کلمه جو
صفحه اصلی

send in


معنی : فرستا دن، رهسپار کردن
معانی دیگر : 1- فرستادن، دادن 2- (در حین مسابقه بازیکنی را) وارد مسابقه کردن، وارد تیم کردن

انگلیسی به فارسی

فرستادن، رهسپار کردن


ارسال در، رهسپار کردن، فرستا دن


انگلیسی به انگلیسی

• submit, send

مترادف و متضاد

فرستادن (فعل)
issue, send, dispatch, refer, forward, ship, transmit, send out, despatch, send in

رهسپار کردن (فعل)
send in

جملات نمونه

1. These days, cartoonists send in their work by fax.
[ترجمه ترگمان]این روزها، cartoonists کار خود را با فاکس ارسال می کنند
[ترجمه گوگل]این روزها، کاریکاتوریست ها در فکس خود کار می کنند

2. Applicants are asked to send in a CV and a covering letter.
[ترجمه ترگمان]از متقاضیان خواسته می شود که یک رزومه و یک cover letter ارسال کنند
[ترجمه گوگل]از متقاضیان خواسته می شود که در یک CV و یک نامه همراه ارسال کنند

3. Their landlord has threatened to send in the bailiffs if they don't pay their rent.
[ترجمه ترگمان]landlord تهدید کرده که اگر they را بپردازند، نگهبان ها را تهدید می کند
[ترجمه گوگل]صاحبخانه آنها تهدید کرده است که اگر اجاره را پرداخت نکنند، در اختیار قضات قرار می گیرند

4. The usual solution is to send in infantry to mop up any remaining opposition.
[ترجمه ترگمان]راه حل معمول این است که برای پاک سازی هر گونه مخالفت باقی مانده، پیاده نظام اعزام شود
[ترجمه گوگل]راه حل معمول این است که به پیاده نظام بپردازید تا مخالفت باقی مانده را از بین ببرید

5. He made the fateful decision to send in the troops.
[ترجمه ترگمان]او تصمیم سرنوشت ساز خود را برای اعزام نیروها به قشون اتخاذ کرد
[ترجمه گوگل]او تصمیم سرنوشت ساز را برای فرستادن نیروها به دست آورد

6. The magazine asked its readers to send in their comments about the new style of presentation.
[ترجمه ترگمان]این مجله از خوانندگان خود خواسته است تا نظرات خود را در مورد سبک جدید ارائه ارسال کنند
[ترجمه گوگل]این مجله خواسته خوانندگان خود را در مورد نظرات خود در مورد سبک جدید ارائه ارائه می دهد

7. He has asked the government to send in troops to end the fighting.
[ترجمه ترگمان]او از دولت خواسته است تا نیروهای نظامی را برای پایان جنگ اعزام کند
[ترجمه گوگل]وی از دولت خواسته است تا نیروهای خود را برای پایان دادن به جنگ آماده کند

8. Taxpayers who do not send in their forms face an automatic fine.
[ترجمه ترگمان]افرادی که به شکل خود به صورت اتوماتیک ارسال نمی شوند، به صورت اتوماتیک و اتوماتیک رو به رو می شوند
[ترجمه گوگل]مالیات دهندگان که فرم خود را ارسال نمی کنند، به طور اتوماتیک جریمه می شوند

9. Shoppers can send in their orders by computer and pick up their goods later.
[ترجمه ترگمان]خریداران می توانند سفارشات خود را به کامپیوتر بفرستند و بعد کالاهای خود را تحویل دهند
[ترجمه گوگل]خریداران می توانند در رایانه خود سفارشات خود را ارسال کنند و بعدا کالاهای خود را انتخاب کنند

10. Send in your poems and we'll publish the pick of the bunch.
[ترجمه ترگمان]poems را بفرست و ما دسته دسته را چاپ می کنیم
[ترجمه گوگل]ارسال در اشعار خود ما و انتخاب انتخاب دسته

11. Send in your entry as soon as possible!
[ترجمه ترگمان]هر چه زودتر وارد دفتر شما شوید!
[ترجمه گوگل]در اسرع وقت به اسناد خود ارسال کنید

12. Gadget Bob and his staff send in trick plays more often than the Harlem Globetrotters.
[ترجمه ترگمان]\"باب\" و \"staff باب\" (Gadget باب)و staff که به همراه او اعزام می شوند، بیشتر از هارلم Globetrotters بازی می کنند
[ترجمه گوگل]Gad Bob و کارکنانش در ترفند می نویسند اغلب از هارلم Globetrotters

13. Please send in your suggestions quickly for a venue and ideas on the form the programme could take following the business meeting.
[ترجمه ترگمان]لطفا پیشنهادها خود را به سرعت برای یک محل و ایده در صورتی که برنامه می تواند به دنبال جلسه کسب وکار باشد، ارسال کنید
[ترجمه گوگل]لطفا پیشنهادات خود را به سرعت برای محل و ایده های موجود در فرم ارائه دهید که برنامه می تواند پس از جلسه کاری کسب کند

14. Send in a good quality tape with no more than four songs.
[ترجمه ترگمان]یک نوار با کیفیت خوب با بیش از چهار آهنگ بفرستید
[ترجمه گوگل]ارسال در یک نوار با کیفیت با بیش از چهار آهنگ

پیشنهاد کاربران

to submit something, especially by mail or by electronic means; to submit or dispatch some piece of writing


کلمات دیگر: