1. Bernie devised an ingenious plan to cheat on his income tax.
برنی نقشه ای مبتکرانه ریخت که در پرداخت مالیات بر درآمدش تقلب کند
2. Rube Goldberg was a journalist who won fame for his ingenious inventions.
رب گلدبرگ روزنامه نگاری بود که به خاطر خلاقیت مبتکرانه اش مشهور شد
3. The master spy had an ingenious way of passing secrets to the agent.
جاسوس ماهر یک روش مبتکرانه برای انتقال دادن اسرار سری به مأمور مخفی داشت
4. an ingenious device
وسیله (یا ابزار) ابتکاری
5. an ingenious way of sending messages
روش نوآورانه ی فرستادن پیام ها
6. another ingenious englishman invented the weaving machine
یک مبتکر انگلیسی دیگر،ماشین بافندگی را اختراع کرد.
7. His plots are always very ingenious.
[ترجمه ترگمان]plots همیشه زیرکانه است
[ترجمه گوگل]قطعه های او همیشه بسیار هوشمندانه هستند
8. Johnny is so ingenious - he can make the most remarkable sculptures from the most ordinary materials.
[ترجمه ترگمان]جانی بسیار زیرک است - می تواند مجسمه های بسیار برجسته را از most مواد تشکیل دهد
[ترجمه گوگل]جانی خیلی باهوش است - او می تواند مجسمه های قابل توجهی را از مواد معمولی ایجاد کند
9. She is an ingenious girl.
[ترجمه ترگمان]دختر زیرکی است
[ترجمه گوگل]او یک دختر هوشمند است
10. He has an ingenious scheme to attract funding.
[ترجمه ترگمان]او طرحی مبتکرانه دارد تا بودجه را جذب کند
[ترجمه گوگل]او یک طرح هوشمندانه برای جذب بودجه دارد
11. An ingenious idea suddenly came upon him when he was taking a walk with his wife.
[ترجمه دنیا] زمانی که باهمسرش درحال قدم زدن بود ایده ای ماهرانه به فکرش رسید
[ترجمه ترگمان]ناگهان فکری به ذهنش رسید که با همسرش قدم می زند
[ترجمه گوگل]هنگامی که او با همسرش پیاده روی می کرد، یک ایده هوشمندانه به او وارد شد
12. She's very ingenious when it comes to finding excuses.
[ترجمه ترگمان]وقتی برای یافتن بهانه مناسب است خیلی باهوش است
[ترجمه گوگل]او بسیار هوشمندانه است که به جستجوی عذر خواهی می رسد
13. He invented an ingenious excuse for his absence.
[ترجمه ترگمان]عذر موجهی برای غیبت او اختراع کرده بود
[ترجمه گوگل]او به خاطر غیبت او یک بی عاطفه انگیزانه اختراع کرد
14. He has an ingenious technique for dealing with problems of that sort.
[ترجمه ترگمان]او یک تکنیک هوشمندانه برای مقابله با مشکلات این نوع دارد
[ترجمه گوگل]او یک روش هوشمندانه برای مقابله با مشکلات این نوع است
15. Many fish have ingenious ways of protecting their eggs from predators.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از ماهی ها راه های ابتکاری برای محافظت از تخم های خود در برابر شکارچیان دارند
[ترجمه گوگل]بسیاری از ماهی ها روش های ابتکاری برای محافظت از تخم مرغ خود را از شکارچیان دارند
16. Your invention is ingenious, but not very practical.
[ترجمه ترگمان]اختراع شما خیلی هوشمندانه است اما نه خیلی عملی
[ترجمه گوگل]اختراع شما هوشمندانه است، اما بسیار عملی نیست
17. Try to think of unusual and ingenious solutions.
[ترجمه ترگمان]سعی کنید به راه حل های ابتکاری و هوشمندانه فکر کنید
[ترجمه گوگل]سعی کنید از راه های غیر معمول و هوشمندانه فکر کنید
18. To make optimum use of the volume, an ingenious device was employed.
[ترجمه ترگمان]برای استفاده بهینه از حجم، یک ابزار ابتکاری به کار گرفته شد
[ترجمه گوگل]برای استفاده مطلوب از حجم، یک دستگاه هوشمند استفاده شد
19. The strategy they used involved an ingenious mixture of design and chance.
[ترجمه ترگمان]استراتژی آن ها ترکیبی هوشمندانه از طراحی و شانس بود
[ترجمه گوگل]استراتژی که در آن استفاده می شد، ترکیبی هوشمندانه از طراحی و شانس بود
20. He had been using an ingenious method.
[ترجمه ترگمان]او از روش زیرکانه ای استفاده کرده بود
[ترجمه گوگل]او از یک روش هوشمندانه استفاده کرده بود