کلمه جو
صفحه اصلی

potted


درگلدان، گلدانی، (انگلیس) خلاصه شده و سطحی، پخته شده یا نگهداری شده در دیگ یا قوطی و غیره، کنسرو شده، (خودمانی) مست، پاتیل، مست لایعقل، در کوزه ریخته، کوزه کرده، ذدزظرف ریخته، قرمه شده

انگلیسی به فارسی

در کوزه ریخته،کوزه کرده،در ظرف ریخته،قرمه شده،قرمه


گلدان، در گلدان گذاشتن، در گلدان محفوظ داشتن، در دیگ پختن


انگلیسی به انگلیسی

صفت ( adjective )
(1) تعریف: placed or kept in a pot.

- a potted plant
[ترجمه ترگمان] گیاه گلدانی
[ترجمه گوگل] یک گیاه گلدان

(2) تعریف: preserved in a pot.

- potted meat
[ترجمه ترگمان] گوشت کنسرو
[ترجمه گوگل] گوشت قرمز

(3) تعریف: (slang) drunk.

• put or grown in a pot; preserved in a pot or container; shortened, summarized (british slang); drunk, intoxicated (slang)
potted meat or fish has been cooked and put into a small sealed container.
a potted biography or history contains the main facts in a simplified form.
see also pot.

جملات نمونه

1. a potted biography
زیست نامه ی مختصر و سطحی

2. a potted flower
گل توی گلدان

3. a potted plant
گیاه گلدانی

4. The potted plants take up too much space.
[ترجمه ترگمان]گیاه گلدانی بیش از حد فضا را اشغال می کند
[ترجمه گوگل]گیاهان گلدانی فضای بسیار زیادی را در بر می گیرند

5. The book gives potted biographies of all the major painters.
[ترجمه ترگمان]این کتاب شامل potted زندگی تمام نقاشان بزرگ می شود
[ترجمه گوگل]این کتاب بیوگرافی گلچینی از همه نقاشان بزرگ است

6. The film is a potted history of the band.
[ترجمه ترگمان]این فیلم تاریخچه potted گروه است
[ترجمه گوگل]این فیلم سابقه تاریخی گروه است

7. He potted at rabbits with his new gun.
[ترجمه ترگمان]او با تفنگ جدیدش به خرگوش می خورد
[ترجمه گوگل]او با اسلحه جدید خود را در خرگوش گرفت

8. Katina puts out her best potted plant on a stand on the pavement in the summer.
[ترجمه ترگمان]Katina بهترین potted را روی سنگفرش خیابان در تابستان می گذارد
[ترجمه گوگل]کیتینا بهترین گیاه کاشت را در تابستان در یک پایه در پیاده رو قرار می دهد

9. She potted all the prizes.
[ترجمه ترگمان] اون همه جایزه ها رو داشت
[ترجمه گوگل]او تمام جوایز را خرید

10. It was potted up too recently, so reject it.
[ترجمه ترگمان]این گیاه به تازگی کنسرو شده بود، بنابراین آن را رد کرد
[ترجمه گوگل]این امر تا به امروز خیلی زیاد شده است، بنابراین آن را رد کنید

11. Salt beef makes another excellent potted meat.
[ترجمه ترگمان]گوشت نمک یک گوشت آب پز خوب دیگر درست می کند
[ترجمه گوگل]گوشت گاو نمک یکی دیگر از گوشت های پیتزا عالی است

12. The dining car had oak woodwork, potted palms and sumptuous meals.
[ترجمه ترگمان]ماشین ناهار خوری چوب بلوط، کف چوب بلوط و غذاهای مجلل داشت
[ترجمه گوگل]ماشین ناهارخوری دارای چوب چوب بلوط، کف کاج و وعده های فراوان بود

13. They potted dozens of rabbits.
[ترجمه ترگمان] اونا یه عالمه خرگوش شکار میکنن
[ترجمه گوگل]آنها چندین خرگوش را می پوشاندند

14. Time-released water capsules for your potted plants when you were away?
[ترجمه ترگمان]زمانی که شما دور بودید، کپسول های آب آزاد شده برای گیاه گلدانی تان را آزاد کنید؟
[ترجمه گوگل]هنگامی که شما دور از کپسول آب برای گیاهان گلدان خود منتشر کردید

a potted plant

گیاه گلدانی


a potted biography

زیست‌نامه‌ی مختصر و سطحی


پیشنهاد کاربران

contained in a pot


کلمات دیگر: