the Druze of Beit Jann the ties of blood, religion and land run deep.
[ترجمه ترگمان]برای the بیت jann پیوند خون، مذهب و زمین عمیق است
[ترجمه گوگل]برای Druze بیت جان ارتباط خون، مذهب و زمین عمیق است
[ترجمه گوگل]برای Druze بیت جان ارتباط خون، مذهب و زمین عمیق است
5. Anti-Syrian Druze leader Walid Jumblatt blamed Syria for Gemayel's assassination and said he expected more killings aimed at undermining parliament's ruling majority.
[ترجمه ترگمان]ولید جنبلاط، رهبر Druze سوریه، سوریه را به خاطر ترور جمایل مقصر دانست و گفت که انتظار کشتار بیشتر با هدف تضعیف اکثریت حاکم پارلمان را دارد
[ترجمه گوگل]ولید جنبلاط، رهبر جنبش ضد سوری، سوریه را به خاطر ترور Gemayel متهم کرد و گفت که او قصد دارد قتل های بیشتری را با هدف تضعیف اکثریت حاکمیت مجلس انجام دهد
[ترجمه گوگل]ولید جنبلاط، رهبر جنبش ضد سوری، سوریه را به خاطر ترور Gemayel متهم کرد و گفت که او قصد دارد قتل های بیشتری را با هدف تضعیف اکثریت حاکمیت مجلس انجام دهد
6. The leader of Lebanon's Druze community Walid Jumblatt said he hoped the crisis was now over.
[ترجمه ترگمان]رهبر حزب دروز لبنان، ولید جنبلاط، گفت که امیدوار است بحران اکنون پایان یابد
[ترجمه گوگل]ولید جنبلاط، رهبر جامعه درواز لبنان، اظهار امیدواری کرد که بحران در حال حاضر ادامه داشته باشد
[ترجمه گوگل]ولید جنبلاط، رهبر جامعه درواز لبنان، اظهار امیدواری کرد که بحران در حال حاضر ادامه داشته باشد
7. Druze men attend a rally in a village near the Israeli-Syrian border in the Golan Heights. The annual demonstration protests Israel's 1981 annexation of the disputed territory.
[ترجمه ترگمان]سربازان دروزی در یک گردهمایی در روستایی در نزدیکی مرز اسراییل - سوریه در بلندی های جولان حضور یافتند تظاهرات سالیانه در سال ۱۹۸۱ اسراییل را به الحاق منطقه مورد مناقشه متهم کرد
[ترجمه گوگل]مردان درواز در تظاهراتی در یک روستا در نزدیکی مرز اسرائیل و سوریه در ارتفاعات گولان حضور دارند تظاهرات سالانه تظاهرات اعتراض آمیز اسرائیل در سال 1981 به قلمرو مورد اختلاف است
[ترجمه گوگل]مردان درواز در تظاهراتی در یک روستا در نزدیکی مرز اسرائیل و سوریه در ارتفاعات گولان حضور دارند تظاهرات سالانه تظاهرات اعتراض آمیز اسرائیل در سال 1981 به قلمرو مورد اختلاف است
8. The Druze a unique position within Israeli society.
[ترجمه ترگمان]Druze یک موضع منحصر به فرد در جامعه اسرائیل است
[ترجمه گوگل]دروز یک موقعیت منحصر به فرد در جامعه اسرائیلی است
[ترجمه گوگل]دروز یک موقعیت منحصر به فرد در جامعه اسرائیلی است
9. Weapons have flooded into the country since the 1860s when the Royal Navy delivered arms to the Druze.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۸۶۰ وقتی که نیروی دریایی سلطنتی به the سلاح تحویل داد، سلاح به کشور سرازیر شد
[ترجمه گوگل]از دهه 1860 هنگامی که نیروی دریایی سلطنتی به دروازه تحویل داده شد، سلاح ها به کشور وارد شده اند
[ترجمه گوگل]از دهه 1860 هنگامی که نیروی دریایی سلطنتی به دروازه تحویل داده شد، سلاح ها به کشور وارد شده اند
10. Although Lebanon is about 60 percent Muslim, it also has large Christian and Druze populations, making it one of the most diverse countries in the Middle East.
[ترجمه ترگمان]اگرچه لبنان ۶۰ درصد مسلمان است، جمعیت مسیحی و دروزی بزرگ نیز دارد، که آن را به یکی از متنوع ترین کشورهای خاورمیانه تبدیل کرده است
[ترجمه گوگل]گرچه لبنان حدود 60 درصد مسلمان است، اما جمعیت مسیحی و دروازه بزرگ نیز دارد که یکی از کشورهای متنوع در خاورمیانه است
[ترجمه گوگل]گرچه لبنان حدود 60 درصد مسلمان است، اما جمعیت مسیحی و دروازه بزرگ نیز دارد که یکی از کشورهای متنوع در خاورمیانه است
11. Before this fall, " 14" coalition of the evening of 21 Druze leader Jumblatt said Hezbollah-led camp backward, making the two camps now matched the seats in Parliament.
[ترجمه ترگمان]پیش از این سقوط، رهبر ۱۴ \" the، رهبر Druze، گفت که اردوگاه به رهبری حزب الله، که در حال حاضر دو اردوگاه را تشکیل می دهد، اکنون با کرسی های پارلمان برابری می کند
[ترجمه گوگل]قبل از این سقوط، ائتلاف '14' شب جمعه 21 رهبر دروزیت گفت که اردوگاه رهبری حزب الله با عقب مانده است، و این دو اردوگاه اکنون کرسی های پارلمان را با هم مقایسه می کنند
[ترجمه گوگل]قبل از این سقوط، ائتلاف '14' شب جمعه 21 رهبر دروزیت گفت که اردوگاه رهبری حزب الله با عقب مانده است، و این دو اردوگاه اکنون کرسی های پارلمان را با هم مقایسه می کنند
12. About 20% of the population are Arabs, mostly Muslim, although some are Christian or Druze Israeli Arabs.
[ترجمه ترگمان]در حدود ۲۰ درصد از مردم عرب هستند، که بیشتر آن ها مسلمان هستند، هر چند برخی از اعراب مسیحی یا Druze اسرائیلی هستند
[ترجمه گوگل]حدود 20 درصد جمعیت عرب، عمدتا مسلمان هستند، گرچه برخی از آنها اعراب مسیحی یا درز اسرائیل هستند
[ترجمه گوگل]حدود 20 درصد جمعیت عرب، عمدتا مسلمان هستند، گرچه برخی از آنها اعراب مسیحی یا درز اسرائیل هستند
13. Muslims make up 8% of Israelis, 1% are Christian, 6% are Druze and the remaining 7% (including Russian immigrants and some Jews) were not classified by religion.
[ترجمه ترگمان]مسلمانان ۸ % اسرائیلی ها را تشکیل می دهند، ۱ درصد مسیحی هستند، ۶ درصد دروز و ۷ درصد باقیمانده (از جمله مهاجران روس و برخی یهودیان)توسط دین طبقه بندی نشدند
[ترجمه گوگل]مسلمانان 8 درصد از اسرائیلی ها را تشکیل می دهند، 1 درصد مسیحی هستند، 6 درصد دروازه هستند و 7 درصد باقی مانده (از جمله مهاجران روسی و برخی از یهودیان) توسط مذهب طبقه بندی نشده اند
[ترجمه گوگل]مسلمانان 8 درصد از اسرائیلی ها را تشکیل می دهند، 1 درصد مسیحی هستند، 6 درصد دروازه هستند و 7 درصد باقی مانده (از جمله مهاجران روسی و برخی از یهودیان) توسط مذهب طبقه بندی نشده اند
14. The Army remains weak largely because Lebanon's various factions – Christian, Druze, and Muslim – don't want it to be used against any of them.
[ترجمه ترگمان]ارتش تا حد زیادی ضعیف باقی می ماند، زیرا جناح های مختلف لبنان - مسیحی، دروزی و Muslim - نمی خواهند در مقابل هر کدام از آن ها استفاده شود
[ترجمه گوگل]ارتش همچنان ضعیف است عمدتا به خاطر اینکه جناح های مختلف لبنان - مسیحی، دروز و مسلمان - نمی خواهند آن را علیه هرکدام از آنها مورد استفاده قرار دهند
[ترجمه گوگل]ارتش همچنان ضعیف است عمدتا به خاطر اینکه جناح های مختلف لبنان - مسیحی، دروز و مسلمان - نمی خواهند آن را علیه هرکدام از آنها مورد استفاده قرار دهند
کلمات دیگر: