کلمه جو
صفحه اصلی

incompletely


بطور ناتمام، بطور ناقص

انگلیسی به فارسی

ناقص


انگلیسی به انگلیسی

• imperfectly; partially, deficiently

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] ناقص، غیر کامل

جملات نمونه

1. The causes of the phenomenon are still incompletely understood.
[ترجمه ترگمان]علل این پدیده هنوز به طور ناقص درک شده است
[ترجمه گوگل]علل پدیده هنوز درک نشده است

2. The chemical properties of coal are still incompletely understood.
[ترجمه ترگمان]خواص شیمیایی زغال سنگ همچنان به طور ناقص درک می شود
[ترجمه گوگل]خواص شیمیایی زغال سنگ هنوز کاملا درک نشده است

3. But however incompletely we understand how an airliner works, we all understand by what general process it came into existence.
[ترجمه ترگمان]اما با این حال، به طور ناقص درک می کنیم که یک هواپیمای مسافربری چگونه کار می کند، همه ما درک می کنیم که آن چه فرآیند عمومی به وجود آمده است
[ترجمه گوگل]اما با این حال ناکافی است که ما درک کنیم که هواپیمای مسافربری چگونه کار می کند، همه ما درک می کنیم که چه فرآیند عمومی به وجود آمده است

4. An incompletely resolved puzzle is the mechanism by which vitamin A reduces mortality.
[ترجمه ترگمان]معمایی که به طور ناقص حل می شود، مکانیسمی است که در آن ویتامین A مرگ و میر را کاهش می دهد
[ترجمه گوگل]یک پازل ناقص حل شده مکانیسم است که ویتامین A مرگ و میر را کاهش می دهد

5. He had been incompletely briefed by Jet Coach Bill Parcells and his staff.
[ترجمه ترگمان]او با ناشیگری شروع به کار کرده بود که توسط مربی Jet و ستاد او در جریان قرار گرفته بود
[ترجمه گوگل]او توسط کارکنان Jet Bill Parcells و کارمندانش خلاصه شده بود

6. Also, there is a wide range of incompletely understood phenomena in astronomy.
[ترجمه ترگمان]همچنین گستره وسیعی از پدیده شناخته شده در ستاره شناسی وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین طیف گسترده ای از پدیده های ناقص فهم در نجوم وجود دارد

7. Unrefined or incompletely refined sugar that still retains some molasses, which imparts a brownish color to it.
[ترجمه ترگمان]قند یا قند refined که هنوز برخی ملاس را حفظ می کند، که رنگ قهوه ای را به آن می دهد
[ترجمه گوگل]شکر تصفیه نشده یا ناقص که هنوز هم برخی از مواد ملاس را حفظ می کند، که یک رنگ قهوه ای به آن می دهد

8. Sequences of rock units are incompletely known.
[ترجمه ترگمان]sequences واحدهای سنگی به طور incompletely شناخته می شوند
[ترجمه گوگل]توالی واحدهای سنگ به طور کامل شناخته شده نیست

9. The exact mechanism of fruit bud formation is incompletely understood.
[ترجمه ترگمان]مکانیسم دقیق شکل گیری غنچه میوه ها به طور ناقص درک می شود
[ترجمه گوگل]مکانیزم دقیق شکل گیری جوانه های میوه به طور کامل درک نشده است

10. Although it records the real image incompletely, this insouciant shooting manner can give expression to my deserted and disorder heart.
[ترجمه ترگمان]هر چند که با ناشیگری تصویر واقعی، این رفتار عجیب و غریب می تواند به قلب و بی نظمی من تجلی کند
[ترجمه گوگل]اگر چه تصویر واقعی تصویر ناقص را ثبت می کند، این روش تیراندازی بی نظیر می تواند بیانگر دل من بی نظیر و اختلال باشد

11. Thousands of people fail in doing things incompletely, they stop when there is only one step to success.
[ترجمه ترگمان]هزاران نفر در انجام کارها به طور ناقص عمل می کنند، آن ها زمانی متوقف می شوند که تنها یک گام برای موفقیت وجود دارد
[ترجمه گوگل]هزاران نفر در انجام کارهای ناقص موفق به شکست می شوند، زمانی که تنها یک گام برای موفقیت وجود دارد

12. Conclusion Casting incompletely and casting strains is the main failure cause.
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری ریخته گری به طور ناقص و ریخته گری، عامل اصلی شکست است
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری: ناقص بودن قالب ریزی و سویه های ریخته گری، عامل اصلی شکست می باشد

13. He came here to collect incompletely burned coal when he was a little boy.
[ترجمه ترگمان]او برای جمع آوری incompletely به اینجا آمده بود که او بچه کوچکی بود
[ترجمه گوگل]او در اینجا برای جمع آوری زغال سنگ نابود شده به آنجا آمد که پسر کوچکش بود

14. The NEAs less than one kilometer in diameter probably are incompletely covered by thin layers of regolith.
[ترجمه ترگمان]ضخامت کم تر از یک کیلومتر در قطر احتمالا با لایه های نازکی از regolith پوشانده شده است
[ترجمه گوگل]NEAs کمتر از یک کیلومتر قطر احتمالا به ندرت توسط لایه های نازک از regolith پوشیده شده است


کلمات دیگر: