کلمه جو
صفحه اصلی

proper noun


اسم خاص

انگلیسی به فارسی

اسم خاص


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: a noun that is the name of a person, such as "Lincoln," or a thing, such as "Atlantic" or "IBM." Titles, such as "Mr.," are also considered proper nouns. Proper nouns are usually capitalized. (Cf. common noun.)

• (grammar) type of noun used for specific things (names of people, places or unique items)
in grammar, a proper noun is a noun which refers to a particular person, place, or institution. proper nouns begin with a capital letter.

جملات نمونه

1. Proper nouns begin with a capital letter.
[ترجمه ترگمان]اسم های مناسب با یک حرف بزرگ شروع می شوند
[ترجمه گوگل]اسم های مناسب با یک حرف بزرگ آغاز می شود

2. Examples of proper nouns in English are Joseph, Vienna and the White House.
[ترجمه ترگمان]مثال هایی از اسامی خاص در زبان انگلیسی جوزف، وین و کاخ سفید هستند
[ترجمه گوگل]یوسف، وین و کاخ سفید نمونه هایی از اسم های مناسب انگلیسی است

3. Their problem is with proper nouns, not ordinary nouns.
[ترجمه ترگمان]مشکل آن ها با اسم های مناسب و نه اسم های معمولی است
[ترجمه گوگل]مشکل آنها اسمهای مناسب است، نه اسم عادی

4. The first letter of a proper noun must be capitalized.
[ترجمه ترگمان] اولین نامه یه اسم مناسب باید بهت حمله بشه
[ترجمه گوگل]اولین حرف اسم صحیح باید بزرگ شود

5. Notice this word, it is a proper noun, so no article is needed.
[ترجمه ترگمان]به این کلمه توجه کنید، این یک اسم مناسب است، بنابراین هیچ ماده مورد نیاز نیست
[ترجمه گوگل]توجه داشته باشید این کلمه، آن یک اسم مناسب است، بنابراین هیچ مقاله مورد نیاز است

6. A proper noun should be written with a capital letter.
[ترجمه ترگمان]یک اسم مناسب باید با یک حرف سرمایه ای نوشته شود
[ترجمه گوگل]اسم مستعار باید با حرف بزرگ نوشته شود

7. This is a proper noun. Notice the first letter must be capitalised.
[ترجمه ترگمان]این یک اسم مناسب است توجه داشته باشید که اولین حرف باید capitalised باشد
[ترجمه گوگل]این اسم مناسب است توجه داشته باشید که اولین حرف باید با حروف بزرگ باشد

8. This is a proper noun, i . e. the name of a particular person or thing.
[ترجمه ترگمان]این اسم درست و حسابی است، من E اسم یک شخص خاص یا همچین چیزی
[ترجمه گوگل]این یک اسم مناسب است، من e نام یک فرد یا چیزی خاص

9. This is a proper noun.
[ترجمه ترگمان]این یک اسم مناسب است
[ترجمه گوگل]این اسم مناسب است

10. A text for students devoted seven pages to the use of a capital letter to indicate a proper noun.
[ترجمه ترگمان]یک متن برای دانش آموزان هفت صفحه را به استفاده از یک حرف سرمایه ای اختصاص داد تا یک اسم مناسب را نشان دهد
[ترجمه گوگل]یک متن برای دانش آموزان هفت صفحه اختصاص داده شده به استفاده از حرف بزرگ برای نشان دادن یک اسم مناسب

11. Another quarter of the omissions arose from previously unseen proper nouns.
[ترجمه ترگمان]یک چهارم دیگر از حذفیات از اسم های خاص که قبلا دیده نشده بودند، برخاست
[ترجمه گوگل]سهم دیگری از این کاستی ها ناشی از اسامی قبلا نامعلوم است

12. Answer: a. Why: Use hyphens with a prefix and a proper noun.
[ترجمه ترگمان]پاسخ: جواب چرا: از hyphens با یک پیشوند و یک اسم مناسب استفاده کنید
[ترجمه گوگل]پاسخ یک چرا استفاده از خطوط با یک پیشوند و یک اسم مناسب

13. There are 60 grammatical categories specified within this lexicon indicating such properties as transitive verb, plural noun, proper noun etc.
[ترجمه ترگمان]۶۰ مقوله گرامری در این واژه نامه وجود دارد که این ویژگی ها را به عنوان فعل و رسم، اسم جمع، اسم مناسب و غیره مشخص می کند
[ترجمه گوگل]60 مقالهای گرامری در این واژگانی مشخص شده است که نشان دهنده خواصی مانند فعل تکراری، اسم مستعار، اسم مستعار و غیره است

14. The facility to add more words to the lexicon should also be considered, especially for proper nouns and technical terms.
[ترجمه ترگمان]امکان اضافه کردن کلمات بیشتر به واژه نامه نیز باید در نظر گرفته شود، به خصوص برای اسامی خاص و اصطلاحات فنی
[ترجمه گوگل]امکانات برای اضافه کردن کلمات بیشتر به لغت نامه نیز باید در نظر گرفته شود، به ویژه برای اسم های مناسب و شرایط فنی

پیشنهاد کاربران

اسم خاص
euthenics and happiness bless our love with the joy of light
خوشبخت و سعادت همراهمان با شادی نور به عشقمان میبالد

اسم مفرد و مکان



کلمات دیگر: