1. The best man stumbles.
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد سکندری می خورد
[ترجمه گوگل]بهترین مرد استدلال می کند
2. Their best man came on to bowl.
[ترجمه ترگمان] ساقدوش اونا اومد تو کاسه
[ترجمه گوگل]بهترین مرد آنها کاسه بود
3. I've put you forward as the best man for the job.
[ترجمه ترگمان]من تو رو به عنوان بهترین مرد برای این کار گذاشتم
[ترجمه گوگل]من شما را به عنوان بهترین مرد برای کار قرار داده ام
4. 'Would you be my best man?' 'I'd be honoured. '
[ترجمه ترگمان]میشه بهترین مرد من باشی؟ افتخار می کنم
[ترجمه گوگل]آیا شما بهترین مرد من هستید؟ من افتخار می کنم '
5. He's the best man for the job.
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد برای این کار است
[ترجمه گوگل]او بهترین مرد برای این کار است
6. Our best man was sent to treat with the native leaders.
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد ما برای درمان با رهبران بومی فرستاده شد
[ترجمه گوگل]بهترین مرد ما برای درمان با رهبران بومی فرستاده شد
7. The best man and his assistants welcomed the reception guests as they arrived.
[ترجمه ترگمان]بهترین مرد و دستیارانش از ورود مهمانان استقبال کردند
[ترجمه گوگل]بهترین مرد و دستیارانش از مهمانان پذیرایی از هنگام ورود به آنجا استقبال کردند
8. He is without question the best man for the job.
[ترجمه ترگمان]او بدون این که به بهترین مرد برای این کار سوال کند
[ترجمه گوگل]او بدون شک بهترین مرد برای این کار است
9. I want the best man for the job and will pay the best wages; money no object.
[ترجمه ترگمان]من بهترین مرد برای این کار را می خواهم و دست مزد بهترین دست مزد را خواهم پرداخت، پول ندارم
[ترجمه گوگل]من بهترین مرد برای این کار را می خواهم و بهترین حقوق را پرداخت خواهم کرد پول هیچ جسم
10. They've assigned their best man to the job.
[ترجمه ترگمان]آن ها بهترین افراد خود را برای کار تعیین کرده اند
[ترجمه گوگل]آنها بهترین انسان را به این کار اختصاص داده اند
11. I have doubts about whether he is the best man for the job.
[ترجمه ترگمان]من در این مورد تردید دارم که آیا او بهترین مرد این شغل است یا نه
[ترجمه گوگل]من شک دارم که آیا او بهترین مرد برای کار است
12. "The best man won, " he said, magnanimously conceding defeat.
[ترجمه ترگمان]او با بزرگواری شکست را شکست و گفت: \" بهترین مرد پیروز شد \"
[ترجمه گوگل]او گفت، 'بهترین مرد برنده شد،' شکست ناپذیری به دست آورد
13. Jack and best man Nelson Gabriel were devastatingly handsome in their grey morning coats.
[ترجمه ترگمان]جک و بهترین مرد نلسون گابریل در کت و شلوار خاکستری شان خیلی زیبا به نظر می رسیدند
[ترجمه گوگل]جک و بهترین مرد نلسون گابریل در لباس های صبحگاهی خاکستری خود به شدت خوش تیپ بودند
14. The inventor may not be the best man to develop and manufacture the product.
[ترجمه ترگمان]ممکن است مخترع بهترین فرد برای تولید و تولید محصول نباشد
[ترجمه گوگل]مخترع ممکن است بهترین انسان برای تولید و تولید محصول نباشد
15. Perhaps the best man could take on the responsibility of arriving before the guests and checking the microphone.
[ترجمه ترگمان]شاید بهترین مرد بتواند مسئولیت ورود به میهمانان را برعهده بگیرد و میکروفون را چک کند
[ترجمه گوگل]شاید بهترین مرد بتواند قبل از مهمانان وارد شود و میکروفون را چک کند