• social rank, place where one ranks on a societal scale
social status
انگلیسی به انگلیسی
جملات نمونه
1. Doctors have traditionally enjoyed high social status .
[ترجمه ترگمان]پزشکان به طور سنتی از وضعیت اجتماعی بالایی برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]پزشکان به طور سنتی از وضعیت اجتماعی بالا برخوردار بودند
[ترجمه گوگل]پزشکان به طور سنتی از وضعیت اجتماعی بالا برخوردار بودند
2. High social status is attached to the legal profession.
[ترجمه ترگمان]وضعیت اجتماعی بالا به حرفه حقوقی بستگی دارد
[ترجمه گوگل]وضعیت اجتماعی بالا به حرفه حقوقی متصل است
[ترجمه گوگل]وضعیت اجتماعی بالا به حرفه حقوقی متصل است
3. Soldiers, who previously had lacked social status, were now flexing their muscles because the military ran the country.
[ترجمه ترگمان]سربازان، که قبلا فاقد وضعیت اجتماعی بودند، اکنون ماهیچه های خود را خم کرده بودند، زیرا ارتش کشور را اداره می کرد
[ترجمه گوگل]سربازانی که قبلا وضعیت اجتماعی نداشته بودند، اکنون عضلاتشان را خنثی می کنند، زیرا ارتش کشور را اداره می کند
[ترجمه گوگل]سربازانی که قبلا وضعیت اجتماعی نداشته بودند، اکنون عضلاتشان را خنثی می کنند، زیرا ارتش کشور را اداره می کند
4. Fergie loves the social status that being married to Andrew brought her.
[ترجمه ترگمان]Fergie روابط اجتماعی را که با شاهزاده آندره ازدواج کرده است دوست دارد
[ترجمه گوگل]فریجی وضعیت اجتماعی را دوست دارد که با اندرو ازدواج کرده است
[ترجمه گوگل]فریجی وضعیت اجتماعی را دوست دارد که با اندرو ازدواج کرده است
5. They were, however, unable to evade their low social status.
[ترجمه ترگمان]با این حال، آن ها نتوانستند از وضعیت پایین اجتماعی خود فرار کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها قادر نبودند از وضعیت اجتماعی پایین خود فرار کنند
[ترجمه گوگل]با این حال، آنها قادر نبودند از وضعیت اجتماعی پایین خود فرار کنند
6. The education and social status of the minister had risen notably during the century while his income had not.
[ترجمه ترگمان]تحصیلات و وضعیت اجتماعی وزیر به طور قابل توجهی در طول این قرن افزایش یافت در حالی که درآمدش زیاد بود
[ترجمه گوگل]وضعیت تحصیلی و اجتماعی وزیر در طول قرن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت در حالیکه درآمد او در آن نبود
[ترجمه گوگل]وضعیت تحصیلی و اجتماعی وزیر در طول قرن بطور قابل ملاحظه ای افزایش یافت در حالیکه درآمد او در آن نبود
7. These operate on the principle of ranking-differences in social status between people.
[ترجمه ترگمان]این کارها بر پایه اصول رتبه بندی در وضعیت اجتماعی بین مردم عمل می کند
[ترجمه گوگل]این بر اساس اصل رتبه بندی تفاوت در وضعیت اجتماعی بین مردم عمل می کند
[ترجمه گوگل]این بر اساس اصل رتبه بندی تفاوت در وضعیت اجتماعی بین مردم عمل می کند
8. Indeed, there is a close relationship between social status and the degree to which sons are preferred.
[ترجمه ترگمان]در واقع، رابطه نزدیکی بین وضعیت اجتماعی و درجه ای که پسران ترجیح می دهند وجود دارد
[ترجمه گوگل]در واقع، رابطهی نزدیک بین وضعیت اجتماعی و درجه ای که پسران ترجیح می دهند، وجود دارد
[ترجمه گوگل]در واقع، رابطهی نزدیک بین وضعیت اجتماعی و درجه ای که پسران ترجیح می دهند، وجود دارد
9. They maybe the only obvious signs of social status.
[ترجمه ترگمان]آن ها شاید تنها نشانه های آشکار از وضعیت اجتماعی باشند
[ترجمه گوگل]شاید تنها علائم واضح وضعیت اجتماعی باشند
[ترجمه گوگل]شاید تنها علائم واضح وضعیت اجتماعی باشند
10. Doctors are rewarded with high income and social status.
[ترجمه ترگمان]پزشکان با درآمد بالا و وضعیت اجتماعی پاداش می گیرند
[ترجمه گوگل]پزشکان با درآمد بالا و وضعیت اجتماعی پاداش می گیرند
[ترجمه گوگل]پزشکان با درآمد بالا و وضعیت اجتماعی پاداش می گیرند
11. In the Low Country the link between social status and government appointments was less rigid, but nevertheless important.
[ترجمه ترگمان]در کشور کم، ارتباط بین وضعیت اجتماعی و انتصاب های دولتی کم تر جدی بود، اما با این حال مهم بود
[ترجمه گوگل]در کشور کم، ارتباط میان وضعیت اجتماعی و انتصابات دولت کم استوار بود، اما با این حال مهم است
[ترجمه گوگل]در کشور کم، ارتباط میان وضعیت اجتماعی و انتصابات دولت کم استوار بود، اما با این حال مهم است
12. There is now a social status attached to non-manual jobs, to being a two-car family and so on.
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر یک وضعیت اجتماعی مرتبط با مشاغل غیر دستی وجود دارد، یک خانواده دو ماشین و غیره
[ترجمه گوگل]در حال حاضر وضعیت اجتماعی متصل به کارهای غیر دستی، وجود یک خانواده دو نفره و غیره وجود دارد
[ترجمه گوگل]در حال حاضر وضعیت اجتماعی متصل به کارهای غیر دستی، وجود یک خانواده دو نفره و غیره وجود دارد
13. However, people of different social status began to limit their families at quite different times.
[ترجمه ترگمان]با این حال، مردم از وضعیت اجتماعی متفاوت شروع به محدود کردن خانواده های خود در زمان های مختلف کردند
[ترجمه گوگل]با این حال، افراد وضعیت اجتماعی متفاوت شروع به محدود کردن خانواده هایشان در زمان های مختلف کردند
[ترجمه گوگل]با این حال، افراد وضعیت اجتماعی متفاوت شروع به محدود کردن خانواده هایشان در زمان های مختلف کردند
14. There is a universal respect and even admiration for those who are humble and simple by nature, and who have absolute confidence in all human beings irrespective of their social status. Nelson Mandela
[ترجمه ترگمان]احترام جهانی و حتی تحسین برای کسانی که ذاتا متواضع و ساده هستند و اعتماد مطلق به همه انسان ها صرف نظر از وضعیت اجتماعی آن ها وجود دارد نلسون ماندلا
[ترجمه گوگل]احترام جهانی و حتی تحسین برای کسانی که از نظر طبیعت فروتن و ساده هستند و اعتماد مطلق در همه انسان ها دارند، صرف نظر از موقعیت اجتماعی آنها نلسون ماندلا
[ترجمه گوگل]احترام جهانی و حتی تحسین برای کسانی که از نظر طبیعت فروتن و ساده هستند و اعتماد مطلق در همه انسان ها دارند، صرف نظر از موقعیت اجتماعی آنها نلسون ماندلا
پیشنهاد کاربران
شرایط ساختی جامعه
رتبه اجتماعی
موقعیت اجتماعی
جایگاه اجتماعی**
کلمات دیگر: