کلمه جو
صفحه اصلی

take interest in


به (چیزی یا کسی) دلبستگی یا توجه داشتن

جملات نمونه

1. The summary: we take interest in hardship when it's White hardship, yet accept it without notice when it's endemic to the African American community.
[ترجمه ترگمان]خلاصه: ما به سختی زمانی که این مشکل سفید است بهره می بریم، با این حال آن را بدون توجه به زمانی که بومی جامعه آفریقایی آمریکایی است، قبول می کنیم
[ترجمه گوگل]خلاصه ای که در آن سختی های سفید در معرض دشواری ها قرار می گیرد، اما آن را بدون اطلاع قبلی می پذیریم که به جامعه آفریقایی آمریکایی وابسته است

2. It is related to whether students take interest in the contents being taught and what is more, to success or failure for a class.
[ترجمه ترگمان]این موضوع مربوط به این موضوع است که آیا دانشجویان به محتویات درسی که آموزش داده می شود و چه چیزی بیشتر، تا موفقیت یا شکست یک کلاس توجه کنند
[ترجمه گوگل]این مربوط به اینکه آیا دانشجویان علاقه مند به محتوای محتوا هستند و چه چیزی بیشتر، به موفقیت یا شکست یک کلاس

3. Jone began to take interest in arts while she was in university.
[ترجمه ترگمان]Jone در زمان تحصیل در دانشگاه به هنر علاقه نشان داد
[ترجمه گوگل]جون شروع به علاقه به هنر در حالی که او در دانشگاه بود

4. To everyone's surprise, our English teacher began to take interest in the latest trends in women's clothes.
[ترجمه ترگمان]در کمال تعجب، معلم انگلیسی ما شروع به توجه به آخرین گرایش ها در لباس زنان کرد
[ترجمه گوگل]به تعجب همه، معلم انگلیسی ما شروع به توجه به آخرین روند در لباس زنان کرد

5. Not only do I take interest in English, but I am fond of music as well, especially classical music.
[ترجمه ترگمان]نه تنها به زبان انگلیسی علاقه دارم، بلکه به موسیقی نیز علاقه دارم، به خصوص موسیقی کلاسیک
[ترجمه گوگل]من نه تنها علاقه مند به انگلیسی می شوم، بلکه به موسیقی علاقه دارم، به ویژه موسیقی کلاسیک

6. More and more people take interest in computers.
[ترجمه ترگمان]افراد بیشتری به کامپیوترها علاقه دارند
[ترجمه گوگل]بیشتر و بیشتر مردم در رایانه علاقه مند هستند

7. I have learned to act quickly and take interest in learning.
[ترجمه ترگمان]یاد گرفته ام که سریع عمل کنم و به یادگیری علاقه نشان دهم
[ترجمه گوگل]من آموخته ام که به سرعت عمل کنم و علاقه مند به یادگیری باشم

8. We take interest in your canned goods and wish to have the catalogues.
[ترجمه ترگمان]ما به قوطی های کنسرو شما علاقمند هستیم و می خواهیم تمام catalogues را به دست بیاوریم
[ترجمه گوگل]ما علاقه مند به کالاهای کنسرو شده خود هستیم و مایل به داشتن کاتالوگ ها هستیم

9. My uncle was not concerned with the beautiful views of Copenhagen, but he did take interest in the sight of a tower on a nearby island.
[ترجمه ترگمان]عمویم در مورد مناظر زیبای کپنهاگ نگران نبود، اما او به دیدن برجی در یک جزیره نزدیک علاقه نشان داد
[ترجمه گوگل]عمو من با نمای زیبایی از کپنهاگ نگران نبود، اما علاقه ای به دیدن یک برج در یک جزیره نزدیک نداشت

10. Lady: It's small congregation that gathers in the castle town of Fortuna. I guess the only people who would have heard of it are the ones who take interest in this type of thing.
[ترجمه ترگمان]این جمعیت کوچکی است که در شهر تروا جمع می شوند فکر می کنم تنها کسانی که راجع به این موضوع حرف می زنند کسانی هستند که به این جور چیزها علاقه دارند
[ترجمه گوگل]بانوی این جماعت کوچک است که در شهر قلعه فورتونا جمع می شود من حدس می زنم تنها کسانی هستند که از آن شنیده اند کسانی هستند که علاقه مند به این نوع چیز هستند

11. AUALEU stands for surprise, pain, fear but also excitement, satisfaction or joy, opposite meanings of the same word, namely part of all issues people take interest in when doing THEATRE.
[ترجمه ترگمان]AUALEU برای سورپرایز، درد، ترس، بلکه هیجان، رضایت یا شادی، مخالف معانی مشابه کلمه، یعنی بخشی از تمام مسایلی که مردم هنگام انجام THEATRE به آن علاقه دارند، می ایستد
[ترجمه گوگل]AUALEU تعجب، درد، ترس، و همچنین هیجان، رضایت یا شادی را در معرض معانی کلمات مشابه قرار می دهد، یعنی بخشی از همه موضوعاتی که مردم در هنگام اجرای تئاتر به آن علاقه دارند

پیشنهاد کاربران

علاقه مند شدن
علاقه پیدا کردن

علاقمند شدن

با کسی یا چیزی حال کردن


کلمات دیگر: