1. secretary of state
وزیر امور خارجه (برون مرز)
2. secretary of the interior
وزیر کشور
3. secretary of the treasury
وزیر خزانه داری (دارایی)
4. general secretary
دبیر کل
5. the secretary conducted her to the door
منشی او را تا دم در مشایعت کرد.
6. an honorary secretary
منشی افتخاری
7. the new secretary has disordered all of the files
منشی جدید همه ی پرونده ها را به هم ریخته است.
8. a spot as a secretary
شغلی به عنوان منشی
9. hassan is the alternate secretary of the official meetings
حسن منشی علی البدل جلسات رسمی است.
10. she is accountant and secretary all in one
او هم حسابدار است هم منشی.
11. he installed his own sister as secretary
او خواهر خود را به عنوان منشی به کار گمارد.
12. he used to dally with his secretary
با منشی خود لاس می زد.
13. he was accused of groping his secretary
او را متهم کردند که منشی خود را دست مالی کرده است.
14. i dictated the letter to the secretary
من نامه را به منشی دیکته کردم.
15. i left a message with your secretary
پیامی نزد منشی شما گذاشتم.
16. i'm in the hunt for a new secretary
دنبال یک منشی جدید می گردم.
17. he was fired because he had propositioned the boss's secretary
چون به منشی رییس پیشنهاد زشتی کرده بود اخراج شد.
18. The Education Secretary accuses teachers of wanting to return to a dark age.
[ترجمه ترگمان]دبیر آموزش، معلمان را به تمایل به بازگشت به عصر تیره متهم می کند
[ترجمه گوگل]وزیر آموزش و پرورش متهم به قصد بازگشت به سن تیره است
19. The President and the Secretary of State are government officials.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور و وزیر امور خارجه مقامات دولتی هستند
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور و وزیر امور خارجه مقامات دولتی هستند
20. The company advertised for a new secretary.
[ترجمه ترگمان]شرکت برای یک منشی جدید تبلیغ می کرد
[ترجمه گوگل]این شرکت برای یک دبیر جدید اعلام کرد
21. The secretary pinned the papers together.
[ترجمه ترگمان]منشی کاغذها را به هم سنجاق کرد
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه این مقالات را با هم پیوست
22. First the secretary read out the minutes of the last meeting.
[ترجمه ترگمان]منشی اول دقایق جلسه را قرائت کرد
[ترجمه گوگل]نخست وزیر، دقیقه گذشته جلسه را خواند
23. The Secretary of State has given in to special pleading.
[ترجمه ترگمان]وزیر امور خارجه به درخواست ویژه تسلیم شده است
[ترجمه گوگل]وزیر امور خارجه به دادخواست ویژه داده است
24. She barked out instructions to her secretary.
[ترجمه ترگمان]به منشی خود دستور داد که برود
[ترجمه گوگل]او دستورات را به دبیرش داد