1. a comfortable bed
بستر راحت
2. a comfortable salary
حقوق مکفی
3. a comfortable seat
یک صندلی راحت
4. in comfortable circumstances
در وضع مالی خوب،در رفاه مالی
5. i am comfortable yet lonely
من راحتم ولی احساس تنهایی می کنم.
6. i feel comfortable
احساس راحتی می کنم.
7. make oneself comfortable
راحت بودن و استراحت کردن،غنودن
8. he had a comfortable lead over his opponent
او خیلی از حریفش (در مسابقه یا انتخابات) جلو بود.
9. the room was comfortable but the food dissatisfied all of us
اتاق راحت بود ولی خوراک همه ی ما را ناراضی کرد.
10. nothing is spared to make you comfortable
برای راحتی شما از هیچ کاری فرو گذار نشده است.
11. It was so comfortable resting in his arms.
[ترجمه علی اکبر علیزاده] آسودن در آغوش او بسیار آرامش بخش بود.
[ترجمه دکتر حجت الاسلام والمسلمین مجتبی سادات لمه] راحت ترین استراحت من در آغوش او بود
[ترجمه ترگمان]خیلی راحت بود که در بازوهایش استراحت می کرد
[ترجمه گوگل]این راحت استراحت در آغوش او بود
12. The auditorium has comfortable seating and modern acoustics.
[ترجمه محمد] سالن اجتماعات نشیمنگاه نرم ونول و آکوستیک مدرن داره
[ترجمه ترگمان]این تالار دارای جایگاه مناسب و آکوستیک مدرن می باشد
[ترجمه گوگل]سالن اجتماعات دارای صندلی راحتی و آکوستیک مدرن است
13. These new shoes are not very comfortable.
[ترجمه محمد] این کفش های جدید زیاد راحت نیستند.
[ترجمه ترگمان]این کفش های جدید خیلی راحت نیستند
[ترجمه گوگل]این کفش های جدید بسیار راحت نیستند
14. Chairs should be visually attractive as well as comfortable.
[ترجمه علی اکبر علیزاده] صندلی باید علاوه بر راحتی، ظاهر جذابی هم داشته باشد.
[ترجمه محمد] صندلی بایستی همان قدر که ظاهر جذاب داره همان قدر هم راحت باشه.
[ترجمه ترگمان]صندلی ها باید به صورت بصری جذاب و همچنین راحت باشند
[ترجمه گوگل]صندلی باید بصری جذاب و راحت باشد
15. He settled into comfortable middle age.
[ترجمه ترگمان]او در این سن و سال راحت زندگی می کرد
[ترجمه گوگل]او به سن متوسط آسایشگاه رسید
16. Italy had a comfortable three-goal lead over France by half-time.
[ترجمه محمد] ایتالیا تونیمه سه گل از فرانسه راحت جلو بود
[ترجمه 8] ایتالیا تونیمه ی اول سه گل بیشتر از فرانسه زده بود
[ترجمه ترگمان]ایتالیا تا به حال سه هدف راحت از سوی فرانسه داشت
[ترجمه گوگل]ایتالیا دارای نیمه وقت با سه گل بیشتر از فرانسه بود
17. I think you'll find these more comfortable than those.
[ترجمه محمد] من فکر می کنم شما اینو راحت تر از اونا پیدا می کنید
[ترجمه ترگمان]فکر کنم بهتر از اینا رو پیدا کنی
[ترجمه گوگل]من فکر می کنم شما این راحت تر از آن ها پیدا می کنید
18. A really good friend will make you feel comfortable being who you are.
[ترجمه Smart] یک دوست خوب، باعث میشود شما راحت باشید، و خودتان باشید.
[ترجمه ترگمان]دوستی واقعا خوب باعث می شود که شما احساس راحتی بکنید که چه کسی هستید
[ترجمه گوگل]یک دوست واقعا خوب شما را راحت خواهد ساخت که شما هستید