کلمه جو
صفحه اصلی

balking

انگلیسی به فارسی

لگد زدن، طفره رفتن از، مانع شدن، امتناع ورزیدن، رد کردن، زیرش زدن، مانع رشدونموشدن


دیکشنری تخصصی

[ریاضیات] امتناع


کلمات دیگر: