حکم قطعی
declarative sentence
انگلیسی به فارسی
انگلیسی به انگلیسی
اسم ( noun )
• : تعریف: a sentence that makes a statement. There are many examples of declarative sentences, such as, "It is raining outside."
• sentence stating or declaring something
دیکشنری تخصصی
[ریاضیات] گزاره
جملات نمونه
1. That leaves open the possibility, however, that some declarative sentences or statements are not factual and express something other than beliefs.
[ترجمه ترگمان]با این حال، این امر امکان باز کردن امکان را فراهم می کند، با این حال، برخی از جملات یا اظهارات declarative واقعی نیستند و چیزی غیر از اعتقادات را بیان می کنند
[ترجمه گوگل]با این وجود، این امکان را فراهم می کند که برخی جملات و اظهاراتی که بیان شده اند نیستند و چیزی غیر از باور ندارند
[ترجمه گوگل]با این وجود، این امکان را فراهم می کند که برخی جملات و اظهاراتی که بیان شده اند نیستند و چیزی غیر از باور ندارند
2. Usually for a declarative sentence: the subject (S) precedes the predicate and the verb (V) precedes the object (O); the modifier (attributive and adverbial) precedes the central words.
[ترجمه ترگمان]معمولا برای یک جمله declarative: موضوع (S)قبل از نظر (O)مقدم است و فعل (V)بر جسم مقدم است (O)؛ تعدیل کننده (attributive و adverbial)بر کلمات مرکزی مقدم است
[ترجمه گوگل]معمولا برای یک عبارت declarative: موضوع (S) قبل از پیش فرض است و فعل (V) پیش از جسم (O)؛ اصلاح کننده (attributive and adverbial) پیش از کلمات مرکزی است
[ترجمه گوگل]معمولا برای یک عبارت declarative: موضوع (S) قبل از پیش فرض است و فعل (V) پیش از جسم (O)؛ اصلاح کننده (attributive and adverbial) پیش از کلمات مرکزی است
3. Place ti at the terminal of a declarative sentence, to express that something that the speaker is not sure, but the statement content is his subjective idea.
[ترجمه ترگمان]مکان یاب را در پایانه یک جمله اعلانی، بیان کنید تا چیزی که گوینده مطمئن نیست را بیان کنید، اما محتوای بیانیه ایده ذهنی او است
[ترجمه گوگل]مثلا در ترمینال یک جمله تلقی می شود، برای بیان چیزی که سخنران مطمئن نیست، اما محتوای بیانیه ی ایده ی ذهنی اوست
[ترجمه گوگل]مثلا در ترمینال یک جمله تلقی می شود، برای بیان چیزی که سخنران مطمئن نیست، اما محتوای بیانیه ی ایده ی ذهنی اوست
4. Can you turn the declarative sentence into a rhetorical question?
[ترجمه ترگمان]میشه این جمله رو به یه سوال بدیهی تبدیل کنی؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید جمله حکمی را به یک سوال لفظی تبدیل کنید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما می توانید جمله حکمی را به یک سوال لفظی تبدیل کنید؟
5. In a declarative sentence, the typical thematic pattern is one in which theme is conflated with the subject.
[ترجمه ترگمان]در یک جمله اعلانی، الگوی موضوعی نمونه یکی است که در آن تم مورد بحث قرار می گیرد
[ترجمه گوگل]در یک جمله، الگوی موضوعی معمولی است که در آن موضوع با موضوع تطبیق می شود
[ترجمه گوگل]در یک جمله، الگوی موضوعی معمولی است که در آن موضوع با موضوع تطبیق می شود
6. A declarative sentence declares or states something as a fact.
[ترجمه ترگمان]یک جمله اعلان کننده چیزی به عنوان یک واقعیت بیان می کند
[ترجمه گوگل]یک حکم تضعیف می کند چیزی را به عنوان یک واقعیت اعلام می کند
[ترجمه گوگل]یک حکم تضعیف می کند چیزی را به عنوان یک واقعیت اعلام می کند
7. Please alter the declarative sentence into an interrogative one.
[ترجمه ترگمان]لطفا این جمله را به جای پرسشی تغییر دهید
[ترجمه گوگل]لطفا جمله حکمی را به یک سوال تکان دهنده تغییر دهید
[ترجمه گوگل]لطفا جمله حکمی را به یک سوال تکان دهنده تغییر دهید
8. Please change the declarative sentence into an interrogative one.
[ترجمه ترگمان]لطفا جمله اخباری را تغییر دهید به یک سوال بپرسید
[ترجمه گوگل]لطفا جمله تضاد را به یک سوال تکان دهنده تغییر دهید
[ترجمه گوگل]لطفا جمله تضاد را به یک سوال تکان دهنده تغییر دهید
9. Proposition: is what is expressed by a declarative sentence when the a statement.
[ترجمه ترگمان]طرح پیشنهادی: این چیزی است که با یک جمله اظهارنامه در هنگام بیان بیان می شود
[ترجمه گوگل]پیشنهادی: آنچه که در یک بیانیه بیان می شود با یک جمله تلقی می شود
[ترجمه گوگل]پیشنهادی: آنچه که در یک بیانیه بیان می شود با یک جمله تلقی می شود
10. A declarative sentence makes an assertion or a statement.
[ترجمه ترگمان]یک جمله اعلان کننده، یک بیانیه و یا یک بیانیه را بیان می کند
[ترجمه گوگل]یک حکم تضعیف می کند یک اظهارنظر یا بیانیه ای
[ترجمه گوگل]یک حکم تضعیف می کند یک اظهارنظر یا بیانیه ای
11. We went around the room to get them to say a declarative sentence.
[ترجمه ترگمان]به اطراف اتاق رفتیم تا آن ها را به یک جمله محلی بگوییم
[ترجمه گوگل]ما در اطراف اتاق رفتیم تا آنها را به حکم رسمی اعلام کنیم
[ترجمه گوگل]ما در اطراف اتاق رفتیم تا آنها را به حکم رسمی اعلام کنیم
12. The constraint on "le1" in imperative and interrogative sentence is different to some degree from the declarative sentence?
[ترجمه ترگمان]محدودیت روی \"le۱\" در جمله imperative و imperative تا حدی متفاوت از جمله اعلانی است؟
[ترجمه گوگل]محدودیت در 'le1' در جمله اجباری و تردد در برخی موارد از حکم تکرار متفاوت است؟
[ترجمه گوگل]محدودیت در 'le1' در جمله اجباری و تردد در برخی موارد از حکم تکرار متفاوت است؟
13. BUKAVU, Congo — Honorata Kizende looked out at the audience and began with a simple, declarative sentence. "There was no dinner[Sentence dictionary], ' she said. "
[ترجمه ترگمان]BUKAVU، کنگو - Honorata Kizende به حضار نگاه کرد و با یک جمله ساده شروع به صحبت کرد و گفت: \" هیچ شام [ فرهنگ لغت حکم ] وجود ندارد
[ترجمه گوگل]BUKAVU، کنگو - Honorata Kizende تماشا مخاطبان را آغاز کرد و با یک جمله ساده اعلام کرد او گفت: 'هیچ شام [فرهنگ لغت جمله] وجود نداشت '
[ترجمه گوگل]BUKAVU، کنگو - Honorata Kizende تماشا مخاطبان را آغاز کرد و با یک جمله ساده اعلام کرد او گفت: 'هیچ شام [فرهنگ لغت جمله] وجود نداشت '
14. Lyons, "A proposition is what is expressed by a declarative sentence when that sentence is uttered to make a statement. "
[ترجمه ترگمان]لیون، \" یک پیشنهاد چیزی است که در زمانی که این جمله برای بیان یک جمله گفته می شود، بیان می شود \"
[ترجمه گوگل]Lyons، 'یک گزاره است که توسط یک حکم تکرار بیان شده است، زمانی که حکم برای بیان بیانیه صادر شده است '
[ترجمه گوگل]Lyons، 'یک گزاره است که توسط یک حکم تکرار بیان شده است، زمانی که حکم برای بیان بیانیه صادر شده است '
15. Negation, the process or goal of negating the meaning of a single word or the whole declaration of a declarative sentence, can be realized by means of meaning approach or pragmatic one.
[ترجمه ترگمان]Negation، فرآیند یا هدف نفی معنای یک کلمه یا کل اعلامیه یک جمله اعلانی، می تواند با استفاده از رویکرد معنایی و یا عمل گرا تحقق یابد
[ترجمه گوگل]نفی، فرآیند یا هدف نفی معنای یک کلمه یا کل اعلام یک جمله تلقی می تواند با استفاده از رویکرد معنی یا عملگرا به دست آید
[ترجمه گوگل]نفی، فرآیند یا هدف نفی معنای یک کلمه یا کل اعلام یک جمله تلقی می تواند با استفاده از رویکرد معنی یا عملگرا به دست آید
پیشنهاد کاربران
جمله خبری
declarative sentence ( زبانشناسی )
واژه مصوب: جملة خبری
تعریف: جمله ای که خبری را بیان می کند
واژه مصوب: جملة خبری
تعریف: جمله ای که خبری را بیان می کند
کلمات دیگر: