1. He depicted the town's respectable families in an unflattering light.
[ترجمه ترگمان]او خانواده های محترم شهر را در نور unflattering توصیف کرد
[ترجمه گوگل]او خانواده های محترم شهر را در یک نور بی نظیر نشان می دهد
2. Make sure students realise that 'fat' is an unflattering or pejorative word.
[ترجمه ترگمان]دقت کنید که دانش آموزان تشخیص دهند که چربی یک کلمه ناخوشایند یا pejorative است
[ترجمه گوگل]اطمینان حاصل کنید که دانش آموزان متوجه شوند که 'چربی' یک کلمه بی نظیر یا بی نظیر است
3. The book portrays her in a most unflattering light.
[ترجمه ترگمان]کتاب او را با a زننده توصیف می کند
[ترجمه گوگل]این کتاب او را در یک نور غیر قابل تحسین به تصویر می کشد
4. The knee-length dresses were unflattering and ugly.
[ترجمه ترگمان]لباس هایی که تا زانو بودند ناخوشایند و ناخوشایند بودند
[ترجمه گوگل]لباسهای زانو غیرعادی و زشت بود
5. Short hair can be very unflattering.
[ترجمه ترگمان]موهای کوتاه می تواند خیلی ناخوشایند باشد
[ترجمه گوگل]موهای کوتاه می توانند بسیار غیرعادی باشند
6. Anything that could shine an unflattering light on the victor would inevitably be appreciated as an occasion for comment.
[ترجمه ترگمان]هر چیزی که بتواند درخشش زننده داشته باشد به ناچار به عنوان فرصتی برای اظهار نظر مورد تقدیر قرار خواهد گرفت
[ترجمه گوگل]هر چیزی که می تواند یک نور بی نظیر را در مورد پیروزی نشان دهد، ناگزیر به نظر می رسد
7. It cast an unflattering light upon the skin, it made voices echo.
[ترجمه ترگمان]نور unflattering بر روی پوست ایجاد می کرد، باعث می شد که صدایش اکو پیدا کند
[ترجمه گوگل]این یک نور بی نظیر بر روی پوست ایجاد می کند، آن صدای اکو را ایجاد می کند
8. Chairman Des Moffatt says he's familiar with another unflattering nickname for the flats, but the Bronx comparison's an exaggeration.
[ترجمه ترگمان]رئیس دس Moffatt می گوید او با لقب ناخوشایند دیگری برای آپارتمان ها آشنا است، اما مقایسه برانکس یک اغراق است
[ترجمه گوگل]رئیس دس Moffatt می گوید او با نام مستعار دیگری غیر واقعی برای آپارتمان آشنا است، اما مقایسه برونکس غلط است
9. Had this unflattering picture of Bella emerged because of Johnny, she wondered, or because of her own somewhat despicable jealousy?
[ترجمه ترگمان]ایا این تصویر غلط از بلا بیرون آمده بود، به خاطر جانی، یا به خاطر حسادت own؟
[ترجمه گوگل]آیا این تصویر غریب از بلا به دلیل جانی ظهور کرد، او تعجب کرد، یا به خاطر خود حسادت تا حدودی نفرت انگیز است؟
10. What follows is a somewhat unflattering description of Dottie.
[ترجمه ترگمان]آنچه در ادامه می آید توصیف somewhat از dottie است
[ترجمه گوگل]به شرح زیر توضیح تا حدودی غریزی از Dottie است
11. They were not helped, however, by the unflattering acoustics of the hall, nor by the late arrivals.
[ترجمه ترگمان]با این حال صدای unflattering تالار و ورود تازه واردان به آن ها کمک نکرد
[ترجمه گوگل]با این حال، از لحاظ آکوستیک بی نظیر سالن، و نه به خاطر ورود به اواخر، آنها کمک نکردند
12. That is unless Durham folk take the same unflattering view of today's cricketers as the county's overseas star Dean Jones.
[ترجمه ترگمان]این در صورتی است که مردم دوره ام همین دیدگاه ناخوشایند را از بازیکنان کریکت امروزی مانند دین جونز، ستاره خارج از کشور، به دست آورند
[ترجمه گوگل]این به این معنی نیست که مردمان دورمان همان نظر غریزی از کریکت های امروز را به عنوان دنی جونز ستاره خارج از کشور به نمایش می گذارند
13. The peaty ground compacts water with an unflattering splat beneath my backside.
[ترجمه ترگمان]زمین پر از آب و رنگ بود که روی باسن من اثر گذاشته بود
[ترجمه گوگل]زمین متخلخل آب را با یک قطعه غیرقابل انفجاری زیر بغل من تشکیل می دهد
14. By contrast, many unflattering things have been said recently about Mrs Clinton.
[ترجمه ترگمان]در مقابل، اخیرا بسیاری از سخنان ناخوشایند در مورد خانم کلینتون گفته شده است
[ترجمه گوگل]در مقابل، در مورد خانم کلینتون اخیرا گفته شده است که بسیاری از چیزهای غیر قابل تحمل است
15. The unflattering portraits elicited strong protests from some of the campaigns.
[ترجمه ترگمان]تصویرهای ناخوشایند، اعتراضات قوی را از برخی از این فعالیت ها برانگیخت
[ترجمه گوگل]پرتره های غیر قابل تحملی اعتراضات شدید از برخی از مبارزات را به وجود آوردند