کلمه جو
صفحه اصلی

revisit


معنی : بازدید کردن، دوباره ملاقات کردن
معانی دیگر : ملاقات مجدد

انگلیسی به فارسی

ملاقات مجدد، دوباره ملاقات کردن، بازدید کردن


بازبینی، دوباره ملاقات کردن، بازدید کردن


انگلیسی به انگلیسی

فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: revisits, revisiting, revisited
(1) تعریف: to visit or go to again, esp. with the intent to examine something or to relive an important experience.

- The murdered revisited the scene of the crime on the following night.
[ترجمه ترگمان] صحنه جنایت در شب بعد، صحنه جنایت را به قتل رساند
[ترجمه گوگل] قاتل در صحنه ی جرم در شب بعد مجددا باز شد

(2) تعریف: to consider once more; take up again.

- Let's revisit the question of motive.
[ترجمه ترگمان] بیا در مورد انگیزه بررسی کنیم
[ترجمه گوگل] بیایید دوباره به پرسش انگیزه نگاه کنیم

• visit again, call upon again, go and see another time
if you revisit a place, you go back there after you have been away for a long time.

مترادف و متضاد

بازدید کردن (فعل)
review, survey, gam, revisit, reconnoiter, reconnoitre

دوباره ملاقات کردن (فعل)
revisit

جملات نمونه

1. We need to revisit this proposal as soon as the budget is clearer.
[ترجمه ترگمان]ما باید به محض این که بودجه واضح است، این پیشنهاد را بازبینی کنیم
[ترجمه گوگل]به محض اینکه بودجه واضح تر می شود، باید این پیشنهاد را دوباره بررسی کنیم

2. Levey said he plans to revisit the same sites this spring and summer.
[ترجمه ترگمان]لوی گفت که قصد دارد در بهار و تابستان همان سایت ها را بازدید کند
[ترجمه گوگل]Levey گفت که او قصد دارد تا این سایت ها را از بهار و تابستان دوباره بازدید کند

3. I joined a science team in 1985 to revisit Rose Garden.
[ترجمه ترگمان]در سال ۱۹۸۵ برای بازدید مجدد از باغ رز به یک تیم علوم پیوستم
[ترجمه گوگل]من به یک تیم علمی در سال 1985 پیوستم تا باغچه رز را بازبینی کنم

4. Constantly revisit the disciplines and impact of your specific strategies.
[ترجمه ترگمان]به طور مداوم موضوعات و تاثیر استراتژی های خاص خود را مرور کنید
[ترجمه گوگل]به طور منظم از رشته ها و تاثیر استراتژی های خاص خود را بازبینی کنید

5. Mayer has encouraged the actors to revisit the familiar text.
[ترجمه ترگمان]مایر هنرمندان را به بازدید از متن آشنا تشویق کرده است
[ترجمه گوگل]مایر بازیگران را تشویق می کند تا متن آشنا را بازبینی کنند

6. The memories were too painful to revisit, but I suspect that similar sorrows bound us unconsciously.
[ترجمه ترگمان]خاطرات بسیار دردناک بودند که بتوانم دوباره آن را مرور کنم، اما فکر می کنم که sorrows مشابهی ما را ناخودآگاه به هم پیوند می دهد
[ترجمه گوگل]خاطرات بیش از حد دردناک برای بازبینی هستند، اما من معتقد هستم که غم و اندوه های مشابه ناخودآگاه ما را متزلزل می کنند

7. And no matter how many times you revisit the place, it never gets better.
[ترجمه ترگمان]و مهم نیست که چند دفعه این مکان رو بررسی کنی، هیچ وقت بهتر نمیشه
[ترجمه گوگل]و مهم نیست که چند بار به محل برگردید، هرگز بهتر نخواهد شد

8. To explain this paradox, we must revisit the dawn of the modern marketing age.
[ترجمه ترگمان]برای توضیح این پارادوکس باید از طلوع عصر بازاریابی مدرن بازدید کنیم
[ترجمه گوگل]برای توضیح این پارادوکس، ما باید از عصر سن بازاریابی مدرن دوباره بازدید کنیم

9. Maria was eager to revisit her first school.
[ترجمه ترگمان]ماریا مشتاق بود که اولین مدرسه اش را دوباره باز کند
[ترجمه گوگل]ماریا مشتاق بود تا اولین مدرسه اش را دوباره ببیند

10. They again asas they revisit their friendship, it develops into something more intimate.
[ترجمه ترگمان]بار دیگر تکرار می کنند که دوستی آن ها را دوباره مرور می کنند، به چیز دیگری نزدیک تر می شود
[ترجمه گوگل]آنها دوباره دوباره به دوستی خود باز می گردند، آن را به چیزی صمیمی تر تبدیل می کند

11. It's usually a mistake to revisit a beloved locale - it has changed and so have you.
[ترجمه ترگمان]دیدن یک منطقه محبوب معمولا اشتباه است - آن تغییر کرده است و شما هم همین طور
[ترجمه گوگل]معمولا یک اشتباه برای بازگشت به یک منطقه مورد علاقه است - تغییر کرده است و بنابراین شما را

12. So what we're trying to do now is revisit the thermodynamics that we've spent most of the term deriving and trying to use in a microscopic approach.
[ترجمه ترگمان]بنابراین چیزی که ما اکنون می خواهیم انجام دهیم، بررسی ترمودینامیک است که بیشتر این عبارت را صرف استخراج و تلاش برای استفاده در یک رویکرد میکروسکوپی کرده ایم
[ترجمه گوگل]بنابراین آنچه که ما در حال تلاش برای انجام آن هستیم این است که ترمودینامیک را بازبینی کنیم که اغلب ترمودینامیک ها را در بر می گیرد و تلاش می کنیم در یک روش میکروسکوپی استفاده کنیم

13. To illustrate how to use dacscheck, let's revisit the pseudo-code that builds a menu, presented in Listing this time in Perl.
[ترجمه ترگمان]برای توضیح این که چگونه از dacscheck استفاده کنیم، اجازه دهید شبه کد شبه که یک منو می سازد را بازبینی کنید، که در فهرست این زمان در پرل ارائه شده است
[ترجمه گوگل]برای نشان دادن نحوه استفاده از dacscheck، اجازه دهید دوباره به pseudo-code باز گردیم که یک منو را ایجاد می کند که در لیست این بار در Perl ارائه شده است

14. There are two primary reasons to revisit today's HMO — savings to you and savings to your employees.
[ترجمه ترگمان]دو دلیل اولیه برای بازدید مجدد از HMO امروزی برای شما و پس انداز به کارمندان شما وجود دارد
[ترجمه گوگل]دو دلیل اصلی برای بازنویسی HMO در حال حاضر برای شما و پس انداز برای کارمندان شما وجود دارد

15. Famine may revisit North Korea, parts of Africa or, disastrously for U. S. foreign policy, Afghanistan.
[ترجمه ترگمان]قحطی ممکن است به کره جنوبی، قسمت هایی از افریقا یا، disastrously برای آمریکا بازدید کند اس سیاست خارجی، افغانستان
[ترجمه گوگل]قحطی ممکن است به کره شمالی، بخشی از آفریقا و یا فاجعه بار برای سیاست خارجی ایالات متحده، افغانستان باز گردد

پیشنهاد کاربران

بازبینی

دوباره در نظر گرفتن/بحث کردن
دوباره ملاقات کردن
to consider or discuss again
to visit again

تجدید نظر، استیناف

بازبینی کردن
تجدیدنظر کردن
اصلاح کردن

تجدید کردن


کلمات دیگر: