تلقی می شود، خیال کردن، پنداشتن، فرض کردن، عقیده داشتن
deemed
انگلیسی به فارسی
پیشنهاد کاربران
فرض شده. پنداشته شده. خیال شده.
مفروض ( مثل درآمد مفروض=deemed revenues ) - برآورد شده بر پایه مفروضات معین - مورد انتظار
معین شده
مشخص شده
مشخص شده
مقرر، درنظرگرفته شده، تلقی شده، قلمدادشده، تصورشده
لازم دانستن
کلمات دیگر: