1. skimpy prison meals made him sick
خوراک های ناکافی زندان او را بیمار کرد.
2. Storage space for front passengers is skimpy, limited to door pockets and a small center console.
[ترجمه ترگمان]فضای ذخیره سازی برای مسافران جلویی کوچک است، محدود به جیب در و یک کنسول مرکزی کوچک است
[ترجمه گوگل]فضای ذخیره سازی برای مسافرین جلو بسیار کم است، محدود به جیب های درب و یک کنسول مرکز کوچک است
3. School towels, she thought, were skimpy beyond belief.
[ترجمه ترگمان]با خودش فکر کرد: حوله مدرسه کمی فراتر از ایمان بود
[ترجمه گوگل]او فکر کرد، حوله های مدرسه بیش از حد باور داشتند
4. Beware of one-line paragraphs, which seem skimpy.
[ترجمه ترگمان]از پاراگراف های یک خط که به نظر کمی سبک می آید آگاه باشید
[ترجمه گوگل]مراقب باشید از پاراگراف های یک خط، که به نظر می رسد skimpy
5. Others are skimpy lists of links or legislator photo opportunities.
[ترجمه ترگمان]دیگران فهرست های کمی از پیوندها یا فرصت های عکاسی از قانون گذار هستند
[ترجمه گوگل]دیگران لیست های کمکی از لینک ها و یا فرصت های قانون گذار عکس هستند
6. They provided only skimpy details.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط جزییات کمی داشتند
[ترجمه گوگل]آنها فقط جزئیات کمکی ارائه دادند
7. Crombies were skimpy Chesterfields and I never knew a kid to have one made out of real Crombie cloth.
[ترجمه ترگمان]Crombies Chesterfields بود و من هیچ وقت بچه نداشتم که یه تیکه پارچه پشمی واقعی درست کنه
[ترجمه گوگل]Crombies Chesterfields نامحدود بودند و من هرگز نمی دانستم که یک بچه از یک پارچه کرمبی واقعی ساخته شده باشد
8. She leapt into the front seat in a skimpy white sundress, glad to escape the house.
[ترجمه ترگمان]از این که از خانه بیرون رفت به روی صندلی جلو پرید خوشحال بود که از خانه فرار کرده است
[ترجمه گوگل]او به صندلی جلو در یک ساندرا سفید سفید پوشیده است، خوشحالم که از خانه فرار می کنم
9. They suffered long hours, unsafe working conditions and skimpy pay.
[ترجمه ترگمان]آن ها ساعات طولانی، شرایط کاری نا امن و حقوق ناچیزی را متحمل شدند
[ترجمه گوگل]آنها مدت ها طول کشید، شرایط کاری ناامن و پرداخت کم هزینه رنج می بردند
10. I don't like those skimpy trousers.
[ترجمه ترگمان]من از اون شلوارهای skimpy خوشم نمیاد
[ترجمه گوگل]من این شلوارهای شلوغ را دوست ندارم
11. Carcass mature woman in her skimpy dress in the curve revealed.
[ترجمه ترگمان]یک زن بالغ با لباس skimpy در انحنای انحنای آن آشکار شده بود
[ترجمه گوگل]لاغر زن بالغ در لباس skimpy خود را در منحنی نشان داد
12. The skimpy rug Barely covers the floor.
[ترجمه ترگمان] فرش به زحمت زمین رو پوشش میده
[ترجمه گوگل]فرش اسمزی به سختی کف را پوشش می دهد
13. Here and there, they still skimpy little single chairs that few Australian visitors had seen before.
[ترجمه ترگمان]اینجا و آنجا، هنوز چند صندلی کوچک که چند نفر از مهمانان استرالیایی دیده بودند
[ترجمه گوگل]در اینجا و آنجا، آنها هنوز صندلی های کم مجنون اندکی هستند که تعداد کمی از بازدیدکنندگان استرالیایی قبلا دیده بودند
14. Put it too far, and you skimpy protection.
[ترجمه ترگمان]، زیاده روی نکن تا یه ذره از خودت محافظت کنی
[ترجمه گوگل]آن را بیش از حد قرار دهید، و شما حفاظت از نابودی
15. The dancers wore skimpy dresses, ie that did not cover much of the body.
[ترجمه ترگمان]رقصندگان لباس های نازک می پوشیدند، یعنی این که قسمت زیادی از بدن را پوشش نمی داد
[ترجمه گوگل]رقصنده ها لباس های پوشیده ای را پوشیدند، یعنی که بیشتر بدن را پوشش نمی داد