کلمه جو
صفحه اصلی

at the same time


معنی : ضمنا
معانی دیگر : 1- همزمان، باهم، 2- در عین حال، دریک وقت، دران واحد، درعین حال

انگلیسی به انگلیسی

• together, simultaneously; along with

مترادف و متضاد

ضمنا (قید)
nevertheless, however, simultaneously, at the same time, meantime, meanwhile, by the way, in the interim, withal

جملات نمونه

1. A man can not spin and reel at the same time.
[ترجمه ترگمان]انسان نمی تواند در همان زمان چرخ بخورد و چرخ بخورد
[ترجمه گوگل]یک مرد نمیتواند در یک زمان چرخش و چرخید

2. A wide promenade allows many people to walk at the same time.
[ترجمه ترگمان]یک گردش گسترده به بسیاری از مردم اجازه می دهد که همزمان راه بروند
[ترجمه گوگل]یک غرفه گسترده اجازه می دهد بسیاری از مردم در همان زمان راه رفتن

3. We must unite with them and at the same time struggle against them.
[ترجمه Dani] عن
[ترجمه ترگمان]ما باید با آن ها متحد شویم و همزمان با آن ها مبارزه کنیم
[ترجمه گوگل]ما باید با آنها متحد شویم و همزمان با آنها مبارزه کنیم

4. All speak at the same time.
[ترجمه ترگمان]همه در یک زمان حرف می زنند
[ترجمه گوگل]همه در همان زمان صحبت می کنند

5. Justine and I got admission at the same time.
[ترجمه ترگمان]من و جاستین در یک زمان اعتراف گرفتیم
[ترجمه گوگل]جاستین و من در همان زمان پذیرفتم

6. 'We're all talking at the same time. '--'Yeah. Sorry. '.
[ترجمه ترگمان]ما همه با هم حرف می زنیم - آره ببخشید …
[ترجمه گوگل]'همه ما در همان زمان صحبت می کنیم - - آره متاسف '

7. He has the faculty of doing two things at the same time.
[ترجمه ترگمان]او استعداد انجام دادن دو کار را در یک زمان دارد
[ترجمه گوگل]او دارای مدرک کار دو چیز در همان زمان است

8. He teaches music, and composes at the same time.
[ترجمه ترگمان]او در عین حال موسیقی را تدریس می کند
[ترجمه گوگل]او موسیقی را تدریس می کند و در همان زمان می نویسد

9. She and I both arrived at the same time by pure coincidence.
[ترجمه ترگمان]من و اون هر دو همزمان با هم به هم رسیدیم
[ترجمه گوگل]او و من هم همزمان با تصادف درست وارد شدند

10. You can't be wise and in love at the same time.
[ترجمه ترگمان]تو هم نمی تونی عاقل و عاشق باشی
[ترجمه گوگل]شما هم نمیتوانید عاقلانه و عاشق باشید

11. We are using up our natural resources and at the same time polluting our environment with dangerous chemicals. If we continue to do this, life on earth cannot survive.
[ترجمه ترگمان]ما از منابع طبیعی خود استفاده می کنیم و در عین حال محیط زیست خود را با مواد شیمیایی خطرناک آلوده می کنیم اگر این کار را ادامه دهیم، زندگی روی زمین نمی تواند زنده بماند
[ترجمه گوگل]ما از منابع طبیعی ما استفاده می کنیم و در عین حال محیط زیستمان را با مواد شیمیایی خطرناک آلوده می کنیم اگر این کار را ادامه دهیم، زندگی روی زمین نمی تواند زنده بماند

12. I'll book you out at the same time as myself.
[ترجمه ترگمان]من تو را در یک زمان به عنوان خودم در میارم
[ترجمه گوگل]من شما را در همان زمان به عنوان من خود را کتاب

13. The second episode will be screened at the same time tomorrow.
[ترجمه ترگمان]قسمت دوم در یک زمان از هم جدا خواهد شد
[ترجمه گوگل]قسمت دوم در همان زمان نمایش داده می شود فردا

14. You've got to be firm, but at the same time you must be sympathetic.
[ترجمه ترگمان]تو باید محکم باشی، اما در عین حال باید احساس همدردی کنی
[ترجمه گوگل]شما باید شرکت کنید، اما در عین حال شما باید همدرد باشید

پیشنهاد کاربران

همزمان
در یک زمان

در همین زمان

ضمنا
در عین حال

در همان وهله

در همان زمان

در این حین

به موازات این امر، به همین شکل، به همین ترتیب

در همان حال

همزمان
در عین حال
ضمنا
همچنین
به هرحال
با این وجود
also
however
simultaneously

در عین حال

Used for saying that two or more things happen together

1 - ضمناً، همچنین
2 - بطور همزمان

https://idioms. thefreedictionary. com/at the same time

به طور همزمان - در عین حال - ضمنا


کلمات دیگر: