1. The words 'so' and 'sew' are homophones.
[ترجمه ترگمان]کلمات از این قبیل و دوخت و دوز، homophones هستند
[ترجمه گوگل]کلمات 'تا' و 'دوختن' هموفون هستند
2. Two words are homophones if they are pronounced the same way but differ in meaning or spelling or both.
[ترجمه ترگمان]دو کلمه homophones هستند اگر به همان روش تلفظ شوند اما در معانی یا املا متفاوت باشند
[ترجمه گوگل]دو کلمه homophones اگر آنها تلفظ به همان شیوه، اما در معنای و یا املا و یا هر دو متفاوت است
3. That is to say, it includes homophones and homophonic phrases.
[ترجمه ترگمان]یعنی عبارت است از عبارات homophones و homophonic
[ترجمه گوگل]به عبارت دیگر، شامل هموفون و عبارات هموفونیک است
4. The number of homophones is increased by allowing reduced pronunciations.
[ترجمه ترگمان]تعداد of با اجازه کاهش pronunciations افزایش می یابد
[ترجمه گوگل]تعداد هموفون ها با اجازه دادن به کاهش تلفظ ها افزایش می یابد
5. Although we could not remove all homophones, we could treat differently certain classes of words which are frequently accessed erroneously.
[ترجمه ترگمان]اگرچه ما نمی توانستیم همه homophones را حذف کنیم، اما می توانیم کلاس های خاصی از کلماتی را که به طور مرتب به اشتباه به آن ها دسترسی پیدا می کنیم، درمان کنیم
[ترجمه گوگل]اگر چه ما نمی توانیم همه هموفون ها را حذف کنیم، ما می توانیم به طور متفاوتی کلاس های خاصی از کلمات را که اغلب به صورت اشتباه دیده می شوند، مورد درمان قرار دهیم
6. If such effects were included, the number of homophones would probably be still greater.
[ترجمه ترگمان]اگر چنین اثراتی وجود داشته باشد، احتمالا تعداد of ها هنوز هم بیشتر خواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر چنین اثراتی گنجانده شود، تعداد هموفون ها احتمالا بیشتر خواهد بود
7. The rhetorical device-pun intentionally uses homophone ( phonogram ) and polysemous words which can possible generate equivocality in order to punningly express what the speaker is really driving at.
[ترجمه ترگمان]این device با استفاده از کلمات homophone (phonogram)و واژه های polysemous که می توانند equivocality را به منظور بیان آنچه که گوینده در واقع در حال رانندگی است، تولید کند، استفاده می کند
[ترجمه گوگل]دستگاه لفظی عمدا از هوموفون (فونوگرافی) و واژه های چندگانه استفاده می کند که می تواند موجب ایجاد دوبعدی شود تا بتواند به خوبی سخن گفت که واقعا رانندگی می کند
8. Drinking cup (beiju) is a homophone for "tragedy" in Chinese, while toothbrush cup (xiju) is homophone for "comedy".
[ترجمه ترگمان]نوشیدن یک فنجان چای (beiju)یک تراژدی برای \"تراژدی\" در چین است، در حالی که toothbrush (xiju)برای فیلم کمدی \"homophone\" است
[ترجمه گوگل]فنجان نوشیدنی (beiju) هموفون برای 'تراژدی' در چینی است، در حالی که فنجان مسواک (Xiju) هموفون برای 'کمدی' است
9. No matter it is a homophone (phonogram) or a polysemous word, the point of the speaker is not the "similarity" but the equivocality.
[ترجمه ترگمان]مهم نیست که این یک homophone (phonogram)یا یک کلمه polysemous باشد، نقطه گوینده \"شباهت\" نیست بلکه \"شباهت\" است
[ترجمه گوگل]مهم نیست که یک همونسون (فونوگرافی) یا یک کلمه چند جمله ای باشد، نقطه سخنران، «شباهت» نیست، بلکه دوگانه بودن است
10. They represent the set of minimal units required to uniquely specify a word, with the exception of homophones.
[ترجمه ترگمان]آن ها مجموعه حداقلی از واحدهای مورد نیاز برای مشخص کردن منحصرا یک کلمه، با استثنا of را نشان می دهند
[ترجمه گوگل]آنها نمایانگر مجموعهای از واحدهای کمتری هستند که برای مشخص کردن یک کلمه به طور منحصر به فرد، به استثنای homophones، نشان داده میشوند
11. It would be possible, though extremely limiting, to exclude all homophones.
[ترجمه ترگمان]این امکان وجود دارد که هر چند به شدت محدود کننده باشد تا همه homophones را حذف کند
[ترجمه گوگل]ممکن است، اگر چه بسیار محدود است، برای حذف همه homophones
12. Cognate in common use is considered phonetic loan characters, which include substitute of homophone.
[ترجمه ترگمان]cognate در کاربرد متداول، به عنوان حروف وام phonetic در نظر گرفته می شود که شامل جایگزینی of می باشد
[ترجمه گوگل]شناخته شده در استفاده مشترک از نظر فونتیک وام است که شامل جایگزین هموفون است
13. Phonology played an role early in Chinese reading and homophone errors more easily than non - homophone ones.
[ترجمه ترگمان]Phonology نقش اول در مطالعه چینی و اشتباه ات homophone را آسان تر از non بازی کرد
[ترجمه گوگل]فنون شناسی به زودی در خواندن چینی و اشتباهات هموفون نقش مهمی ایفا کرد
14. In the process of studying English, it is likely to confuse homograph, homonym, and homophone.
[ترجمه ترگمان]در فرآیند تحصیل زبان انگلیسی، احتمالا homograph، homonym و homophone را گیج می کند
[ترجمه گوگل]در فرآیند مطالعه زبان انگلیسی، ممکن است همگن، همنام و هموفون را اشتباه بگیرید