کلمه جو
صفحه اصلی

bank rate


نرخ بهره ی بانکی، نرخ بانک، نرخ تنزیل توسط بانک، مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین میشود

انگلیسی به فارسی

مظنه رسمی تنزیل که توسط بانک مرکزی تعیین می‌شود


انگلیسی به انگلیسی

اسم ( noun )
• : تعریف: the standard rate of discount that is established by a central bank or banks.

• rate of interest fixed by a bank, discount rate
the bank rate is the rate of interest at which a bank lends money, especially the minimum rate of interest that banks are allowed to charge, which is decided from time to time by the country's central bank.

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] نرخ بانکی

جملات نمونه

1. The bank rate sets the trend for home, vehicle and other consumer loans.
[ترجمه ترگمان]نرخ این بانک روندی را برای خانه، وسیله نقلیه و دیگر وام های مصرفی تعیین می کند
[ترجمه گوگل]نرخ بانکی روند وام های مسکن ، وسایل نقلیه و سایر وام های مصرفی را تعیین می کند

2. The Bank could, and did, make Bank Rate effective by open market operations.
[ترجمه ترگمان]بانک می تواند، و اینکار را انجام دهد، نرخ بانک را با عملیات های بازار آزاد موثر سازد
[ترجمه گوگل]بانک می تواند و با انجام عملیات باز بازار ، نرخ بانکی را موثر کند

3. Bank Rate was the rate at which discount houses could borrow from the Bank in order to meet any shortage of liquidity.
[ترجمه ترگمان]نرخ بانک نرخی بود که در آن خانه های تخفیف می توانستند از بانک قرض بگیرند تا با کمبود نقدینگی مواجه شوند
[ترجمه گوگل]نرخ بانکی (نرخ بانکی) نرخی است که خانه های دارای تخفیف می توانند از بانک برای گرفتن هرگونه کمبود نقدینگی وام بگیرند

4. With Fed's low interest rates quickly driving up bank rate spreads, the market ought to rebuild and rebound quickly thereafter.
[ترجمه ترگمان]با افزایش نرخ سود بانک مرکزی که به سرعت افزایش می یابد، بازار باید بازسازی شود و از آن پس به سرعت باز گردد
[ترجمه گوگل]با پایین بودن نرخ بهره بانک فدرال (39) که به سرعت باعث افزایش نرخ سود بانکی می شود ، بازار باید سریعاً بازسازی و دوباره به بازار برگردد

5. The bank rate was increased to a record 8%.
[ترجمه ترگمان]نرخ بانک به رکورد ۸ % افزایش یافت
[ترجمه گوگل]نرخ بانک به 8٪ افزایش یافت

6. The cut in bank rate is expected to buoy up the economy.
[ترجمه ترگمان]انتظار می رود که کاهش نرخ بانک از اقتصاد محافظت کند
[ترجمه گوگل]انتظار می رود کاهش نرخ بانکی موجب رونق اقتصاد شود

7. It said that a "very low level of Bank rate could have counter-productive effects on the operation of some financial markets and on the lending capacity of the banking system".
[ترجمه ترگمان]در این گزارش آمده است که \" سطح بسیار پایین نرخ بانک می تواند اثرات سازنده بر عملکرد برخی بازارهای مالی و ظرفیت وام دادن به سیستم بانکی داشته باشد \"
[ترجمه گوگل]در این گزارش آمده است: نرخ بسیار پایین نرخ بانك می تواند اثرات ضد تولیدی بر عملکرد برخی از بازارهای مالی و ظرفیت وام دهی سیستم بانکی داشته باشد

8. Australia lowered bank rate 25 bps to 0% (1st reduction in 7 years) to fight against its slowing economy, while Indonesia increased bank rate 25 bps to 25% to fight against rising inflation.
[ترجمه ترگمان]استرالیا نرخ بهره بانکی ۲۵ bps را به ۰ درصد (اولین کاهش در ۷ سال)برای مبارزه با اقتصاد کند کاهش داد، در حالی که اندونزی نرخ بهره بانکی ۲۵ bps را به ۲۵ درصد افزایش داد تا با افزایش تورم مبارزه کند
[ترجمه گوگل]استرالیا برای مقابله با کاهش سرعت اقتصاد ، نرخ بانکی 25 bps را به 0٪ کاهش داد (1 کاهش در 7 سال) ، در حالی که اندونزی برای مبارزه با افزایش تورم نرخ بانکی 25 bps را به 25٪ افزایش داد

9. Has enlarged the bank rate risk.
[ترجمه ترگمان]میزان ریسک بانک را افزایش داده است
[ترجمه گوگل]ریسک نرخ بانکی را افزایش داده است

10. We always beat your bank rate.
[ترجمه ترگمان] ما همیشه bank رو شکست میدیم
[ترجمه گوگل]ما همیشه نرخ بانکی شما را پایین می آوریم

11. Some analysts pointed out that the major central bank rate cut will be smaller.
[ترجمه ترگمان]برخی تحلیلگران خاطرنشان کردند که کاهش شدید نرخ بانک مرکزی کوچک تر خواهد بود
[ترجمه گوگل]برخی از تحلیلگران اشاره کردند که کاهش عمده نرخ بانک مرکزی کمتر خواهد بود

12. Some of his decisions, in particular the one to raise the bank rate to 6 percent in July 19 were criticized.
[ترجمه ترگمان]برخی از تصمیمات او به ویژه یکی برای افزایش نرخ بانک تا ۶ درصد در ۱۹ ژوئیه مورد انتقاد قرار گرفتند
[ترجمه گوگل]برخی از تصمیمات وی ، به ویژه تصمیم برای افزایش نرخ بانکی به 6 درصد در 19 ژوئیه مورد انتقاد قرار گرفت

13. From the 1930s, the clearing banks directly linked their interest rates to Bank Rate.
[ترجمه ترگمان]از دهه ۱۹۳۰، بانک های پاک سازی مستقیما نرخ های بهره خود را به نرخ بانک مرتبط دانستند
[ترجمه گوگل]از دهه 1930 ، بانک های تهاتر مستقیماً نرخ بهره خود را به نرخ بهره بانکی مرتبط می کردند

14. The clearing banks used to change their interest rates on advances and deposits automatically by the same amount that Bank rate changed.
[ترجمه ترگمان]بانک های پاک سازی به طور خودکار نرخ بهره خود را بر روی پیشرفت و سپرده به طور خودکار با همان مقدار که نرخ بانک تغییر کرد، تغییر دادند
[ترجمه گوگل]بانک های تسویه حساب قبلاً نرخ بهره خود را در پیش پرداخت ها و سپرده ها با همان مقدار تغییر نرخ بانک تغییر می دادند

15. The introduction of reserve accounts, held by commercial banks at the Bank, on which the official Bank rate is paid.
[ترجمه ترگمان]معرفی حساب های ذخیره که توسط بانک های تجاری در بانک برگزار می شود، که در آن نرخ بانک رسمی پرداخت می شود
[ترجمه گوگل]معرفی حساب های ذخیره ای که توسط بانک های تجاری در بانک برگزار می شود و نرخ رسمی بانک بر روی آنها پرداخت می شود


کلمات دیگر: