(از طریق ازدواج) پیوستن به
marry into
(از طریق ازدواج) پیوستن به
جملات نمونه
1. She married into a prominent family.
[ترجمه ترگمان]او با یک خانواده برجسته ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده برجسته ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده برجسته ازدواج کرد
2. She married into a leading Eurasian family in Hong Kong.
[ترجمه ترگمان]او در یک خانواده برجسته اورآسیا در هنگ کنگ ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده یوروسیای شمالی در هنگ کنگ ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده یوروسیای شمالی در هنگ کنگ ازدواج کرد
3. It was said that she had married into money.
[ترجمه ترگمان]می گفتند که با پول ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]گفته شده است که او به پول ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]گفته شده است که او به پول ازدواج کرده است
4. The book follows the plight of an orphaned Irish girl who marries into New York society.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل وضع یک دختر ایرلندی یتیم است که با جامعه نیویورک ازدواج می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب وضعیت بدبختی یک دختر ایرلندی یتیم را که به جامعه نیویورک ازدواج می کند، پی می گیرد
[ترجمه گوگل]این کتاب وضعیت بدبختی یک دختر ایرلندی یتیم را که به جامعه نیویورک ازدواج می کند، پی می گیرد
5. She married into a family of higher social standing.
[ترجمه ترگمان]او با خانواده ای از طبقات اجتماعی بالاتر ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او به یک خانواده از موقعیت اجتماعی بالاتر ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او به یک خانواده از موقعیت اجتماعی بالاتر ازدواج کرد
6. She married into a wealthy family.
[ترجمه ترگمان]اون با یه خانواده ثروتمند ازدواج کرده
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده ثروتمند ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده ثروتمند ازدواج کرد
7. She married into a very wealthy family.
[ترجمه ترگمان]اون با یه خانواده خیلی ثروتمند ازدواج کرده
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده بسیار ثروتمند ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با یک خانواده بسیار ثروتمند ازدواج کرد
8. He married into the French aristocracy.
[ترجمه ترگمان]او با اشراف فرانسوی ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با اشراف فرانسوی ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او با اشراف فرانسوی ازدواج کرد
9. She married into a rich official's family.
[ترجمه ترگمان]او با یک خانواده ثروتمند ثروتمند ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او به یک خانواده رسمی غنی ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]او به یک خانواده رسمی غنی ازدواج کرد
10. Their daughter married into high society.
[ترجمه ترگمان]دخترشان در محافل سطح بالا ازدواج کرد
[ترجمه گوگل]دخترش ازدواج کرده است به جامعه عالی
[ترجمه گوگل]دخترش ازدواج کرده است به جامعه عالی
11. Sophie became public property when she married into the royal family.
[ترجمه ترگمان]سوفی هنگامی که با خانواده سلطنتی ازدواج کرد به اموال عمومی تبدیل شد
[ترجمه گوگل]سوفی هنگامی که با خانواده سلطنتی ازدواج کرد، مالکیت عمومی شد
[ترجمه گوگل]سوفی هنگامی که با خانواده سلطنتی ازدواج کرد، مالکیت عمومی شد
12. They married into the nobility and entered the highest ranks of state administration.
[ترجمه ترگمان]آن ها با نجبا ازدواج کردند و به عالی ترین درجه حکومت ایالتی وارد شدند
[ترجمه گوگل]آنها ازدواج کردند و به بالاترین رده از ادارات دولتی وارد شدند
[ترجمه گوگل]آنها ازدواج کردند و به بالاترین رده از ادارات دولتی وارد شدند
13. Daughters of rich merchants would often marry into the aristocracy.
[ترجمه ترگمان]دختران بازرگانان ثروتمند غالبا با اشراف ازدواج می کردند
[ترجمه گوگل]دختران ثروتمند اغلب با اشرافیت ازدواج می کنند
[ترجمه گوگل]دختران ثروتمند اغلب با اشرافیت ازدواج می کنند
14. But Aye was a commoner and could not become pharaoh without marrying into the royal family.
[ترجمه ترگمان]اما آ ره غیر اشرافی بود و نمی تونست بدون ازدواج با خانواده سلطنتی ازدواج کنه
[ترجمه گوگل]اما آه عادت کرده بود و نمی توانست بدون فرمان دادن به خانواده سلطنتی تبدیل به فرعون شود
[ترجمه گوگل]اما آه عادت کرده بود و نمی توانست بدون فرمان دادن به خانواده سلطنتی تبدیل به فرعون شود
15. Some people marry into families rather than commit themselves to a partner.
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم به جای اینکه خود را به یک شریک جرم برسانند، با خانواده ها ازدواج می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد به جای اینکه به یک شریک متعهد شوند، به خانواده ها ازدواج می کنند
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد به جای اینکه به یک شریک متعهد شوند، به خانواده ها ازدواج می کنند
پیشنهاد کاربران
to become a member of a family, religion, social group etc by becoming the husband or wife of someone who already belongs to it.
کلمات دیگر: