کلمه جو
صفحه اصلی

gold plate


کارد و چنگال و قاشق طلایی یا دارای روکش طلا

انگلیسی به فارسی

کارد و چنگال و قاشق طلایی یا دارای روکش طلا


ظرف طلا، طلا داده


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: tableware or containers made of or plated with gold.

(2) تعریف: a plating of gold, esp. electroplating.
فعل گذرا ( transitive verb )
حالات: gold-plates, gold-plating, gold-plated
مشتقات: gold-plated (adj.)
• : تعریف: to cover with a layer of gold or electroplate with gold.
مشابه: gild

جملات نمونه

1. Does the Queen really dine off the gold plates?
[ترجمه ترگمان]آیا ملکه واقعا از روی بشقاب های طلا غذا می خورد؟
[ترجمه گوگل]آیا ملکه واقعا از صفحات طلا بیرون می آید؟

2. Does Queen really eat off gold plates?
[ترجمه ترگمان]ملکه واقعا از بشقاب های طلا چیزی میخوره؟
[ترجمه گوگل]آیا ملکه واقعا از صفحات طلا بخورند؟

3. Net Set, available in matt black or 14K gold plate finish makes an ideal tennis gift.
[ترجمه ترگمان]مجموعه Net، که در صفحه شطرنجی سیاه یا ۱۴ K موجود است، یک هدیه تنیس ایده آل می سازد
[ترجمه گوگل]مجموعه خالص، در دسترس در سیاه و سفید مات و یا 14K طلای پایان طلایی را هدیه تنیس ایده آل است

4. The joints that hold the gold plated, cylindrical copper mirror are standard components.
[ترجمه ترگمان]مفصل ها که روکش طلا را نگه می دارند، mirror مس استوانه ای یکی از اجزای استاندارد هستند
[ترجمه گوگل]مفاصل که حاوی طلا اندود شده، آینه استوانه ای مس هستند اجزای استاندارد هستند

5. A gold plated curling tong, of course!
[ترجمه ترگمان]البته یک ورقه طلای خالص، البته!
[ترجمه گوگل]البته طناب پیچش یا حلقه زنی طناب، البته!

6. Silver plate . Thick Brass nut, Gold plate.
[ترجمه ترگمان]بشقاب نقره آجیل غلیظ برنج، بشقاب طلا
[ترجمه گوگل]بشقاب نقره مهره برنجی ضخیم، برگ طلا

7. Rhodium over silver plate . Brass nut, Gold plate.
[ترجمه ترگمان]Rhodium روی بشقاب نقره آجیل برنج، بشقاب طلا
[ترجمه گوگل]ردیوم بر روی صفحه نقره ای مهره برنجی، ورق طلا

8. Headed by non - ferrous metals to gold plate continuous hot market effect of another impressive.
[ترجمه ترگمان]استفاده از فلزات غیر آهنی به صفحات طلا اثر بازار داغ دیگر را تحت تاثیر قرار می دهد
[ترجمه گوگل]به رهبری فلزات غیر آهنی به صفحه طلا پیوسته اثرات بازار گرم یکی دیگر از چشمگیر است

9. Melt down the gold plate.
[ترجمه ترگمان]ذوب شدن به پایین صفحه طلا
[ترجمه گوگل]ذوب کردن ورق طلا

10. It's said that the Queen eats her meals off gold plates.
[ترجمه ترگمان]گفته می شود که ملکه غذا را از بشقاب های طلا می خورد
[ترجمه گوگل]گفته می شود که ملکه غذاهای خود را از صفحات طلا می خورد

11. Finishes range from a white polyester-coat stove-enamelled finish to chrome, brass and gold plate - to suit all tastes and purses.
[ترجمه ترگمان]دامنه Finishes از یک اجاق گاز سفید پلی استر سفید به روکش کروم، برنج و ظروف طلا تمام می شود
[ترجمه گوگل]پایان دادن به طرحی از یک پوشش پلاستیکی سفید با پوشش مینا به کروم، ورق برنجی و طلا - به تناسب انواع طعم و کیف پول

12. I am richer than you are; all this is an offset to your silver plate and your gold plate.
[ترجمه ترگمان]من ثروتمندتر از تو هستم؛ همه این ها یک جبران برای بشقاب نقره و بشقاب طلایی تو است
[ترجمه گوگل]من از شما غنی ترم همه اینها به صفحه نقره ای شما و صفحه طلا شما بستگی دارد

13. Massive cupboards which covered an entire wall, all stuffed with silver and gold plate.
[ترجمه ترگمان]قفسه های بزرگی که یک دیوار کامل را پوشانده بودند، همه جا پر از نقره و نقره بود
[ترجمه گوگل]کابین های عظیم که تمام دیوار را پوشانده اند و همه آنها با ورق های نقره ای و طلا پر شده است

14. The doors, which are the finest ancient examples in Rome, were originally gold plated.
[ترجمه ترگمان]درها، که بهترین نمونه های باستانی در رم هستند، در اصل آب طلا گذاری شده بودند
[ترجمه گوگل]درها، که بهترین نمونه های باستانی در رم هستند، در اصل طلایی بودند

پیشنهاد کاربران

خرج تراشی توسط پیمانکار در قراردادهای نفتی

افزون کاری، اعمال تغییرات یا افزودن چیزهایی به یک پروژه که خارج از محدوده توافق اولیه است.

روکش طلا


کلمات دیگر: