1. the memoir of ardeshir babakan
کارنامه ی اردشیر بابکان
2. She has written a memoir of her encounters with W. H. Auden over the years.
[ترجمه ترگمان]او خاطرات ملاقاتش با W را نوشته ه در طول سالیان دراز می کشد
[ترجمه گوگل]او خاطراتی از تماسهای او با W H Auden در طول سالها نوشته است
3. She had the memoir privately printed in a limited edition.
[ترجمه ترگمان]او خاطراتش را به طور خصوصی در یک نسخه محدود چاپ کرده بود
[ترجمه گوگل]او خاطرات خصوصی را در یک نسخه محدود چاپ کرد
4. The president's memoir disinterred a past era.
[ترجمه ترگمان]خاطرات رئیس جمهور در دوران گذشته آن ها را از بین می برد
[ترجمه گوگل]خاطرات رئیس جمهور دوران گذشته را نادیده گرفت
5. She wrote a memoir of her stay in France.
[ترجمه ترگمان]او خاطرات خود از اقامت در فرانسه را نوشت
[ترجمه گوگل]او خاطراتی از ماندن در فرانسه نوشت
6. A brief memoir by his secretary, Henry Isaacson, is a catalogue of his virtues rather than an account of his life.
[ترجمه ترگمان]خاطرات کوتاه منشی او، هنری Isaacson، فهرستی از فضایل او به جای شرح زندگی او است
[ترجمه گوگل]خاطره ای کوتاه از هنری ایزاکسون، وزیر امورخارجه او، فهرستی از فضایل او است، نه یک حساب کاربری زندگی او
7. Good progress was made with writing the sheet memoir.
[ترجمه ترگمان]پیشرفت خوبی با نوشتن خاطراتش به وجود آمد
[ترجمه گوگل]پیشرفت خوبی با نوشتن یادداشت ورق انجام شد
8. Olympic gold medalist Ekaterina Gordeeva is writing a memoir about her life with Sergei Grinkov, her late husband and figure-skating partner.
[ترجمه ترگمان]Ekaterina Gordeeva، برنده مدال طلای المپیک، خاطراتش را در رابطه با زندگی خود با سرگئی Grinkov، همسر مرحومش و همسر figure، در حال نوشتن است
[ترجمه گوگل]المپیک مدال طلای المپیک Ekaterina Gordeeva در حال نوشتن یک یادداشت در مورد زندگی خود را با سرگئی Grinkov، همسر عقب و شوهر و اسکیت بازان
9. But purely as a piece of writing, her memoir noir is an ingenue performance.
[ترجمه ترگمان]اما صرفا به عنوان یک قطعه از نویسندگی، خاطراتش از عملکرد ingenue است
[ترجمه گوگل]اما صرفا به عنوان یک تکه نوشتار، خاطرات خاطرات او یک عملکرد نوآورانه است
10. Both pieces feel like fragments of memoir rather than short stories.
[ترجمه ترگمان]هر دو قطعه به جای داستان های کوتاه، بیشتر احساس می کنند
[ترجمه گوگل]هر دو قسمت به جای داستان های کوتاه مانند قطعات خاطرات احساس می شود
11. Now, as I write down this little memoir of my golfing adventure, I remember.
[ترجمه ترگمان]حالا، حالا که این خاطرات کوچک مربوط به گلف بازی گلف را یادداشت می کنم، به یاد دارم
[ترجمه گوگل]حالا، همانطور که من این خاطرات کوچک از ماجراجویی گلف خود را بنویس، به یاد دارم
12. Elsewhere in this memoir there is more that is notable - both of documentation and diagnosis.
[ترجمه ترگمان]در جای دیگر این کتاب، چیزهای بیشتری وجود دارد که قابل توجه است - هم مستندات و هم تشخیص
[ترجمه گوگل]در جای دیگری در این یادداشت بیشتر قابل توجه است - هر دو اسناد و تشخیص
13. In 1924 she published a short memoir of her husband.
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۲۴ او خاطرات کوتاهی از شوهرش منتشر کرد
[ترجمه گوگل]در سال 1924 او خاطرات کوتاهی از شوهرش منتشر کرد
14. Davis Miller is currently writing a memoir about his time with Muhammad Ali.
[ترجمه ترگمان]دیویس میلر در حال حاضر مشغول نوشتن خاطراتش درباره زمان خود با محمد علی است
[ترجمه گوگل]دیویس میلر در حال نوشتن یک یادداشت در مورد زمان خود با محمد علی است
15. And I have written a memoir trying to explain my ongoing fascination with her life and work.
[ترجمه ترگمان]و من خاطراتش را نوشته ام و سعی می کنم شیفتگی فعلی ام را با زندگی و کار او توضیح دهم
[ترجمه گوگل]و من خاطراتی نوشتم که سعی در توضیح شگفتی در حال ادامه دادن با زندگی و کارم داشت