کلمه جو
صفحه اصلی

bank interest

انگلیسی به انگلیسی

• amount of money a bank pays or charges for accounts

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] ربح بانکی، بهره ی بانکی

جملات نمونه

1. A lot of our income comes from bank interest.
[ترجمه ترگمان]بسیاری از درآمد ما از منافع بانکی ناشی می شود
[ترجمه گوگل]بسیاری از درآمد ما از محل سود بانکی است

2. On the other hand, the rate cut, bank interest rate differential will Shrink further.
[ترجمه ترگمان]از طرف دیگر، نرخ سود بانکی کاهش خواهد یافت
[ترجمه گوگل]از طرف دیگر ، کاهش نرخ ، اختلاف نرخ سود بانکی بیشتر کاهش می یابد

3. Financial Cost means bank interest of one - year term loan, which calculated according to 841 % annual rate.
[ترجمه ترگمان]هزینه مالی به معنی بهره بانکی یک وام یک ساله است که با توجه به نرخ سالانه ۸۴۱ درصد محاسبه شده است
[ترجمه گوگل]هزینه مالی به معنای سود بانکی وام یک ساله است که طبق نرخ سالانه 841 درصد محاسبه می شود

4. You ought to pay us the bank interest once payment is wrongly refused.
[ترجمه ترگمان]شما باید به ما پول پرداخت پول بانک را بدهید، غلط است
[ترجمه گوگل]هنگامی که پرداخت به اشتباه رد شد ، باید سود بانکی را به ما پرداخت کنید

5. You ought to pay us the bank interest payment is wrongly refused.
[ترجمه ترگمان]شما باید به ما پول پرداخت بانک را بدهید، نادرست است
[ترجمه گوگل]شما باید به ما پرداخت کنید که پرداخت سود بانکی به اشتباه رد شده است

6. Lower bank interest rates for savings deposits and loans.
[ترجمه ترگمان]نرخ های بهره بانک پایین تر برای پس انداز پس انداز و وام
[ترجمه گوگل]نرخ سود بانکی پایین تر برای سپرده های پس انداز و وام ها

7. Save or spend? Gain bank interest or get shiny new stuff?
[ترجمه ترگمان]ذخیره یا خرج کردن؟ بهره بانکی و یا چیزهای براق جدید کسب کنید؟
[ترجمه گوگل]پس انداز کنید یا خرج کنید؟ سود بانکی به دست آورید یا چیزهای براق جدید دریافت کنید؟

8. The tight money condition and high bank interest are taxing for us.
[ترجمه لیلا] شرایط دشوار مالی و سود بالای بانکی برای ما دشوار است.
[ترجمه ترگمان]شرایط مالی شدید و بهره بانکی بالا برای ما مالیات هستند
[ترجمه گوگل]شرایط تنگ مالی و سود بالای بانکی برای ما مالیات دریافت می کند

9. Put money in banks, the bank interest to the depositors.
[ترجمه ترگمان]پول را در بانک قرار دهید، سود بانک به سپرده گذاران
[ترجمه گوگل]قرار دادن پول در بانک ها ، سود بانکی به سپرده گذاران

10. My bank interest quarterly.
[ترجمه ترگمان] بانک من به هر سه ماه میرسه
[ترجمه گوگل]سه ماهه سود بانکی من

11. Borrowers have been warned to expect another leap in bank interest rates.
[ترجمه ترگمان]به Borrowers هشدار داده شده است که انتظار جهش دیگری در نرخ های بهره بانکی را داشته باشند
[ترجمه گوگل]به وام گیرندگان هشدار داده شده است که انتظار جهشی دیگر در نرخ سود بانکی را دارند

12. This in turn had exerted the upward pressure on bank interest rates which the government was now trying to counter.
[ترجمه ترگمان]این امر به نوبه خود فشار رو به بالا بر نرخ بهره بانکی که دولت اکنون در تلاش برای مقابله با آن بود، اعمال کرده بود
[ترجمه گوگل]این به نوبه خود فشار رو به بالا بر نرخ سود بانکی اعمال کرده بود ، دولت اکنون سعی در مقابله با آن دارد

13. In comparison, once you pay taxes on that annual bank interest of 14 percent, the return dwindles.
[ترجمه ترگمان]در مقایسه، زمانی که مالیات بر نرخ بهره سالیانه ۱۴ درصد را پرداخت می کنید، بازگشت به تحلیل می رود
[ترجمه گوگل]در مقایسه ، وقتی مالیات آن سود بانکی سالانه 14 درصد را پرداخت کنید ، بازده کاهش می یابد

14. Please specify the source(s) of any other income (e. g. donations, bank interest), the expected grants from this Scheme should not be included.
[ترجمه ترگمان]لطفا منبع (های)هر درآمد دیگری را مشخص کنید (e گرم کمک های مالی، سود بانک)، کمک های مالی مورد انتظار از این طرح نباید در نظر گرفته شود
[ترجمه گوگل]لطفاً منبع (ها) درآمد دیگر را مشخص کنید (مثلاً کمک های مالی ، سود بانکی) ، کمک های مالی پیش بینی شده از این طرح نباید شامل شود

15. Last week's auction of 30 - year notes was a hit, thanks to heavy central bank interest.
[ترجمه ترگمان]حراج هفته گذشته یک یادداشت ۳۰ ساله، به لطف بهره بانک مرکزی سنگین، مورد اصابت قرار گرفت
[ترجمه گوگل]حراج اسکناس های 30 ساله هفته گذشته شماره 39 ؛ به لطف بهره سنگین بانک مرکزی بسیار مورد توجه قرار گرفت

پیشنهاد کاربران

بهره بانکی ، سود بانکی


کلمات دیگر: