کلمه جو
صفحه اصلی

infringement


معنی : تعدی، تجاوز، تخلف
معانی دیگر : تخلف، تجاوز

انگلیسی به فارسی

تخلف، قانون‌شکنی، (به حقوق دیگران) تجاوز، تعدی، تخطی


نقض، تخلف، تجاوز، تعدی


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
(1) تعریف: a violation or breaking, as of a law, rule, or contract.
مشابه: breach, violation

- If you do work for that company, it will represent an infringement of your contract with us.
[ترجمه ترگمان] اگر برای این شرکت کار کنید، نقض قرارداد شما با ما خواهد بود
[ترجمه گوگل] اگر برای آن شرکت کار می کنید، آن را نقض قرارداد خود با ما نشان می دهد

(2) تعریف: an encroachment, as on a right or privilege.
مشابه: invasion

- The plagiarizer was sued by the author for copyright infringement.
[ترجمه ترگمان] The از سوی مولف به دلیل نقض کپی رایت مورد شکایت قرار گرفت
[ترجمه گوگل] اسناد و مدارک شناسایی توسط نویسنده برای نقض حق نسخه برداری شکایت کرد

• violation, transgression, breach; trespass, intrusion, encroachment
an infringement of a law, rule, or agreement is the breaking of it.
if an action is an infringement on your rights, it restricts you unfairly.

مترادف و متضاد

تعدی (اسم)
violation, infringement, incursion, inroad, oppression

تجاوز (اسم)
violation, offense, attack, assault, belligerence, infringement, encroachment, transgression, belligerency, overrun

تخلف (اسم)
violation, delinquency, infringement, transgression, trespass, contravention, infraction

breach


Synonyms: infraction, invasion, transgression, violation


جملات نمونه

1. infringement n.
قانون شکنی،(به حقوق دیگران) تجاوز،تعدی،تخطی،دست اندازی

2. Infringement of this regulation would automatically rule you out of the championship.
[ترجمه ترگمان]تنظیم این مقررات به طور خودکار شما را از رقابت ها خارج خواهد کرد
[ترجمه گوگل]نقض این قانون به طور خودکار شما را از قهرمانی خارج خواهد کرد

3. They see it as an infringement on their own freedom of action.
[ترجمه ترگمان]آن ها آن را به عنوان تخطی از آزادی عمل خود می بینند
[ترجمه گوگل]آنها آن را به عنوان نقض آزادی عمل خود می بینند

4. They were sued for breach / infringement of copyright.
[ترجمه ترگمان]آن ها برای نقض \/ تجاوز کپی رایت مورد شکایت قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]آنها برای نقض / نقض حق نسخهبرداری شکایت کردند

5. There might have been an infringement of the rules.
[ترجمه ترگمان]شاید قوانینی برای نقض قوانین وجود داشته باشد
[ترجمه گوگل]ممکن است نقض قوانین وجود داشته باشد

6. Private nuisance remains fundamentally a remedy for the infringement of a proprietary interest in land.
[ترجمه ترگمان]آزار و اذیت شخصی به طور اساسی یک درمان برای نقض یک منفعت اختصاصی در زمین است
[ترجمه گوگل]مزاحمت خصوصی اساسا یک راه حل برای نقض منافع اختصاصی در زمین است

7. The First Amendment may be invoked against infringement of the protected freedoms by law or by law-making.
[ترجمه ترگمان]اصلاحیه اول ممکن است در برابر تجاوز به آزادی های مورد حمایت از طریق قانون یا با ایجاد قانون مورد استناد قرار گیرد
[ترجمه گوگل]اصلاحیه اول ممکن است در برابر نقض آزادی های محافظت شده توسط قانون یا قانون گذاری مطرح شود

8. Remedies for infringement are as for copyright but there are no criminal penalties for secondary infringements.
[ترجمه ترگمان]داروهایی برای نقض حقوق به عنوان حق کپی رایت هستند اما هیچ مجازات کیفری برای تخلفات ثانویه وجود ندارد
[ترجمه گوگل]موارد نقض حقوق قانونی مربوط به کپی رایت هستند اما مجازات های کیفری برای نقض ثانویه وجود ندارد

9. Infringement of the hospital rules, or quitting without medical consent, carried penalties of up to two months imprisonment.
[ترجمه ترگمان]Infringement از قوانین بیمارستان، یا ترک بدون رضایت پزشکی، برای دو ماه حبس محکوم شدند
[ترجمه گوگل]نقض قوانین بیمارستان و یا ترک رضایت پزشکی، مجازات تا دو ماه حبس را انجام داد

10. An interlocutory injunction, preventing further infringement, may be available before that date.
[ترجمه ترگمان]برای جلوگیری از تجاوز بیشتر، ممکن است قبل از این تاریخ در دسترس باشد
[ترجمه گوگل]یک دستورالعمل مصلحت، جلوگیری از نقض بیشتر، ممکن است قبل از آن تاریخ در دسترس باشد

11. This is a legal minefield, and infringement of the regulations can lead to severe penalties, both civil and criminal.
[ترجمه ترگمان]این یک میدان مین قانونی است و نقض مقررات می تواند منجر به جرایم شدید، هم مدنی و هم جنایی شود
[ترجمه گوگل]این یک میدان معینی قانونی است و نقض این مقررات می تواند منجر به مجازات شدید، چه مدنی و چه جنایی شود

12. An immediate potential problem presents as possible ethical infringement upon the doctor-patient relationship.
[ترجمه ترگمان]یک مشکل بالقوه آنی، نقض اصول اخلاقی در رابطه با بیمار - بیمار است
[ترجمه گوگل]یک مشکل بالقوه فوری به عنوان نقض اخلاق احتمالی در رابطه با دکتر-بیمار ارائه می شود

13. They look for potential copyright infringement and verify names, phone numbers and addresses included in scripts.
[ترجمه ترگمان]آن ها به دنبال نقض بالقوه کپی رایت و تایید اسامی، شماره های تلفن و نشانی های مندرج در متن هستند
[ترجمه گوگل]آنها به نقض حق نسخه برداری کپی رایت و بررسی اسامی، شماره تلفن ها و آدرس های موجود در اسکریپت ها می پردازند

14. If the allegation of infringement proves unfounded, there will have been no breach.
[ترجمه ترگمان]اگه ادعای خسارت بی اساس رو ثابت کنه هیچ شکافی در کار نخواهد بود
[ترجمه گوگل]اگر اتهام نقض غیر قابل اثبات باشد، هیچ نقض وجود ندارد

15. These three important exceptions to copyright infringement are described and examined below.
[ترجمه ترگمان]این سه استثنا مهم برای نقض کپی رایت در زیر توضیح داده می شوند و مورد بررسی قرار می گیرند
[ترجمه گوگل]این سه استثناء مهم برای نقض حق نسخهبرداری در زیر شرح داده شده و بررسی شده است

پیشنهاد کاربران

نقض ( حقوق )

نقض
تعدی

تخطی

نقض قانون یا حق و حقوق

Breach of law
law violation

Copyright infringement

شلتاق کردن


کلمات دیگر: