1. possessive adjective
صفت ملکی
2. possessive pronoun
ضمیر ملکی
3. a possessive father
پدر سلطه گرای
4. a possessive wife
زنی که شوهرش را کاملا تحت اختیار دارد
5. the possessive case
حالت ملکی،وجه ملکی
6. Danny could be very jealous and possessive about me.
[ترجمه ترگمان]دنی می تونه خیلی حسودی کنه و به من نسبت بده
[ترجمه گوگل]دنی می تواند در مورد من بسیار حسادت و منصفانه باشد
7. He was very possessive towards her.
[ترجمه ترگمان]خیلی نسبت به او احساس مالکیت می کرد
[ترجمه گوگل]او نسبت به او بسیار جذاب بود
8. The child was very possessive with his toys.
[ترجمه ترگمان]کودک نسبت به اسباب بازی های خودش احساس مالکیت می کرد
[ترجمه گوگل]کودک با اسباب بازی هایش بسیار جذاب بود
9. Nick's starting to get possessive and jealous.
[ترجمه ترگمان]نیک داشت احساس حسادت و حسادت می کرد
[ترجمه گوگل]نیک شروع به جذاب و حسادت می کند
10. She was terribly possessive of our eldest son.
[ترجمه ترگمان]او خیلی به پسر ارشد ما تعلق داشت
[ترجمه گوگل]او از پسر ارشد ما بسیار وفادار بود
11. After a possessive, some, any, both or a number, unless it is used with an adjective:We'd like to exchange our home with a British family's .
[ترجمه ترگمان]بعد از مالکیت خصوصی، هر دو یا یک عدد، مگر اینکه با یک صفت استفاده شود: ما می خواهیم خانه خود را با یک خانواده انگلیسی مبادله کنیم
[ترجمه گوگل]پس از مالکیت، بعضی، هر کدام، هر دو یا عدد، مگر آنکه با الگویی استفاده شود ما می خواهیم خانه ما را با یک خانواده بریتانیایی تبادل کنیم
12. She's very possessive about her toys and finds it hard to share.
[ترجمه ترگمان]او نسبت به اسباب بازی های خودش احساس مالکیت می کند و به سختی می توان آن را به اشتراک گذاشت
[ترجمه گوگل]او بسیار در مورد اسباب بازی هایش مالکیت دارد و به اشتراک گذاری آن سخت است
13. Some parents are too possessive of their children.
[ترجمه ترگمان]برخی از والدین بیش از حد تحت مالکیت کودکان خود هستند
[ترجمه گوگل]بعضی از والدین از فرزندانشان بسیار خوشنود هستند
14. 'Hers' is the possessive form of 'her'.
[ترجمه ترگمان]قلب او شامل شکل مالکیت او است
[ترجمه گوگل]'Hers' فرم متعهد 'او' است
15. 'Anne's', 'the boy's', 'the boys'' are possessive forms.
[ترجمه ترگمان]آن پسر، آن پسر، کاملا به شکل possessive درآمده است
[ترجمه گوگل]'آن'، 'پسر'، 'پسران'، اشکال مالکیتی هستند
16. Her boyfriend was getting too possessive so she finished with him.
[ترجمه ترگمان]دوست پسرش داشت خیلی حساسیت نشون می داد پس کارش تموم شد
[ترجمه گوگل]دوست پسر او خیلی جذاب بود، بنابراین او با او به پایان رسید
17. He's so possessive about his new car.
[ترجمه ترگمان]او در مورد اتومبیل جدیدش هم احساس مالکیت می کند
[ترجمه گوگل]او در مورد ماشین جدیدش مالکیت فراوانی دارد