1. they publish popular as well as specialized books
آنها کتاب های غیرتخصصی و همچنین تخصصی چاپ می کنند.
2. to publish the glad tidings of peace
خبر خوشحال کننده ی صلح را به آگاهی همگان رساندن
3. the committee will publish its report tomorrow
فردا کمیسیون گزارش خود را منتشر خواهد کرد.
4. university professors are expected to publish articls and books
از استادان دانشگاه انتظار دارند مقاله و کتاب به چاپ برسانند.
5. They can't publish your name without your consent.
[ترجمه ترگمان]ان ها نمی توانند بدون رضایت شما اسم شما را منتشر کنند
[ترجمه گوگل]آنها نمیتوانند نام خود را بدون رضایت شما منتشر کنند
6. The magazine likes to publish articles with alternative viewpoints.
[ترجمه ترگمان]این مجله دوست دارد مقالات را با دیدگاه های جایگزین منتشر کند
[ترجمه گوگل]این مجله علاقه مند به انتشار مقالات با دیدگاه های دیگر است
7. British schools are now required by law to publish their exam results.
[ترجمه ترگمان]اکنون مدارس انگلیسی ملزم هستند تا نتایج امتحانات خود را منتشر کنند
[ترجمه گوگل]مدارس بریتانیا در حال حاضر به موجب قانون مجاز به انتشار نتایج امتحان خود هستند
8. The press should be free to publish and comment on all aspects of political and social life.
[ترجمه ترگمان]مطبوعات باید برای انتشار و اظهار نظر در مورد تمام جنبه های زندگی سیاسی و اجتماعی آزاد باشند
[ترجمه گوگل]مطبوعات باید آزادانه در مورد تمام جنبه های زندگی سیاسی و اجتماعی بپردازند
9. The newspaper refused to publish the letter.
[ترجمه ترگمان]روزنامه از انتشار این نامه خودداری کرد
[ترجمه گوگل]روزنامه حاضر به انتشار این نامه نکرد
10. The committee will publish their report on the health service in a few weeks.
[ترجمه ترگمان]این کمیته گزارش خود را در چند هفته آینده در مورد خدمات بهداشتی منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]کمیته گزارش خود را در مورد خدمات بهداشتی در چند هفته منتشر خواهد کرد
11. It's wrong of the press to publish articles attacking the Queen when she can't answer back.
[ترجمه ترگمان]اشتباه است که مطبوعات در مورد حمله به ملکه، وقتی که او نمی تواند جواب بدهد، چاپ کنند
[ترجمه گوگل]وقتی که او نمیتواند پاسخ دهد، به انتشار مقالاتی که به ملین حمله میکنند، اشتباه است
12. Next month they will publish a special feature on computer books.
[ترجمه ترگمان]ماه بعد آن ها یک ویژگی خاص در مورد کتاب های کامپیوتر منتشر خواهند کرد
[ترجمه گوگل]ماه بعد آنها یک ویژگی خاص در کتابهای کامپیوتری را منتشر خواهند کرد
13. John Lennon found time to publish two books of his humorous prose.
[ترجمه ترگمان]جان لنون زمان خود را برای انتشار دو کتاب از نثر humorous پیدا کرد
[ترجمه گوگل]جان لنون زمان را برای انتشار دو کتاب از پروس طنز طنز پیدا کرد
14. Publishers here enjoy comparative freedom to publish what they want.
[ترجمه ترگمان]ناشران در اینجا از آزادی تطبیقی برای انتشار آنچه می خواهند برخوردار هستند
[ترجمه گوگل]ناشران از آزادی نسبی برخوردار هستند تا آنچه را که می خواهند منتشر کنند
15. The reporter intimated to me that he would publish the story.
[ترجمه ترگمان]گزارشگر به من گفت که داستان را منتشر خواهد کرد
[ترجمه گوگل]خبرنگار به من اطلاع داد که او این داستان را منتشر خواهد کرد
16. Freud had not dared to publish the third chapter of his book in Vienna.
[ترجمه ترگمان]فروید جرات نکرده بود فصل سوم کتاب خود را در وین منتشر کند
[ترجمه گوگل]فروید جرأت نشر فصل سوم کتاب خود را در وین نداشت
17. They didn't see fit to publish my article.
[ترجمه ترگمان]آن ها مناسب انتشار مقاله من نبودند
[ترجمه گوگل]آنها برای مقاله من منتشر نشدند