بطورفوق العاده
extraordinarily
بطورفوق العاده
انگلیسی به انگلیسی
• exceptionally, uncommonly, remarkably
جملات نمونه
1. An elephant's nose is extraordinarily long!
[ترجمه ترگمان]بینی فیل فوق العاده دراز است!
[ترجمه گوگل]بینی یک فیل فوق العاده طولانی است!
[ترجمه گوگل]بینی یک فیل فوق العاده طولانی است!
2. a home life that has been extraordinarily squally.
[ترجمه ترگمان]زندگی خانوادگی که فوق العاده پر آشوب است
[ترجمه گوگل]یک زندگی خانوادگی است که فوق العاده شلاق زده است
[ترجمه گوگل]یک زندگی خانوادگی است که فوق العاده شلاق زده است
3. Why had James behaved so extraordinarily?
[ترجمه ترگمان]چرا جیمز این قدر فوق العاده رفتار کرده بود؟
[ترجمه گوگل]چرا جیمز رفتار فوق العاده ای داشت؟
[ترجمه گوگل]چرا جیمز رفتار فوق العاده ای داشت؟
4. I had a terrible head and was extraordinarily drunk.
[ترجمه ترگمان]سر وحشتناکی داشتم و فوق العاده مست بودم
[ترجمه گوگل]سر من وحشتناک بود و فوق العاده مست بود
[ترجمه گوگل]سر من وحشتناک بود و فوق العاده مست بود
5. He described it as an extraordinarily tangled and complicated tale.
[ترجمه ترگمان]او آن را به عنوان یک داستان فوق العاده پیچیده و پیچیده توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او این را به عنوان داستان فوق العاده پیچیده و پیچیده توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او این را به عنوان داستان فوق العاده پیچیده و پیچیده توصیف کرد
6. He had an extraordinarily penetrating gaze.
[ترجمه ترگمان]نگاهش نافذ و نافذ بود
[ترجمه گوگل]او یک نگاه فوق العاده نفوذ داشت
[ترجمه گوگل]او یک نگاه فوق العاده نفوذ داشت
7. An extraordinarily large order bucked up all the staff.
[ترجمه ترگمان]یک فرمان فوق العاده بزرگ در تمام کارکنان شرکت کرد
[ترجمه گوگل]یک دستور فوق العاده بزرگ، تمام کارکنان را جمع کرد
[ترجمه گوگل]یک دستور فوق العاده بزرگ، تمام کارکنان را جمع کرد
8. She is, it must be said, extraordinarily beautiful.
[ترجمه ترگمان]باید گفت که فوق العاده زیبا است
[ترجمه گوگل]او، باید گفت، فوق العاده زیبا است
[ترجمه گوگل]او، باید گفت، فوق العاده زیبا است
9. He behaves extraordinarily for someone in his position.
[ترجمه ترگمان]برای کسی در موقعیت او فوق العاده رفتار می کند
[ترجمه گوگل]او برای کسی که در موقعیت خود است فوق العاده رفتار می کند
[ترجمه گوگل]او برای کسی که در موقعیت خود است فوق العاده رفتار می کند
10. Apart from the hair, he looked extraordinarily unchanged.
[ترجمه ترگمان]به جز موی سرش به طور عجیبی تغییر نکرده بود
[ترجمه گوگل]به غیر از مو، او به طور فوق العاده بدون تغییر نگاه کرد
[ترجمه گوگل]به غیر از مو، او به طور فوق العاده بدون تغییر نگاه کرد
11. She was quick-witted and had an extraordinarily agile mind.
[ترجمه ترگمان]او باهوش و باهوش بود و ذهن فوق العاده سریعی داشت
[ترجمه گوگل]او سریع وحشتناک بود و ذهنیت فوق العاده چابک داشت
[ترجمه گوگل]او سریع وحشتناک بود و ذهنیت فوق العاده چابک داشت
12. We were extraordinarily lucky.
[ترجمه ترگمان] ما فوق العاده خوش شانس بودیم
[ترجمه گوگل]ما فوق العاده خوش شانس بودیم
[ترجمه گوگل]ما فوق العاده خوش شانس بودیم
13. She is an extraordinarily beautiful girl.
[ترجمه ترگمان]دختر فوق العاده زیبایی است
[ترجمه گوگل]او یک دختر فوق العاده زیبا است
[ترجمه گوگل]او یک دختر فوق العاده زیبا است
14. It has now become clear how extraordinarily fecund a decade was the 1890s.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر مشخص شده است که چگونه یک دهه از دهه ۱۸۹۰ میلادی بوده است
[ترجمه گوگل]اکنون معلوم شده است که دهه 1890 یک دهه است که فوق العاده است
[ترجمه گوگل]اکنون معلوم شده است که دهه 1890 یک دهه است که فوق العاده است
15. Extraordinarily, the favourites for the title lie at the bottom of the table.
[ترجمه ترگمان]به گفته Extraordinarily، افراد مورد علاقه برای این عنوان در پایین میز قرار دارند
[ترجمه گوگل]فوق العاده، موارد مورد علاقه برای عنوان در پایین جدول دروغ می گویند
[ترجمه گوگل]فوق العاده، موارد مورد علاقه برای عنوان در پایین جدول دروغ می گویند
دانشنامه عمومی
فوف العاده , بسیار خوب
پیشنهاد کاربران
به طور خارق العاده ای
1.
in a very unusual or remarkable way
2.
to a remarkable degree; extremely
in a very unusual or remarkable way
2.
to a remarkable degree; extremely
غیرمنتظره
extremely
کلمات دیگر: