کلمه جو
صفحه اصلی

infrasonic


(وابسته به صداهایی که بسامد آنها آنقدر ریز یا زیراست که گوش انسان قادر به شنیدن آنها نیست) فروآوا، فروآوایی، مادون صوت، دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر

انگلیسی به فارسی

دارای تواتر و نوسانی پایین تر از شنوایی بشر


انگلیسی به انگلیسی

• pertaining to sound waves having a frequency below the audible range

صفت ( adjective )
• : تعریف: of, concerning, or denoting sound waves below the audible frequencies.

دیکشنری تخصصی

[برق و الکترونیک] مادون صوت

جملات نمونه

1. The Tunguska event included seismic waves and infrasonic disturbances that were recorded around the world.
[ترجمه ترگمان]رویداد Tunguska شامل امواج لرزه ای و آشفتگی های infrasonic بود که در سراسر جهان ثبت شدند
[ترجمه گوگل]رویداد Tunguska شامل امواج لرزه ای و اختلالات ناگهانی در سراسر جهان بود

2. According to the characteristics of infrasonic sound effect on human body, the principle of nonlethal infrasonic weapon for on site control is put forward.
[ترجمه ترگمان]با توجه به ویژگی های موثر بودن تاثیر صدا بر روی بدن انسان، اصل of infrasonic برای کنترل سایت به جلو گذاشته می شود
[ترجمه گوگل]با توجه به ویژگی های اثرات مضر فروسرخ بر بدن انسان، اصل سلاح فروسرخ غیر لاتینی در کنترل سایت قرار دارد

3. The equation of infrasonic wave taking into account the gravitational effect in moving media is derived, with multi-layer atmospheric model.
[ترجمه ترگمان]معادله موج infrasonic در نظر گرفتن تاثیر گرانشی در رسانه متحرک ناشی از مدل جوی چند لایه است
[ترجمه گوگل]معادله موج مادون قرمز با توجه به اثر گرانشی در رسانه های متحرک مشتق شده است، با مدل چند لایه اتمسفر

4. The infrasonic wave is one kind of frequency is lower than 20 hertz sound waves.
[ترجمه ترگمان]موج infrasonic یک نوع فرکانس کم تر از موج صوتی ۲۰ هرتز است
[ترجمه گوگل]موج فروسرخ یک نوع فرکانس پایین تر از 20 امواج صدای هرتز است

5. Results With increase in the times of infrasonic damage, cerebral ultrastructure became more aggravated.
[ترجمه ترگمان]نتایج با افزایش در زمان آسیب infrasonic، ultrastructure مغزی بیشتر شد
[ترجمه گوگل]نتایج با افزایش زمان آسیب ناشی از انفجار، فوق ستارگان مغزی شدت بیشتری یافت

6. In the first part, an infrasonic pressure chamber system was established.
[ترجمه ترگمان]در بخش اول یک سیستم فشار infrasonic ایجاد شد
[ترجمه گوگل]در قسمت اول، یک سیستم محفظه فشار مایع ایجاد شد

7. The new results of infrasonic dispersion characteristics agree well with the observations from the nuclear explosion.
[ترجمه ترگمان]نتایج جدید ویژگی های پراکنش infrasonic بخوبی با مشاهدات انفجار هسته ای همخوانی دارد
[ترجمه گوگل]نتایج جدیدی از ویژگی های پراکندگی فروسرخ به خوبی با مشاهدات انفجار هسته ای همخوانی دارد

8. The infrasonic weapon and the traditional arms is different.
[ترجمه ترگمان]سلاح کمری و سلاح های سنتی متفاوت است
[ترجمه گوگل]سلاح های مخرب و سلاح های سنتی متفاوت است

9. Proper structure design of the infrasonic monitoring arrays is an effective means to restrain the environment noise and enhance the target infrasonic signal.
[ترجمه ترگمان]طراحی ساختار مناسب آرایه های پایش infrasonic، وسیله ای موثر برای جلوگیری از نویز محیط و افزایش سیگنال infrasonic هدف است
[ترجمه گوگل]طراحی مناسب ساختار آرایه های مانیتورینگ مادون قرمز یک وسیله موثر برای محدود کردن سر و صدای محیط است و سیگنال آلودگی هدف را بهبود می بخشد

10. The frequencies used in sonar systems vary from infrasonic to ultrasonic.
[ترجمه ترگمان]فرکانس های مورد استفاده در سیستم های ردیاب صوتی از infrasonic تا ultrasonic متفاوت است
[ترجمه گوگل]فرکانس های مورد استفاده در سیستم سونار از infrasonic به ultrasonic متفاوت است

11. Infrasonic observations of open ocean swells in the Pacific: Deciphering the song of the sea.
[ترجمه ترگمان]مشاهدات Infrasonic از اقیانوس آزاد در اقیانوس آرام موج می زند: Deciphering آهنگ دریا
[ترجمه گوگل]مشاهدات مریخ از اقیانوس باز در خلیج فارس بوجود می آید: تفکیک آهنگ دریای

12. In this paper, the data processing of hydroacoustic and infrasonic is introduced, and some problem to be related is discussed.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله پردازش داده of و infrasonic معرفی و برخی از مشکلات مربوط به آن مورد بحث و بررسی قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در این مقاله، پردازش اطلاعات هیدروکاستیک و فروسرخ معرفی شده است و برخی مسائل مرتبط با آن مورد بحث قرار گرفته است

13. In this paper some typical works are introduced in detail to make a review about the human hearing threshold of infrasonic frequencies in which an identical result has not been got up to now.
[ترجمه ترگمان]در این مقاله برخی از آثار معمول به طور مفصل معرفی شده اند تا در مورد آستانه شنوایی انسان از فرکانس های تشدید شده که در آن یک نتیجه یک سان تا کنون انجام نشده است، بررسی شوند
[ترجمه گوگل]در این مقاله برخی از آثار معمولی به طور دقیق معرفی شده اند تا بررسی در مورد آستانه شنوایی انسان از فرکانس های فروسرخ، که در آن نتیجه یکسان تا به حال نشده است

14. For instance, the shell explodes when produces the sound wave could not hear outside several kilometers, but it produces the infrasonic wave, actually may pass to outside 80 kilometers.
[ترجمه ترگمان]برای مثال پوسته زمانی منفجر می شود که موج صدا را در خارج از چند کیلومتری تولید می کند، اما موج infrasonic را تولید می کند که در واقع ممکن است تا ۸۰ کیلومتر طول بکشد
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، پوسته منفجر می شود زمانی که موج صدا تولید نمی تواند در خارج از چند کیلومتر شنیدن، اما موج موج مادون قرمز تولید می کند، در واقع ممکن است به خارج از 80 کیلومتر عبور کند


کلمات دیگر: