کلمه جو
صفحه اصلی

dented


دندانه، گودی، تو رفتگی، جای ضربت، دندانه کردن، دندانی

انگلیسی به فارسی

دندانه دار


انگلیسی به انگلیسی

• impressed with little hollows

دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] دندانه دار

جملات نمونه

1. the car's mudguard was dented in a few places
گلگیر ماشین در چند جا فرورفتگی پیدا کرد.

2. the rim of the cup is dented
لبه ی فنجان پریده است.

3. Its brass feet dented the carpet's thick pile.
[ترجمه ترگمان]پای برنجی آن با توده ضخیم فرش شده بود
[ترجمه گوگل]پاهای برنجی آن، شمع ضخیم فرش را پوشانده است

4. The impact dented our car's fender.
[ترجمه نازنین] ضربه، گلگیر ماشینمان را غر کرد.
[ترجمه ترگمان]ضربه روی پیش بخاری ماشین ما سنگینی کرد
[ترجمه گوگل]تأثیر ضربه گیر اتومبیل ما از بین رفته است

5. The vehicles are without exception old, rusty and dented.
[ترجمه ترگمان]وسایل نقلیه بدون استثنا پیر، زنگ زده و dented هستند
[ترجمه گوگل]وسایل نقلیه بدون استثنا قدیمی، زنگ زده و دندانه دار هستند

6. The back of the car was badly dented in the collision.
[ترجمه ترگمان]قسمت عقب اتومبیل به شدت در برخورد کم شده بود
[ترجمه گوگل]پشت ماشین به شدت در برخورد برخورد کرد

7. Jack dented up the car in the collision.
[ترجمه ترگمان]جک در تصادف اتومبیل را بالا برد
[ترجمه گوگل]جک ماشین را در برخورد کرد

8. Failing his exams really dented his confidence.
[ترجمه ترگمان]عدم موفقیت در آزمون های او باعث افزایش اعتماد به نفس او می شد
[ترجمه گوگل]شکست خوردن امتحاناتش واقعا اعتمادش را از دست داد

9. I'm afraid I've dented the car.
[ترجمه ترگمان]متاسفانه تو ماشین رفتی
[ترجمه گوگل]من می ترسم ماشینم رو ببوسم

10. The back of the car was badly dented in a collision.
[ترجمه ترگمان]پشت ماشین، در برخورد به شدت آسیب دیده بود
[ترجمه گوگل]عقب ماشین در یک برخورد شدید بود

11. You dickhead - you've dented the back of my car!
[ترجمه ترگمان]! کله خر! تو داری پشت ماشین من رو سوراخ می کنی
[ترجمه گوگل]شما dickhead - شما عقب ماشین من سوزانده اند!

12. The tin case dented when it was dropped on the floor.
[ترجمه ترگمان]قوطی حلبی که روی زمین افتاده بود، فرورفتگی داشت
[ترجمه گوگل]مورد قلع هنگامی که روی زمین افتاده بود از بین رفت

13. The caustic remark dented her ego .
[ترجمه ترگمان]کنایه تلخ به نفس او فرو رفت
[ترجمه گوگل]اظهار عجیب و غریب او را غرق کرد

14. Being turned down for the job dented his pride quite badly.
[ترجمه ترگمان]چون به خاطر شغلش به زمین برگشت، غرورش خیلی بد شده بود
[ترجمه گوگل]برای این کار از کار افتاده، غرور و افتخار او بسیار بد است

پیشنهاد کاربران

آسیب دیده
سریال فرندز، S1، E4:
My face is dented

زدگی
مثل؛ هر جنسی میتونه در قسمتی از خودش زدگی داشته باشه یا آسیب دیده باشه.

غُر، مثل غر شدگی در یا کاپوت ماشین


کلمات دیگر: