کلمه جو
صفحه اصلی

all too


1- همه با هم، جمعا 2- کلا، کاملا، بسیار، خیلی

انگلیسی به فارسی

همه همچنین


جملات نمونه

1. We are all too young, a lot of things don't yet know, don't put the.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دونن، این کارو نکن
[ترجمه گوگل]ما خیلی جوان هستیم، چیزهای زیادی که هنوز نمی دانیم، آن را قرار ندهید

2. They are only human and all too fallible.
[ترجمه ترگمان]آن ها فقط انسان هستند و خیلی هم اشتباه می کنند
[ترجمه گوگل]آنها تنها انسان هستند و همه چیز فاسدند

3. We were all too polite to object.
[ترجمه ترگمان]ما همه با ادب و نزاکت حرف زدیم
[ترجمه گوگل]ما همه مودبانه بودیم که سوءاستفاده کنیم

4. Accidents like this happen all too often.
[ترجمه ترگمان]حوادثی مثل این اغلب اتفاق می افتد
[ترجمه گوگل]این حوادث مثل این اتفاق می افتد اغلب

5. Her suffering was all too real.
[ترجمه ترگمان]رنج او بیش از حد واقعی بود
[ترجمه گوگل]رنج او خیلی واقعی بود

6. Violent attacks are becoming all too familiar .
[ترجمه ترگمان]حملات خشونت آمیز خیلی آشنا به نظر می رسه
[ترجمه گوگل]حملات خشونت آمیز بسیار آشنا هستند

7. Some unfortunate person passing below could all too easily be seriously injured.
[ترجمه ترگمان]یک نفر بدبخت که از زیر آن عبور می کرد، به راحتی می توانست به طور جدی مجروح شود
[ترجمه گوگل]بعضی از افراد مضطرب در حال عبور از زیر می توانند به راحتی به طور جدی مجروح شوند

8. We are all too young, a lot of things don't yet know, don't put the wrong loves when gardeners.
[ترجمه ترگمان]ما هنوز خیلی جوان هستیم، خیلی چیزها هنوز نمی دانند، وقتی باغبان ها عاشق نیستند
[ترجمه گوگل]ما خیلی جوان هستیم، چیزهای زیادی که هنوز نمی دانیم، وقتی باغبان را دوست ندارید، اشتباه نکنید

9. In these conditions it was all too easy to make mistakes.
[ترجمه ترگمان]در این شرایط سخت بود که اشتباهی مرتکب شوم
[ترجمه گوگل]در این شرایط خیلی اشتباه بود

10. All too often, they get bored, and seek refuge in drink and drugs.
[ترجمه ترگمان]آن ها اغلب خسته می شوند و به دنبال پناه گرفتن در نوشیدن و مصرف مواد مخدر هستند
[ترجمه گوگل]اغلب اوقات آنها خسته می شوند و به نوشیدنی و مواد مخدر پناه می برند

11. International companies are all too often blind to local needs.
[ترجمه ترگمان]شرکت های بین المللی اغلب نسبت به نیازهای محلی نابینا هستند
[ترجمه گوگل]شرکت های بین المللی اغلب به نیازهای محلی کور هستند

12. Beggars are becoming an all too familiar sight in our cities.
[ترجمه ترگمان]گدایان در شهرهای ما خیلی آشنا می شوند
[ترجمه گوگل]بیگانه ها در شهر های ما تبدیل به یک دیدگاه بسیار آشنا می شوند

13. I'm all too aware of the problems.
[ترجمه ترگمان]من از این مشکلات آگاه هستم
[ترجمه گوگل]من هم خیلی از مشکلات آگاه هستم

14. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه گوگل]آرزو می کنم که بتوانید از فرهنگ لغت حکم آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!

15. We are all too pleased to listen to the opinions of other.
[ترجمه ترگمان]ما همه از این که به عقاید دیگران گوش دهیم بسیار خرسند هستیم
[ترجمه گوگل]ما خیلی خوشحالیم که به نظرات دیگران گوش دهیم

پیشنهاد کاربران

a more emphatic way to say "very"; to a high degree

used to mean "very" when talking about a bad situation
source:Longman


کلمات دیگر: