کلمه جو
صفحه اصلی

freshen up


حمام کردن و جامه ی تازه پوشیدن، (سر و صورت را) صفا دادن

انگلیسی به فارسی

تازه کردن


انگلیسی به انگلیسی

عبارت ( phrase )
• : تعریف: to make oneself feel more comfortable or attractive, as by washing the face, combing the hair, or the like.

- I wanted to freshen up after the long trip.
[ترجمه مینا] من می خواستم بعد از سفر طولانی آبی به سر و صورتم بزنم
[ترجمه ترگمان] می خواستم بعد از این سفر طولانی، یه سری به خودم بزنم
[ترجمه گوگل] من می خواستم پس از سفر طولانی به فریاد بزنم

جملات نمونه

1. I'll just freshen up before dinner.
[ترجمه ترگمان]قبل از شام به استراحت احتیاج دارم
[ترجمه گوگل]من فقط قبل از شام میخورم

2. A thorough brushing helps to freshen up your mouth.
[ترجمه ترگمان]برس زدن کامل به تازه کردن دهان شما کمک می کند
[ترجمه گوگل]مسواک زدن کامل کمک می کند تا دهان خود را تازه تر کنید

3. I'm going to buy some white paint to freshen up the bathroom walls.
[ترجمه ترگمان]می خواهم کمی رنگ سفید بخرم تا دیواره ای حمام را تمیز کنم
[ترجمه گوگل]من قصد دارم برخی از رنگ های سفید را بخاطر بسپاریدن دیوارهای حمام بخرم

4. Would you like to freshen up after your journey?
[ترجمه ترگمان]دوست دارید بعد از سفرتون یه کمی استراحت کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا می خواهید پس از سفر خود را تازه بسازی؟

5. I'll just go and freshen up before the interview.
[ترجمه AFSH] من فقط قبل از رفتن به مصاحبه خود را تمیز و پاکیزه می کنم
[ترجمه ترگمان]من باید برم و قبل از مصاحبه برم یه استراحتی بکنم
[ترجمه گوگل]من فقط قبل از مصاحبه بروید و بیدار شوید

6. Can I freshen up your drink?
[ترجمه Sayna] آیا من میتونم نوشیدنی تو رو تازه کنم؟
[ترجمه مرتضی] می خوای لیوان نوشیدنی تور پر کنم؟
[ترجمه ترگمان]میتونم نوشیدنی تو رو مرتب کنم؟
[ترجمه گوگل]آیا می توانم بنوشم؟

7. I'll just go and freshen up before supper.
[ترجمه ترگمان]من فقط میرم و قبل از شام استراحت می کنم
[ترجمه گوگل]من فقط می خواهم قبل از شام بروم و تازه بشوم

8. She opened a window to freshen up the room.
[ترجمه ترگمان]پنجره را باز کرد تا اتاق را مرتب کند
[ترجمه گوگل]او پنجره ای برای روشن کردن اتاق باز کرد

9. If you don't get the chance to really freshen up with a shower then Femfresh has the answer.
[ترجمه ترگمان]اگر فرصتش رو پیدا نکنی که یه دوش به دوش بگیری، جواب این سوال رو داره
[ترجمه گوگل]اگر شما فرصتی برای خنک کردن با دوش ندارید، Femfresh جواب می دهد

10. Some new pastel curtains should freshen up the bedroom.
[ترجمه ترگمان] یه سری پرده های جدید باید اتاق خواب رو مرتب کنن
[ترجمه گوگل]بعضی از پرده های پاستیل جدید باید اتاق خواب را بسوزانند

11. And you can freshen up after dinner with the amenities of a comfort pack.
[ترجمه ترگمان]و می توانید بعد از شام با امکانات رفاهی یک گروه راحتی، طراوت و تازگی داشته باشید
[ترجمه گوگل]و پس از شام می توانید بعد از شام با امکانات رفاهی یک بسته راحت، تازه بشوید

12. Time to use the washroom, freshen up, take breakfast and a cab to the centre of London's West End.
[ترجمه ترگمان]وقت استفاده از دستشویی، تازه کردن، صرف صبحانه و تاکسی به مرکز غرب لندن
[ترجمه گوگل]زمان استفاده از حمام، تازه کردن، صبحانه و کابین به مرکز West End لندن

13. She hoped there would be time to freshen up before the interview.
[ترجمه mn] او امیدوار بود کمی قبل از مصاحبه استراحت کند
[ترجمه ترگمان]امیدوار بود قبل از مصاحبه کمی تازه بشود
[ترجمه گوگل]او امیدوار بود که قبل از مصاحبه زمان بروز کند

14. I took a shower to freshen up.
[ترجمه mahtab] من دوش گرفتم تا سرحال شوم
[ترجمه ترگمان] من یه دوش گرفتم که تمیزش کنم
[ترجمه گوگل]من دوش گرفتم تا جشن بگیرم

پیشنهاد کاربران

معادل wash up در انگلیسی آمریکایی

آبی به سر و صورت زدن

این معنی که برای این کلمه ارسال کردید، کاملاً اشتباه هست، معنی freshen - up میشه:

cause to feel less tired - look more attractive & etc: for example = I must go & freshen - myself - up before dinner. 2


اتش گرفتن

یه چیزی تو مایه های استراحت کردن

It has a lot of meaning in different times
like:1whash up
2take a bath
3make up
.
.
.

آراسته سازی

خستگی در کردن
سر حال آمدن

خسته نباشید

freshen up ( verb ) = دست و صورت خود را شستن، حس تازگی و طراوت و شادابی بخشیدن


examples:
1 - I'll just go and freshen up before supper.
من می روم و قبل از شام دست وصورتم را می شورم.
2 - ?Is there anywhere I can freshen myself up
جایی هست که بتوانم دست و صورتم را بشورم.
3 - A thorough brushing helps to freshen up your mouth.
مسواک زدن کامل به حس شادابی ( طراوت بخشی ) دهان کمک می کند.


نو نوار شدن


کلمات دیگر: