پشت بام، بالای بام، سربام
rooftop
پشت بام، بالای بام، سربام
انگلیسی به فارسی
پشت بام، بالای بام، سربام
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: the roof of a building, esp. its upper surface.
• roof, external upper covering on a building
rooftops are the outside parts of roofs.
rooftops are the outside parts of roofs.
جملات نمونه
1. We stood on the rooftop and watched the parade on the street below.
[ترجمه ترگمان]روی پشت بام ایستاده بودیم و رژه رژه در خیابان را تماشا می کردیم
[ترجمه گوگل]ما روی پشت بام ایستاده بودیم و رژه را در خیابان زیر تماشا می کردیم
[ترجمه گوگل]ما روی پشت بام ایستاده بودیم و رژه را در خیابان زیر تماشا می کردیم
2. The prisoners staged a rooftop protest.
[ترجمه ترگمان]این زندانیان یک اعتراض بر روی پشت بام بر روی پشت بام برگزار کردند
[ترجمه گوگل]زندانیان اعتراض به پشت بام را انجام دادند
[ترجمه گوگل]زندانیان اعتراض به پشت بام را انجام دادند
3. Our patrol came under fire from rooftop gunmen.
[ترجمه ترگمان]نیروهای گشتی ما از بالای پشت بام به زیر آتش کشیده شدند
[ترجمه گوگل]گشت زنی ما از مردان مسلح پشت بام آمد
[ترجمه گوگل]گشت زنی ما از مردان مسلح پشت بام آمد
4. There's also a good restaurant, bar and rooftop fitness centre with sauna, solarium and jacuzzi.
[ترجمه ترگمان]همچنین یک رستوران خوب، رستوران و مرکز تناسب اندام با سونا، solarium و jacuzzi وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین یک رستوران، بار و مرکز تناسب اندام روباز با سونا، سولاریوم و جکوزی وجود دارد
[ترجمه گوگل]همچنین یک رستوران، بار و مرکز تناسب اندام روباز با سونا، سولاریوم و جکوزی وجود دارد
5. From the rooftop terrace the Mellors gazed across lilac and bougainvillea bushes to the sea.
[ترجمه ترگمان]از روی مهتابی، the، از میان بوته های یاس بنفش و بوته های خار به دریا می نگریست
[ترجمه گوگل]از مرکز پشت بام، Mellors از درختچه های یاس بنفش و بوقینویلیا به دریا نگاه کرد
[ترجمه گوگل]از مرکز پشت بام، Mellors از درختچه های یاس بنفش و بوقینویلیا به دریا نگاه کرد
6. A cat was up on the rooftop.
[ترجمه ترگمان]یه گربه روی پشت بوم بود
[ترجمه گوگل]یک گربه روی پشت بام افتاد
[ترجمه گوگل]یک گربه روی پشت بام افتاد
7. The burglars entered the dining room from the rooftop just below.
[ترجمه ترگمان]دزدها وارد اتاق ناهارخوری شدند که از پشت بوم درست پایین بود
[ترجمه گوگل]سرقتان وارد اتاق غذاخوری از پشت بام فقط در زیر است
[ترجمه گوگل]سرقتان وارد اتاق غذاخوری از پشت بام فقط در زیر است
8. The other two overlook a stunning rooftop garden.
[ترجمه ترگمان]دو نفر دیگر به باغی خیره کننده نگاه می کنند
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر از یک باغ پشت سر هم خیره کننده اند
[ترجمه گوگل]دو نفر دیگر از یک باغ پشت سر هم خیره کننده اند
9. Sniper teams were already in place on the rooftop.
[ترجمه ترگمان] تیم \"تک تیرانداز\" قبلا روی پشت بوم بوده
[ترجمه گوگل]تیم های اسنیپیر در حال حاضر روی روی پشت بام قرار دارند
[ترجمه گوگل]تیم های اسنیپیر در حال حاضر روی روی پشت بام قرار دارند
10. When the rooftop vanished behind a yellow bluff of gorse, you followed your nose.
[ترجمه ترگمان]وقتی که پشت بوم از پشت یک بلوف زرد رنگ ناپدید شد، تو دماغت را دنبال کردی
[ترجمه گوگل]هنگامی که پشت بام پشت یک زرد زرد از گور افتاد، شما به دنبال بینی خود رفتید
[ترجمه گوگل]هنگامی که پشت بام پشت یک زرد زرد از گور افتاد، شما به دنبال بینی خود رفتید
11. Amazing views from the rooftop pool of Malaysia.
[ترجمه ترگمان]مناظر شگفت انگیزی از استخر روی پشت بام مالزی
[ترجمه گوگل]دیدنی های شگفت انگیز از استخر پشت در مالزی
[ترجمه گوگل]دیدنی های شگفت انگیز از استخر پشت در مالزی
12. Adjacent: Rooftop squares are not considered adjacent to ground squares.
[ترجمه ترگمان]Adjacent: میدان های rooftop مجاور میدان های زمین در نظر گرفته نمی شوند
[ترجمه گوگل]مربع های پشت بام های مجاور در مجاورت مربع زمین محسوب نمی شوند
[ترجمه گوگل]مربع های پشت بام های مجاور در مجاورت مربع زمین محسوب نمی شوند
13. From the grand entrance stairway to the rooftop reflecting pool, every detail is understated yet unforgettable.
[ترجمه ترگمان]از پلکان ورودی بزرگ گرفته تا پشت بام که منعکس کننده استخر است، همه جزئیات آن هنوز فراموش نشده است
[ترجمه گوگل]از استقرار ورودی بزرگ به استخر بازتاب در پشت بام، هر جزئیات فراموش شده اما هنوز فراموش نشدنی است
[ترجمه گوگل]از استقرار ورودی بزرگ به استخر بازتاب در پشت بام، هر جزئیات فراموش شده اما هنوز فراموش نشدنی است
14. A crazy man took a shot at her from a rooftop.
[ترجمه ترگمان]یه مرد دیوونه از پشت بوم بهش شلیک کرد
[ترجمه گوگل]یک مرد دیوانه از روی پشت بام شلیک کرد
[ترجمه گوگل]یک مرد دیوانه از روی پشت بام شلیک کرد
15. However, January did produce one legendary performance, on the rooftop of Apple, to the delight of passers-by.
[ترجمه ترگمان]با این حال، در ماه ژانویه یک عملکرد افسانه ای بر روی پشت بام اپل برای لذت عابران ایجاد کرد
[ترجمه گوگل]با این حال، ژانویه یک عملکرد افسانه ای را در پشت بام اپل به دلایلی گذرانده است
[ترجمه گوگل]با این حال، ژانویه یک عملکرد افسانه ای را در پشت بام اپل به دلایلی گذرانده است
پیشنهاد کاربران
the roof of a building, especially the outer surface of a roof
پشت بام
کلمات دیگر: