کلمه جو
صفحه اصلی

bill of fare


معنی : صورت غذا، صورت اغذیه مهمانخانه، برنامه
معانی دیگر : حواله، حواله ی بانکی، برات ارزی، سفته، فهرست غذا (در رستوران وغیره)، منو، خوراک نامه

انگلیسی به فارسی

صورت غذا، صورت غذای مهمانخانه، برنامه


صورتحساب کرایه، صورت غذا، صورت اغذیه مهمانخانه، برنامه


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a list of the dishes available; menu.

• menu, list of foods served at a restaurant, carte du jour
the bill of fare at a restaurant is the menu; a list of the food for a meal from which you may choose what you want to eat; an old-fashioned expression.

مترادف و متضاد

صورت غذا (اسم)
bill of fare, menu

صورت اغذیه مهمانخانه (اسم)
bill of fare

برنامه (اسم)
title, program, scheme, bill of fare, plan, schedule, code, syllabus

جملات نمونه

1. There are two piano solos on the musical bill of fare.
[ترجمه ترگمان]دو تک نوازی پیانو روی لایحه موسیقی است
[ترجمه گوگل]دو آلبوم پیانو در لایحه موسیقی کرایه وجود دارد

2. I want to find a bill of fare for this dinner.
[ترجمه ترگمان]من می خواهم یک قبض غذا برای این شام پیدا کنم
[ترجمه گوگل]من می خواهم یک لایحه کرایه برای این شام پیدا کنم

3. A bill of fare is very helpful to TV viewers.
[ترجمه ترگمان]هزینه سفر برای بینندگان تلویزیون بسیار مفید است
[ترجمه گوگل]یک لایحه کرایه برای تماشاگران تلویزیون بسیار مفید است

4. The young man drew a bill of fare from his pocket, and pointed to a line.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان یک اسکناس از جیبش بیرون آورد و به خطی اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مرد جوان یک لایحه کرایه را از جیبش برداشت و به یک خط اشاره کرد

5. Please give me your bill of fare.
[ترجمه ترگمان]لطفا صورت حساب را به من بدهید
[ترجمه گوگل]لطفا بلیت خود را برای من بفرستید

6. The young man drew a bill of fare from his pocket, and pointed to line.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان صورت حساب را از جیبش بیرون آورد و به خط آهن اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مرد جوان یک لایحه کرایه از جیبش را برداشت و به خط اشاره کرد

7. The young man drew the bill of fare from his pocket, and pointed to a line.
[ترجمه ترگمان]مرد جوان صورت حساب را از جیبش بیرون آورد و به خطی اشاره کرد
[ترجمه گوگل]مرد جوان این لایحه کرایه را از جیبش برداشت و به یک خط اشاره کرد

8. Let's look at bill of fare and decide what we're going to eat.
[ترجمه ترگمان]بیا به بیل - ای نگاه کنیم و تصمیم بگیریم چه غذایی بخوریم
[ترجمه گوگل]بیایید به لایحه کرایه نگاه کنیم و تصمیم بگیریم که چه چیزی بخوریم

9. The waitress brought us a bill of fare.
[ترجمه ترگمان]پیشخدمت برای ما یک لایحه کرایه آورد
[ترجمه گوگل]پیشخدمت ما یک لایحه کرایه آورد

10. I don not what I want to watch before I see a bill of fare .
[ترجمه ترگمان]من چیزی را که می خواهم ببینم، قبل از اینکه صورت حساب را ببینم
[ترجمه گوگل]من قبل از دیدن یک لایحه کرایه، نمیخواهم تماشا کنم

11. To - day there were more changes on the bill of fare than usual.
[ترجمه ترگمان]امروز بیشتر از همیشه تغییر کرده بود
[ترجمه گوگل]تا به امروز تغییرات بیشتری در لایحه کرایه نسبت به معمول صورت گرفته است

12. One evening, after dining at Schulenberg's, Sarah took away with her the bill of fare.
[ترجمه ترگمان]یک شب، پس از ناهار خوری در Schulenberg، سارا با او هزینه سفر را همراه برد
[ترجمه گوگل]یک شب، پس از صرف غذا در Schulenberg، سارا را با او بلیت کرایه کرد

13. So, on this great journey into the East, straight meat was the bill of fare, ammunition and tools principally made up the load on the sled, and the timecard was drawn upon the limitless future.
[ترجمه ترگمان]بدین ترتیب، در این سفر بزرگ به شرق، گوشت صاف، قبض غذا، مهمات و ابزار بود که عمد تا بار سورتمه را بر دوش داشتند، و the در آینده بی پایان کشیده می شد
[ترجمه گوگل]بنابراین، در این سفر بزرگ به شرق، گوشت مستقیم بود بورد کرایه، مهمات و ابزار به طور عمده ساخته شده بار در سورتمه، و timecard بر روی آینده بی حد و حصر کشیده شد

14. This and some dried fruits and a flask of Monte Pulciano, was the bill of fare.
[ترجمه ترگمان]این میوه و چند میوه خشکیده و یک فلاسک of بود
[ترجمه گوگل]این و بعضی از میوه های خشک و یک فلاسک از Monte Pulciano، صورتحساب کرایه بود

پیشنهاد کاربران

صورتحساب

صورتحساب غلطه
همون" منو" درسته یا فهرست غذاهای موجود


کلمات دیگر: