آسیای صغیر، آناتولی، ترکیه
asia minor
آسیای صغیر، آناتولی، ترکیه
انگلیسی به فارسی
آسیای صغیر
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a large West Asian peninsula between the Black Sea and the Mediterranean, on which most of Turkey is located.
• peninsula in western asia which includes much of turkey
دیکشنری تخصصی
[زمین شناسی] آسیای صغیر سراسر بخش آسیایی ترکیه کنونی که آناتالیا یا آنتولی خوانده می شود.
جملات نمونه
1. The rich provinces of Asia Minor were plundered by the invaders.
[ترجمه ترگمان]ایالات ثروتمند آسیای صغیر توسط مهاجمان غارت شدند
[ترجمه گوگل]استان های غنی آسیای صغیر توسط مهاجمان غارت شدند
[ترجمه گوگل]استان های غنی آسیای صغیر توسط مهاجمان غارت شدند
2. An town of Asia Minor on the Asiatic coast of the Hellespont in modern day Turkey .
[ترجمه ترگمان]یک شهر کوچک آسیا در ساحل آسیایی of در عصر مدرن ترکیه
[ترجمه گوگل]شهر آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در روزهای اخیر ترکیه
[ترجمه گوگل]شهر آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در روزهای اخیر ترکیه
3. Situated on the road from Asia Minor to India, it preserves the traces of ancient cultures and religions including Zoroastrianism, Buddhism and Islam.
[ترجمه ترگمان]این کشور که در مسیر آسیای صغیر به هند واقع شده است، آثار فرهنگ های کهن و ادیان از جمله Zoroastrianism، بودیسم و اسلام را حفظ کرده است
[ترجمه گوگل]در جاده ای از آسیای صغیر به هند واقع شده است و حاوی آثار فرهنگ های مذهبی و مذهبی مانند زرتشتیان، بودیسم و اسلام است
[ترجمه گوگل]در جاده ای از آسیای صغیر به هند واقع شده است و حاوی آثار فرهنگ های مذهبی و مذهبی مانند زرتشتیان، بودیسم و اسلام است
4. An ancient town of Asia Minor on the Asiatic coast of the Hellespont in modern-day Turkey. It was the scene of the legendary tale of Hero and Leander.
[ترجمه ترگمان]شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی of در ترکیه امروزی این صحنه داستان افسانه ای of و لیندر بود
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در ترکیه امروزه این صحنه داستان افسانه ای از قهرمان و لیندور بود
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در ترکیه امروزه این صحنه داستان افسانه ای از قهرمان و لیندور بود
5. There's some debate about exactly what part of Asia Minor he's referring to because there are different parts that were called Galatia.
[ترجمه ترگمان]بحث هایی در مورد دقیقا چه بخشی از آسیای صغیر دارد، به این دلیل است که بخش های مختلفی وجود دارند که Galatia نامیده می شوند
[ترجمه گوگل]بحث هایی وجود دارد که دقیقا چه بخشی از آسیای صغیر است که به آن اشاره شده است، زیرا قسمت های مختلفی وجود دارد که Galatia نامیده می شود
[ترجمه گوگل]بحث هایی وجود دارد که دقیقا چه بخشی از آسیای صغیر است که به آن اشاره شده است، زیرا قسمت های مختلفی وجود دارد که Galatia نامیده می شود
6. An inland sea surrounded by Europe, Asia, Asia Minor, the Near East, and Africa.
[ترجمه ترگمان]یک دریای داخلی که اروپا، آسیا، آسیای صغیر، خاور نزدیک، و آفریقا را احاطه کرده است
[ترجمه گوگل]یک دریای داخلی که توسط اروپا، آسیا، آسیای صوفی، خاور نزدیک و آفریقا احاطه شده است
[ترجمه گوگل]یک دریای داخلی که توسط اروپا، آسیا، آسیای صوفی، خاور نزدیک و آفریقا احاطه شده است
7. An ancient town of Asia Minor on the Asiatic coast of the Hellespont in modern day Turkey .
[ترجمه ترگمان]شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی of در عصر مدرن ترکیه
[ترجمه گوگل]شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در ترکیه امروز مدرن است
[ترجمه گوگل]شهر باستانی آسیای صغیر در ساحل آسیایی Hellespont در ترکیه امروز مدرن است
8. According to tradition, Nicholas was born in Asia Minor ( modern - day Turkey ) in about A . D . 270.
[ترجمه ترگمان]براساس روایات، نیکلاس در آسیای صغیر (ترکیه امروزی)در حدود آ به دنیا آمد د ۲۷۰
[ترجمه گوگل]طبق سنت، نیکلاس در بخش آسیای کوچک (مدرن ترکیه) در حدود A متولد شد د 270
[ترجمه گوگل]طبق سنت، نیکلاس در بخش آسیای کوچک (مدرن ترکیه) در حدود A متولد شد د 270
9. He went east because of problems in Asia Minor perpetrated by Mithridates VI of Pontus, who had designs on territory within Rome's sphere of influence.
[ترجمه ترگمان]وی به علت مشکلات آسیای صغیر که توسط مهرداد ششم از پونتوس به وجود آمد، به شرق رفت، که در قلمرو نفوذ روم طرح هایی در قلمرو رم داشت
[ترجمه گوگل]او به دلیل مشکلات در آسیای صغیر، توسط Mithridates VI از Pontus، که در قلمرو در حوزه نفوذ رم، طرح هایی داشت، به شرق رفت
[ترجمه گوگل]او به دلیل مشکلات در آسیای صغیر، توسط Mithridates VI از Pontus، که در قلمرو در حوزه نفوذ رم، طرح هایی داشت، به شرق رفت
10. He defeated the Persian Army in Asia Minor at Granicus, the Battle of Granicus, in 33
[ترجمه ترگمان]او ارتش ایران را در آسیای صغیر در Granicus، نبرد of، در ۳۳ شکست داد
[ترجمه گوگل]او در 33 سالگی ارتش ایران را در آسیای صغیر در Granicus، نبرد Granicus شکست داد
[ترجمه گوگل]او در 33 سالگی ارتش ایران را در آسیای صغیر در Granicus، نبرد Granicus شکست داد
11. Asia minor(A peninsula of western Asia between the Black Sea and the Mediterranean Sea. It is generally coterminous with Asian Turkey and is usually considered synonymous with Anatolia.
[ترجمه ترگمان]آسیا جزیی (یک شبه جزیره از غرب آسیا بین دریای سیاه و دریای مدیترانه) این کشور عموما با کشورهای آسیایی هم مرز است و معمولا مترادف با آناتولی در نظر گرفته می شود
[ترجمه گوگل]آسیای کوچک (شبه جزیره ای از آسیای غربی بین دریای سیاه و دریای مدیترانه است که به طور کلی با ترکیه آسیایی متداول است و معمولا به معنی آناتولی محسوب می شود
[ترجمه گوگل]آسیای کوچک (شبه جزیره ای از آسیای غربی بین دریای سیاه و دریای مدیترانه است که به طور کلی با ترکیه آسیایی متداول است و معمولا به معنی آناتولی محسوب می شود
12. The potter's wheel was invented in Asia Minor around 6500 BC.
[ترجمه ترگمان]چرخ سفالگری در آسیای کوچک در حدود ۶۵۰۰ پیش از میلاد اختراع شد
[ترجمه گوگل]چرخ دندانه دار در حدود 6500 سال قبل از میلاد در آسیای میانه اختراع شد
[ترجمه گوگل]چرخ دندانه دار در حدود 6500 سال قبل از میلاد در آسیای میانه اختراع شد
13. Handed down Santa Claus is same year Asia minor Bishop Mi Lacheng thesaint Nicolas's incarnation.
[ترجمه ترگمان]Handed Claus همان سال به عنوان اسقف اعظم آسیا Mi Lacheng thesaint نیکلا زندگی می کند
[ترجمه گوگل]Santa Claus ارائه شده است همان سال Asia minor Bishop Mi Lacheng، تجسم نیکلاس است
[ترجمه گوگل]Santa Claus ارائه شده است همان سال Asia minor Bishop Mi Lacheng، تجسم نیکلاس است
14. An ancient Lycian city of southern Asia Minor. A major seaport, it was one of the chief cities of the region.
[ترجمه ترگمان]شهر باستانی Lycian در جنوب آسیا این شهر یکی از شهرهای اصلی این منطقه بود
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی Lycian از جنوب آسیا یک بندر بزرگ، یکی از شهرهای اصلی منطقه بود
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی Lycian از جنوب آسیا یک بندر بزرگ، یکی از شهرهای اصلی منطقه بود
15. An ancient city of northwest Asia Minor near the Dardanelles River.
[ترجمه ترگمان]یک شهر باستانی در شمال غربی آسیا در نزدیکی رود داردانل می گذرد
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی شمال غربی آسیای میانه در نزدیکی رودخانه Dardanelles
[ترجمه گوگل]یک شهر باستانی شمال غربی آسیای میانه در نزدیکی رودخانه Dardanelles
کلمات دیگر: