1. artistic adviser
مشاور هنری
2. The duke was the king's most trusted adviser.
[ترجمه ramin] دوک مورد اعتماد ترین مشاور پادشاه بود.
[ترجمه ترگمان]دوک بیشتر مشاور مورد اعتماد پادشاه بود
[ترجمه گوگل]دوک پادشاه ترین مشاور قابل اعتماد بود
3. Mr. Daniel is our financial adviser.
[ترجمه ترگمان] آقای \"دنیل\" مشاور مالی ما هستن …
[ترجمه گوگل]آقای دانیل مشاور مالی ما است
4. An independent adviser has been brought in to conciliate between the two sides involved in the conflict.
[ترجمه ترگمان]یک مشاور مستقل برای آشتی بین دو طرف درگیر در این مناقشه آورده شده است
[ترجمه گوگل]یک مشاور مستقل در میان دو طرف درگیری ایجاد شده است
5. A financial adviser should be able to point you in the right direction .
[ترجمه ترگمان]یک مشاور مالی باید بتواند شما را به سمت راست هدایت کند
[ترجمه گوگل]یک مشاور مالی باید بتواند به شما در جهت درست اشاره کند
6. They employed me as an adviser.
[ترجمه ترگمان]اونا منو به عنوان مشاور استخدام کردن
[ترجمه گوگل]آنها به عنوان یک مشاور مشغول به کار شدند
7. He had an important engagement with his financial adviser.
[ترجمه ترگمان]او نامزدی مهمی با مشاور مالی خود داشت
[ترجمه گوگل]او با مشاور مالی خود همکاری مهمی داشت
8. The president retained her as his chief adviser.
[ترجمه ترگمان]رئیس جمهور او را به عنوان مشاور اصلی خود ابقا کرد
[ترجمه گوگل]رئیس جمهور او را به عنوان مشاور اصلی خود حفظ کرد
9. Her financial adviser warned her against such a risky investment.
[ترجمه ترگمان]مشاور مالی او به او در برابر چنین سرمایه گذاری پرمخاطره هشدار داد
[ترجمه گوگل]مشاور مالی او در برابر چنین سرمایه گذاری خطرناک هشدار داد
10. Do you have a financial adviser?
[ترجمه ترگمان]مشاور مالی دارید؟
[ترجمه گوگل]آیا شما یک مشاور مالی دارید؟
11. She works as a special adviser to the President.
[ترجمه ترگمان]او به عنوان مشاور ویژه رئیس جمهور کار می کند
[ترجمه گوگل]او به عنوان مشاور ویژه رئیس جمهور کار می کند
12. He became her senior adviser her deputy, if you will.
[ترجمه ترگمان]اگر مایل باشی، مشاور ارشد او شد
[ترجمه گوگل]اگر شما بخواهید معاون او ارشد مشاور او شوید
13. An adviser said there was no reason why the two countries should remain at odds.
[ترجمه ترگمان]یک مشاور گفت هیچ دلیلی وجود ندارد که چرا دو کشور باید با هم اختلاف نظر داشته باشند
[ترجمه گوگل]یک مشاور گفت که هیچ دلیلی وجود ندارد که دو کشور باید با شکست مواجه شوند
14. I'llgo and talk with my adviser.
[ترجمه ترگمان]من با مشاور من حرف زدیم و با مشاور من حرف زدیم
[ترجمه گوگل]من و با مشاور خود صحبت کن