• communicate with
make contact
انگلیسی به انگلیسی
دیکشنری تخصصی
[برق و الکترونیک] اتصال وصل اتصالی در رله که در حالت عادی باز است. با برق دار شدن رله، مدار آن بسته می شود.
جملات نمونه
1. We'd like to make contact with other schools in the area.
[ترجمه ترگمان]ما دوست داریم با مدارس دیگر در منطقه تماس بگیریم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم با مدارس دیگر در این منطقه ارتباط برقرار کنیم
[ترجمه گوگل]ما می خواهیم با مدارس دیگر در این منطقه ارتباط برقرار کنیم
2. They managed to make contact with the British consulate in Lyons.
[ترجمه ترگمان]آن ها توانستند با کنسولگری انگلیس در لیون ارتباط برقرار کنند
[ترجمه گوگل]آنها موفق به برقراری ارتباط با کنسولگری بریتانیا در لیون شدند
[ترجمه گوگل]آنها موفق به برقراری ارتباط با کنسولگری بریتانیا در لیون شدند
3. Please do not hesitate to make contact with me in the event that this letter leaves unanswered any questions you might have.
[ترجمه ترگمان]لطفا در صورتی که این نامه به پرسش های شما پاسخ نمی دهد، در تماس با من تردید نکنید
[ترجمه گوگل]لطفا دریغ نکنید با من تماس بگیرید در صورتی که این نامه بدون پاسخ به هر گونه سوال شما ممکن است
[ترجمه گوگل]لطفا دریغ نکنید با من تماس بگیرید در صورتی که این نامه بدون پاسخ به هر گونه سوال شما ممکن است
4. People become so desperate to make contact with beasts and fowl that they resort to going on nature trails.
[ترجمه ترگمان]مردم آنقدر مشتاق هستند که با حیوانات و پرنده ارتباط برقرار کنند که به مسیرهای طبیعی متوسل می شوند
[ترجمه گوگل]مردم به شدت ناامید به برقراری ارتباط با جانوران و مرغ ها می شوند که به پیاده روی طبیعت می پیوندند
[ترجمه گوگل]مردم به شدت ناامید به برقراری ارتباط با جانوران و مرغ ها می شوند که به پیاده روی طبیعت می پیوندند
5. Make contact. Show them pictures of your hometown.
[ترجمه ترگمان]تماس بگیرید تصاویری از شهر خود را به آن ها نشان دهید
[ترجمه گوگل]تماس بگیرید تصاویر آنها را از زادگاه خود را نمایش دهید
[ترجمه گوگل]تماس بگیرید تصاویر آنها را از زادگاه خود را نمایش دهید
6. To get the message across Make contact with people sympathetic to your cause.
[ترجمه ترگمان]برای دریافت پیام از طریق تماس با افرادی که با شما موافق هستند
[ترجمه گوگل]برای دریافت پیام در سراسر تماس با افراد دلسوز به علت شما
[ترجمه گوگل]برای دریافت پیام در سراسر تماس با افراد دلسوز به علت شما
7. The pilot finally managed to make contact with the control tower.
[ترجمه ترگمان]خلبان بالاخره موفق شد با برج کنترل تماس بگیرد
[ترجمه گوگل]سرانجام خلبان موفق به برقراری تماس با برج کنترل شد
[ترجمه گوگل]سرانجام خلبان موفق به برقراری تماس با برج کنترل شد
8. The advancing foot of the walker must make contact with the ground before the rear foot leaves the ground.
[ترجمه ترگمان]پای جلو واکر باید با زمین تماس برقرار کند، قبل از اینکه پای عقبش از زمین جدا شود
[ترجمه گوگل]پای پیشرو واکر باید قبل از اینکه پا عقب زمین را ترک کند، با زمین برخورد کند
[ترجمه گوگل]پای پیشرو واکر باید قبل از اینکه پا عقب زمین را ترک کند، با زمین برخورد کند
9. Often, several make contact with the wall and then there is a tug-of-war between them.
[ترجمه ترگمان]اغلب، چندین تماس با دیوار برقرار می کنند و سپس یک کش مکش بین آن ها وجود دارد
[ترجمه گوگل]اغلب چندین نفر با دیوار تماس می گیرند و پس از آن میان آنها دویدن می شود
[ترجمه گوگل]اغلب چندین نفر با دیوار تماس می گیرند و پس از آن میان آنها دویدن می شود
10. I've managed to make contact with most of the people on the list.
[ترجمه ترگمان]من تونستم با بیشتر افرادی که تو لیست هستن ارتباط برقرار کنم
[ترجمه گوگل]من موفق به برقراری ارتباط با بسیاری از افراد در لیست شده ام
[ترجمه گوگل]من موفق به برقراری ارتباط با بسیاری از افراد در لیست شده ام
11. If the loose ferrets make contact with the wounded rabbits they become preoccupied, stay where they are and do not resurface.
[ترجمه ترگمان]اگر سمور شل با خرگوش های مجروح ارتباط برقرار کنند، به فکر فرو می روند و در جایی که هستند می مانند و دوباره ظاهر نمی شوند
[ترجمه گوگل]اگر گرگ های شل با خرگوش های زخمی ارتباط برقرار می کنند، دچار مشکالت می شوند، جایی که آنها هستند و جایگزین نمی شوند
[ترجمه گوگل]اگر گرگ های شل با خرگوش های زخمی ارتباط برقرار می کنند، دچار مشکالت می شوند، جایی که آنها هستند و جایگزین نمی شوند
12. The church should make contact with new residents as soon as possible after their arrival.
[ترجمه ترگمان]کلیسا باید هر چه زودتر پس از رسیدن آن ها با ساکنان جدید تماس برقرار کند
[ترجمه گوگل]کلیسا باید در اسرع وقت پس از ورود خود با ساکنان جدید ارتباط برقرار کند
[ترجمه گوگل]کلیسا باید در اسرع وقت پس از ورود خود با ساکنان جدید ارتباط برقرار کند
13. After months of operating undercover, Quinlan failed to make contact with the Jedi Temple.
[ترجمه ترگمان]پس از ماه ها عملیات مخفی، Quinlan نتوانست با جدی برخورد کند
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه از عملیات مخفی، Quinlan موفق به برقراری ارتباط با معبد جدی نشد
[ترجمه گوگل]پس از چند ماه از عملیات مخفی، Quinlan موفق به برقراری ارتباط با معبد جدی نشد
14. Just long enough for them to make contact with me about the drop.
[ترجمه ترگمان]فقط برای آن ها کافی بود که در مورد سقوط با من ارتباط برقرار کنند
[ترجمه گوگل]فقط به اندازه کافی طولانی برای آنها برای تماس با من در مورد قطره
[ترجمه گوگل]فقط به اندازه کافی طولانی برای آنها برای تماس با من در مورد قطره
پیشنهاد کاربران
ارتباط برقرار کردن
کلمات دیگر: