1. from tochal i saw the breathtaking panorama of tehran
از توچال دورنمای خیره کننده ی تهران را دیدم.
2. The profundity of this book is achieved with breathtaking lightness.
[ترجمه ترگمان]عمق این کتاب با سبکی نفس گیر به دست می آید
[ترجمه گوگل]عمیق بودن این کتاب با نوردهی خیره کننده ای به دست می آید
3. The breathtaking potentialities of mechanization set the minds of manufacturers and merchants on fire.
[ترجمه ترگمان]پتانسیل های نفس گیر مکانیزه کردن ذهن تولید کنندگان و بازرگانان بر روی آتش
[ترجمه گوگل]توانایی های نفس گیر مکانیزاسیون، ذهن تولید کنندگان و بازرگانان را در آتش می گذارد
4. The tower offers a breathtaking panorama of Prague.
[ترجمه Tarannom] از بالای برج میتوان چشم انداز ی از پراگ و دید که نفس رو در سینه حبس میکند.
[ترجمه ترگمان]این برج یک پانورامای مهیج از پراگ را ارایه می دهد
[ترجمه گوگل]این برج پانورامای نفس گیر پراگ را ارائه می دهد
5. The house has breathtaking views from every room.
[ترجمه ترگمان]خانه از هر اتاق منظره قشنگی دارد
[ترجمه گوگل]خانه دارای دیدگاه نفس از هر اتاق است
6. Don't miss the chance to see the breathtaking Dolomite Mountains.
[ترجمه ترگمان]فرصت دیدن کوه های breathtaking را از دست نده
[ترجمه گوگل]شانس دیدن کوه های دولومیت نفس گیر را از دست ندهید
7. They eulogized over the breathtaking views.
[ترجمه ترگمان]آن ها به مناظر نفس گیر نزدیک شده بودند
[ترجمه گوگل]آنها بیش از دیدگاه های نفس گیرانه گرامیداشتند
8. The view from my bedroom window was absolutely breathtaking.
[ترجمه ترگمان]منظره پنجره اتاق خواب من واقعا نفس گیر بود
[ترجمه گوگل]دیدگاه پنجره اتاق خواب من کاملا نفس گیر بود
9. The scene was one of breathtaking beauty.
[ترجمه ترگمان]صحنه یکی از زیبایی نفس گیر بود
[ترجمه گوگل]صحنه یکی از زیبایی های نفس گیر بود
10. The sheer musicianship of this young woman is breathtaking.
[ترجمه ترگمان]musicianship این زن جوان، نفس گیر است
[ترجمه گوگل]موسیقی موسیقی این زن جوان نفس گیر است
11. Some of their football was breathtaking, a delight to watch.
[ترجمه ترگمان]بعضی از football نفس گیر و لذت بخش بود
[ترجمه گوگل]برخی از فوتبال خود را نفس گیر، لذت تماشای
12. Her beauty was breathtaking.
[ترجمه ترگمان]زیبایی اش نفس نفس می زد
[ترجمه گوگل]زیبایی او نفس گیر بود
13. Sunrise is a breathtaking event along the dramatic Wearside coastline.
[ترجمه ترگمان]طلوع آفتاب یک اتفاق مهیج در امتداد خط ساحلی dramatic است
[ترجمه گوگل]Sunrise یک رویداد نفس گیر در طول خط ساحلی Wearside است
14. And the setting - historic farm buildings amongst breathtaking countryside.
[ترجمه ترگمان]و ساختمان های مزرعه تاریخی در میان حومه breathtaking
[ترجمه گوگل]و محیط - ساختمان های مزرعه تاریخی در میان حومه های نفس گیر