1. a turndown collar
یقه ی برگردان
2. Just before the milk comes to the boil, turn down the heat.
[ترجمه ترگمان]درست قبل از اینکه شیر به جوش بیاد و گرما رو از بین ببره
[ترجمه گوگل]درست قبل از اینکه شیر به جوش می آید، گرما را کم کنید
3. I had to turn down a job offer from a theatre because the pay was too low.
[ترجمه ترگمان]من مجبور شدم یک پیشنهاد کار از یک تئاتر را رد کنم، چون دست مزد خیلی کم بود
[ترجمه گوگل]من مجبور شدم یک پیشنهاد شغلی از یک تئاتر را کنار بگذارم چون پرداخت خیلی کم بود
4. Why did she turn down your invitation?
[ترجمه ترگمان]چرا دعوت شما را رد کرد؟
[ترجمه گوگل]چرا دعوت شما را رد کرد؟
5. I asked him to turn down the heating.
[ترجمه ترگمان]از او خواستم بخاری را خاموش کند
[ترجمه گوگل]من از او خواسته ام که حرارت را قطع کنم
6. I can't turn down the offer of a free trip to Milan!
[ترجمه ترگمان]من نمی توانم پیشنهاد یک سفر آزاد به میلان را رد کنم!
[ترجمه گوگل]من نمی توانم پیشنهاد یک سفر آزاد به میلان را قطع کنم
7. Would you turn down your radio? I was stunned.
[ترجمه ترگمان]میشه رادیو رو خاموش کنی؟ مات و مبهوت مانده بودم
[ترجمه گوگل]آیا رادیو خود را خاموش می کنید؟ من عصبانی شدم
8. We could turn down the heat some if that would make you more comfortable.
[ترجمه ترگمان]اگر این باعث می شد شما راحت تر باشید، می تونیم گرما رو از بین ببریم
[ترجمه گوگل]اگر بخواهیم راحت باشیم، می توانیم گرما را خاموش کنیم
9. You can't just turn down offers of work like that.
[ترجمه ترگمان]تو نمی تونی پیشنهاد کاری مثل اون رو رد کنی
[ترجمه گوگل]شما نمیتوانید فقط پیشنهاداتی از کار را همانند آن انجام دهید
10. Most developers reserve the right to turn down a property they think is virtually unsaleable.
[ترجمه ترگمان]اکثر توسعه دهندگان این حق را دارند که ملکی را که فکر می کنند عملا unsaleable است پایین بیاورند
[ترجمه گوگل]اکثر توسعه دهندگان حق دارند که ملک را که فکر می کنند تقریبا غیرقابل تحویل باشد
11. Would you turn down your radio a little?
[ترجمه ترگمان]میشه یکم radio خاموش کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا رادیو خود را کمی کم می کنید؟
12. It would be sheer lunacy to turn down a job offer like that.
[ترجمه ترگمان]این دیوانگی محض است که چنین پیشنهادی را به کار بیندازی
[ترجمه گوگل]این می تواند محکم تر از آن باشد که پیشنهاد شغلی را کنار بگذارد
13. It's too hot in here, can we turn down the heating?
[ترجمه ترگمان]اینجا خیلی گرمه، می تونیم بخاری رو خاموش کنیم؟
[ترجمه گوگل]اینجا خیلی گرم است، آیا می توانیم حرارت را خاموش کنیم؟
14. Don't forget to turn down the gas after an hour or so.
[ترجمه ترگمان]یادت نره بعد از یک ساعت گاز رو خاموش کنی
[ترجمه گوگل]فراموش نکنید که گاز را پس از یک ساعت یا بیشتر قطع کنید
15. He was able to turn down the promotion without prejudice, and applied again several years later.
[ترجمه ترگمان]او می توانست ترفیع را بدون تعصب ببیند و چند سال بعد دوباره به کار افتاد
[ترجمه گوگل]او توانست بدون رعایت ارتقاء ارتقاء یابد و چندین سال بعد دوباره به کار خود ادامه دهد
16. But the worldwide economic turndown is affecting the plans of some schools, for exmple.
[ترجمه ترگمان]اما اقتصاد جهانی در سراسر جهان بر برنامه های برخی از مدارس، به ویژه exmple تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]اما بروزرسانی اقتصادی جهانی، بر روی برنامه های برخی از مدارس تأثیر می گذارد
17. New turndown services enhance brand identity and add incremental revenues.
[ترجمه ترگمان]خدمات turndown جدید هویت برند را افزایش داده و درآمده ای افزایشی را اضافه می کنند
[ترجمه گوگل]سرویس های برقی جدید افزایش هویت نام تجاری و اضافه درآمد افزایشی
18. According to mathematical model of neckband curve of turndown forming device, methods of calculating neckband curve with UG soft ware are introduced.
[ترجمه ترگمان]با توجه به مدل ریاضی منحنی های neckband device، روش های محاسبه منحنی neckband با ware نرم UG معرفی می شوند
[ترجمه گوگل]با توجه به مدل ریاضی منحنی گردن بند از دستگاه تشکیل دهنده ریزش، روش محاسبه منحنی گردن با نرم افزار UG معرفی می شود
19. The turndown was polite but very firm.
[ترجمه ترگمان]The مودبانه اما بسیار محکم بود
[ترجمه گوگل]برداشت مناسبی مودب بود اما خیلی محکم بود
20. Sometime, men are frail, too, and feel turndown without rhyme or reason.
[ترجمه ترگمان]گاهی اوقات مردان ضعیف و ناتوان هستند و بدون هیچ ریتم یا دلیل turndown می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی اوقات مردان ضعیف هستند و احساس غرق شدن بدون قافیه یا دلیل دارند
21. But the worldwide economic turndown is affecting the plans of some schools.
[ترجمه ترگمان]اما اقتصاد جهانی در سراسر جهان بر برنامه های برخی از مدارس تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]اما رکود اقتصاد جهانی در تأثیر برنامه های برخی مدارس تاثیر می گذارد
22. But the worldwide economic turndown is effecting affecting the plans of some schools.
[ترجمه ترگمان]اما اقتصاد جهانی در سراسر جهان بر برنامه های برخی از مدارس تاثیر می گذارد
[ترجمه گوگل]اما بروزرسانی اقتصاد جهانی در حال تاثیر گذاری بر برنامه های برخی از مدارس است
23. The NOZZLE MIX burners feature short flames, wide turndown ranges and very stable combustion.
[ترجمه ترگمان]ترکیب شیمیایی مخلوط شده شعله های کوتاه، محدوده های پهن باند وسیع و احتراق بسیار پایدار را مشخص می کند
[ترجمه گوگل]مشعل NOZZLE MIX دارای شعله های کوتاه، محدوده های گسترده ای از رطوبت و احتراق بسیار پایدار است
24. Except the small western - style clothes turndown collar design, theturndown collar shirt - like design also is most common.
[ترجمه ترگمان]با این تفاوت که طراحی یقه سازی با سبک غربی کوچک، طراحی یقه آهاری، بسیار رایج است
[ترجمه گوگل]به غیر از طراحی سبک یقه بیرونی لباسهای سبک غربی، تی شرت یقه ی ناهنجار مانند طراحی معمولی نیز شایع است
25. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
26. In order to obtain high reliability of the devices, people often use a big ballast resistor, which inevitably leads to the turndown of High frequency gain.
[ترجمه ترگمان]به منظور دستیابی به قابلیت اطمینان بالا دستگاه ها، افراد اغلب از یک مقاومت بالاست بزرگ استفاده می کنند، که به ناچار منجر به افزایش فرکانس بالا می شود
[ترجمه گوگل]به منظور دستیابی به قابلیت اطمینان بالا از دستگاه، مردم اغلب از یک مقاومت بالاست بلستر استفاده می کنند که به ناچار منجر به پایین آمدن افزایش فرکانس بالا می شود
27. Housekeeping will be responsible for preparing the room with flowers, greenery, lighting and turndown if required.
[ترجمه ترگمان]Housekeeping مسئول آماده سازی اتاق با گل ها، سرسبزی، روشنایی و turndown در صورت نیاز خواهد بود
[ترجمه گوگل]اداره خانه مسئولیت تهیه اتاق را با گل، سبز، نورپرداز و رختخواب در صورت لزوم خواهد داشت
28. Yet, most Japanese passive component enterprises didn't intend to expand their production. During the period of economic turndown in 200 Japanese companies cut their production to some extent.
[ترجمه ترگمان]با این وجود، اغلب شرکت های فعال در ژاپن قصد توسعه تولید خود را نداشتند در طول دوره of اقتصادی در ۲۰۰ شرکت ژاپنی تولید خود را تا حدودی کاهش داد
[ترجمه گوگل]با این حال، اکثر شرکت های بخش منفعل ژاپن قصد ندارند تولید خود را گسترش دهند در طول دوره رکود اقتصادی در 200 شرکت ژاپنی تولید خود را تا حدودی کاهش داد