• without knowledge or awareness, ignorantly
unknowingly
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. She became ill after unknowingly taking an illegal drug.
[ترجمه ترگمان]بعد از اینکه ناخواسته یه داروی غیر قانونی برداشت بد شد
[ترجمه گوگل]او پس از آگاه شدن از مصرف مواد مخدر غیر قانونی بیمار شد
[ترجمه گوگل]او پس از آگاه شدن از مصرف مواد مخدر غیر قانونی بیمار شد
2. All unknowingly, she had been waiting for hours in the wrong place.
[ترجمه ترگمان]تمام unknowingly، او ساعت ها در مکان اشتباهی منتظر بود
[ترجمه گوگل]همه ناخودآگاه، او منتظر ساعت ها در جای اشتباه بود
[ترجمه گوگل]همه ناخودآگاه، او منتظر ساعت ها در جای اشتباه بود
3. She had unknowingly broken the rules.
[ترجمه ترگمان]او ندانسته قوانین را شکسته بود
[ترجمه گوگل]او ناخودآگاه قوانین را شکسته بود
[ترجمه گوگل]او ناخودآگاه قوانین را شکسته بود
4. It could mean that, unknowingly, he has neglected to mention some crucial detail.
[ترجمه ترگمان]این می تواند به این معنا باشد که ناآگاهانه از ذکر جزئیات حیاتی غفلت کرده است
[ترجمه گوگل]این می تواند به این معنی باشد که به ناخودآگاه، او را نادیده گرفته است به ذکر برخی از جزئیات مهم است
[ترجمه گوگل]این می تواند به این معنی باشد که به ناخودآگاه، او را نادیده گرفته است به ذکر برخی از جزئیات مهم است
5. Unknowingly nestled against Guy's shoulder, Isabel slept.
[ترجمه ترگمان]ایزابل در حالی که به شانه او تکیه داده بود خوابیده بود
[ترجمه گوگل]ایزابل خواب بود ناخودآگاه در مقابل شانه گای قرار گرفت
[ترجمه گوگل]ایزابل خواب بود ناخودآگاه در مقابل شانه گای قرار گرفت
6. For whether knowingly or unknowingly, through fact or fiction, their stories can influence the traveller's choice of destination.
[ترجمه ترگمان]برای اینکه آیا آگاهانه یا ندانسته، از طریق واقعیت و یا داستان می توانند بر انتخاب مسافر مقصد تاثیر بگذارند
[ترجمه گوگل]برای اینکه آگاهانه یا ناخودآگاه، از طریق واقعیت یا داستان، داستانهای آنها می توانند بر انتخاب مقصد مسافرتی تاثیر بگذارند
[ترجمه گوگل]برای اینکه آگاهانه یا ناخودآگاه، از طریق واقعیت یا داستان، داستانهای آنها می توانند بر انتخاب مقصد مسافرتی تاثیر بگذارند
7. If I hurt someone even unknowingly, I would give them a hug. Dharminder
[ترجمه ترگمان]اگر به کسی صدمه می زدم او را بغل می کردم Dharminder
[ترجمه گوگل]اگر حتی به صورت ناخودآگاه به کسی آسیب برسانم، می توانم به آنها تبریک بگویم Dharminder
[ترجمه گوگل]اگر حتی به صورت ناخودآگاه به کسی آسیب برسانم، می توانم به آنها تبریک بگویم Dharminder
8. But in blossoming, Jessie unknowingly tears open a decades-old secret that could cost her her life.
[ترجمه ترگمان]اما در حال شکوفا شدن، جسی ناخواسته یک راز چند دهه ای را باز کرد که می توانست به قیمت جانش تمام شود
[ترجمه گوگل]اما در حال شکوفایی، جسی بدون آگاهی باز می شود یک راز ده ساله که می تواند او را به زندگی اش هزینه کند
[ترجمه گوگل]اما در حال شکوفایی، جسی بدون آگاهی باز می شود یک راز ده ساله که می تواند او را به زندگی اش هزینه کند
9. We took off on time, but we had unknowingly booked on to the milk run.
[ترجمه ترگمان]ما به موقع خارج شدیم، اما ندانسته به شیر شیر رزرو شده بودیم
[ترجمه گوگل]ما در زمان خلع سلاح شدیم، اما ما به طور ناخودآگاه به شیر اجرا کردیم
[ترجمه گوگل]ما در زمان خلع سلاح شدیم، اما ما به طور ناخودآگاه به شیر اجرا کردیم
10. Pick it up unknowingly and you will quickly be convinced that 10-child families are a cause for celebration rather than concern.
[ترجمه ترگمان]به طور ناخودآگاه آن را انتخاب کنید و به سرعت متقاعد خواهید شد که ۱۰ تا کودک یک دلیل برای جشن هستند تا نگرانی
[ترجمه گوگل]بی درنگ آن را بیرون بیاورید و به سرعت خواهید فهمید که خانواده های 10 فرزند به جای نگرانی به جشن می روند
[ترجمه گوگل]بی درنگ آن را بیرون بیاورید و به سرعت خواهید فهمید که خانواده های 10 فرزند به جای نگرانی به جشن می روند
11. Perhaps they have unknowingly discovered a great human capacity.
[ترجمه ترگمان]شاید آن ها ندانسته ظرفیت انسانی زیادی را کشف کرده اند
[ترجمه گوگل]شاید آنها بی فکری ظرفیت بزرگی را کشف کرده اند
[ترجمه گوگل]شاید آنها بی فکری ظرفیت بزرگی را کشف کرده اند
12. Farmers can unknowing this spreads unknowingly spread the infection with their cutting tools.
[ترجمه ترگمان]کشاورزان می توانند ندانسته این موضوع را به طور ناخودآگاه گسترش دهند و این عفونت را با ابزار برش خود گسترش دهند
[ترجمه گوگل]کشاورزان می توانند بدون دانستن این گسترش می دانند که عفونت را با ابزار برش خود گسترش می دهند
[ترجمه گوگل]کشاورزان می توانند بدون دانستن این گسترش می دانند که عفونت را با ابزار برش خود گسترش می دهند
13. He had unknowingly engaged his heart to his foe.
[ترجمه ترگمان]او ندانسته دل خود را به دشمن او رسانده بود
[ترجمه گوگل]او ناخودآگاه قلبش را به دشمنش بست
[ترجمه گوگل]او ناخودآگاه قلبش را به دشمنش بست
14. From that I unknowingly derive some sort of warm solace.
[ترجمه ترگمان]از آن به بعد من به طور ناخواسته نوعی تسکین گرم را استنتاج می کنم
[ترجمه گوگل]از آن من به صورت نامعینانه نوعی آرامش گرم را می گیرم
[ترجمه گوگل]از آن من به صورت نامعینانه نوعی آرامش گرم را می گیرم
پیشنهاد کاربران
ناخواسته
ندانسته
ندانسته
از روی بی اطلاعی
با بی خبری
بدون اطلاع
با بی خبری
بدون اطلاع
بی اطلاع، بدون اطلاع، بی خبر
ناخودآگاه
ناآگاهانه، ندانسته
کلمات دیگر: